مردی که متهم است پدر و مادر همسرش را به آتش کشیده و به قتل رسانده است، در حالی در زندان در انتظار جلسه محاکمه بهسر میبرد که مدعی است او آتش را روشن نکرد و قصدی برای آدمکشی نداشت.
رسیدگی به این پرونده وقتی آغاز شد که اهالی محلهای در مشهد با پلیس ١١٠ و مرکز آتشنشانی تماس گرفتند و از حریق در خانهای ویلایی خبر دادند. وقتی آتشنشانان به محل رسیدند، فهمیدند زوجی مسن داخل خانه حضور دارند و میان شعلهها گیر افتادهاند.
آنها بعد از اطفای حریق داخل خانه رفتند و پیکر سوخته و بیجان زن مسن را یافتند. ادامه جستوجو به پیداکردن مرد سالخورده منجر شد. او اگرچه بهشدت سوخته بود، هنوز نفس میکشید. به همین دلیل بهسرعت به بیمارستان منتقل شد و پزشکان تلاش خود را برای نجات جان او آغاز کردند.
کارشناسان سازمان آتشنشانی در همین اثنا بررسیهای خود را به اتمام رساندند و اعلام کردند شکی ندارند آتش بهصورت عمدی افروخته شده است. بهاینترتیب پروندهای جنایی دراینباره تشکیل شد و کارآگاهان پلیس آگاهی وارد عمل شدند. آنها ابتدا به تحقیق از همسایهها پرداختند. یکی از آنها گفت: «ساعت حدود دو بامداد با شنیدن صداهای فریاد دختری نوجوان از خواب پریدم و سراسیمه به کوچه آمدم.
نوه این زوج را دیدم که داد میکشید و میگفت خانهشان آتش گرفته و پدربزرگ و مادربزرگش در منزل هستند. من نیز سریع آتشنشانی را خبر کردم». وقتی دختر ١٤ساله بهعنوان شاهد واقعه تحت بازجویی قرار گرفت، گفت شوهرعمهاش به نام هوشنگ باعث این حادثه شده است. او گفت: با شنیدن صدایی از خواب پریدم و شوهرعمهام را دیدم که وارد خانه شده است. او بشکهای در دست داشت.
از دیدن او خیلی ترسیدم، چون میدانستم با عمهام اختلاف دارد و احتمالا نقشهای در سر دارد. برای همین از خانه فرار کردم و همانموقع بود که آتشسوزی شروع شد».
مأموران بعد از اطلاع از این جزئیات در اولین فرصت سراغ هوشنگ رفتند و او را بازداشت کردند. این مرد در بازجوییها گفت: «من و همسرم با هم اختلاف داشتیم تا اینکه منیژه بهحالت قهر خانه را ترک کرد احتمال میدادم به منزل پدرش رفته باشد. درحالیکه بسیار عصبانی بودم، مقداری بنزین تهیه کردم و به خانه پدرزنم رفتم که این اتفاق افتاد، اما من آتش را روشن نکردم و این مادرزنم بود که کبریت کشید».
سه روز بعد از این واقعه در حالی که تحقیقات از متهم در مراحل ابتدایی قرار داشت، از بیمارستان خبر رسید مرد ٥٧ساله با وجود انجام اقدامات پزشکی بهعلت شدت سوختگی جانش را از دست داده است. اینگونه بود که اتهام هوشنگ سنگینتر شد و او یک بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت، اما مدعی شد قصد قتل نداشته است. متهم گفت: «نیمهشب مخفیانه درِ خانه پدرزنم را باز کردم و داخل رفتم.
با این مرد کاری نداشتم چون او به آلزایمر مبتلا بود و در جریان دعوای من و همسرم قرار نداشت. سراغ مادرزنم رفتم و از او پرسیدم همسرم کجاست. به من جواب داد او در خانه نیست. من که عصبانی بودم مقداری بنزین روی خودم ریختم. در همین موقع مادرزنم برای روشنکردن بخاری کبریت کشید که باعث شروع آتشسوزی شد من که سوخته بودم بهسرعت فرار کردم».
متهم بعد از طرح این ادعاها روانه زندان شد تا اینکه چند روز قبل به بازسازی صحنه جرم پرداخت و گفت: من بههیچوجه قصد قتل نداشتم. مادرزنم پیت بنزین را از من گرفت و روی زمین ریخت و بعد کبریت کشید. در این حادثه نقشی نداشتم و نمیخواستم کسی جانش را از دست بدهد».
بنا بر این گزارش، متهم همچنان در بازداشت بهسر میبرد و پرونده اتهامی او بعد از صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به دادگاه کیفری استان خراسانرضوی فرستاده میشود تا هوشنگ پای میز محاکمه برود.