به گزارش مشرق کمتر از 10 روز تا پایان سال باقی مانده و شمارش معکوس برای ورود به بهار آغاز شده است. هر ساله در این ایام و با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال، موضوع حداقل دستمزد جدیتر می شود. شاید علت اصلی این جدی و مهمتر شدن را بتوان در بازه تعداد افراد ذیل این تصمیم در نظر گرفت چرا که بسیاری از کارگران با امید به این که شاید فرجی شود و اندکی از فشارهای طاقتفرسای گرانیها کاسته شود چشمبهراه اعلام میزان افزایش حقوق در سال آینده نشستهاند.
طبق آمار حدود 13 میلیون نفر در مجوعه کارگری کشور شاغل هستند که با احتساب خانواده این افراد به جرئت میتوان گفت تعیین میزان حداقل دستمزد سال آینده میتواند زندگی نزدیک به 40 میلیون نفر را در کشور تحت تاثیر قرار دهد. از این رو به بررسی وضعیت حقوق و دستمزد کارگران پرداختیم.
* حداقل دستمزد چگونه محاسبه میشود؟
بر اساس ماده 41 قانون کار، حداقل دستمزد باید بر اساس نرخ تورم به گونه ای تعیین شود که معیشت و زندگی برای کارگران، قابل تامین باشد؛ اما بر خلاف نص قانون آنچه در عمل اتفاق میافتد بیتوجهی به شاخص تامین مخارج زندگی برای کارگران است و حداقل حقوق هر سال، عموما در غالب موارد معیار دوم یعنی «معیشت» تعیین میشود.
در واقع نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که ماده 41 قانون کار فقط به شاخص «تورم» اشاره ندارد بلکه در این ماده بر شاخص «معیشت و زندگی» نیز تاکید شده که کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
بر همین اساس نیز در سالیان اخیر شورای حقوق و دستمزد صرفا بر مبنای میزان افزایش تورم 12 ماهه آنهم براساس 350 قلم کالا که تنها بخش کوچکی از آن و نزدیک به یک ششم تا یک هفتم آن کالاهای اساسی برای زندگی است در خصوص میزان افزایش حقوق تصمیمگیری میکند که نتیجه این تصمیم افزایش شکاف میان دستمزد کارگران با هزینههای زندگی است.
* در سالهای اخیر حقوق کارگران چقدر افزایش یافت؟
میزان افزایش دستمزد کارگران طی سالهای اخیر فراز و فرودهای بسیاری را پشت سر گذاشته است و برخی سالها بیش از نرخ تورم بوده و برخی سالها کمتر از آن. اما آنچه در این میان محل سوال است اینکه آیا واقعا میزان افزایش حقوق و دستمزد صرفا بر مبنای نرخ تورم صحیح است و میتواند زندگی روزمره یک خانواده کارگری را تامین نماید.
برای پاسخ به این سوال کافیست به بررسی میان هزینههای زندگی و حداقل حقوق در سال بپردازیم. براساسآخرین گزارش بانک مرکزی از وضعیت بودجه خانوارها که مربوط به سال 1395 است، هزینه ناخالص ماهانه زندگی برای یک خانوار ماهانه حدود 3 میلیون و 275 هزار تومان است اما آنچه که برای حداقل دستمزد سال 95 تعیین شد رقم 812 هزار و 166 تومان بود به عبارتی بین حداقل دستمزد سال مورد اشاره و هزینهمعیشت، حدود 2 میلیون و 463 هزار تومان اختلاف وجود دارد.
از سوی دیگر براساس محاسبات کارگروه تخصصی مزد در سال مورد اشاره که توافق طرفین را نیز به همراه داشت، حداقل هزینه ماهانه یک زندگی کارگری 2 میلیون و 489 هزار تومان تعیین شده بود که باز هم اختلاف 1 میلیون و 677 هزار تومانی را نشان میدهد.
همانطور که مشاهده کردید براساس این میزان اختلاف در سال گذشته کارگران مجبور بودند بخشی از حداقل های معیشت را نیز از زندگیشان حذف کنند تا بتوانند هزینهها را مدیریت کنند.
بنابراین میتوان اینطور نتیجه گرفت که صرف تکیه بر شاخص تورم به تنهایی نمیتواند پاسخگوی زندگی باشد. آنهم تورمی که اگر معیار را بر جیب مردم قرار دهیم بسیار با آمارهای خوش رنگ اعلامی فاصله دارد.
در جدول زیر میزان افزایش حقوق کارگران در 10 سال اخیر گردآوری شده است. همانطور که مشاهده میشود در برخی سالها میزان افزایش حقوق بالاتر از نرخ تورم بود و در برخی سالها پایین تر از آن. اما در هر دو صورت اختلاف با هزینههای زندگی غیر قابل انکار.
مقایسه میزان افزایش حقوق در 10 سال اخیر
سال
|
حداقل دستمزد ماهیانه(تومان)
|
نرخ تورم 12 ماهه
|
افزایش دستمزد (درصد)
|
1385 |
150000
|
11.9 |
- |
1386
|
183000
|
18.4
|
22
|
1387
|
219600
|
25.4
|
20
|
1388
|
263520
|
10.8
|
20
|
1389
|
303000
|
12.4
|
14.9
|
1390
|
330300
|
21.5
|
9
|
1391
|
389700
|
30.5
|
17.9
|
1392
|
487125
|
34.7
|
25
|
1393
|
608910
|
15.6
|
25
|
1394
|
712425
|
11.9
|
17
|
1395
|
812166
|
6.7
|
14
|
1396
|
929931 |
-
|
14.5
|
1397
|
- |
- |
- |
* کارفرمایان و حقوق کارگران
یکی از مسایلی که همواره در خصوص علت افزایش نیافتن حقوق کارگران مطرح میشود مخالفت کارفرمایان با این مسئله است. در واقع عدهای بیان میکنند که افزایش دستمزد با واقعیات امروز اقتصاد و تولید ایران همخوانی ندارد چراکه اگر میزان افزایش دستمزد سالانه زیاد باشد میتواند اثرات جبران ناپذیری از جمله افزایش افسارگسیخته تورم را به همراه داشته باشد که در پی آن قدرت خرید جامعه کاهش مییابد.
ضمن اینکه با واردآوردن فشار مضاعف به کارفرمایان، می تواند حیات بنگاههای تولیدی، صنعتی و خدماتی را با خطر مواجه کند. چراکه اگر کارگر نباشد چرخ تولید و کارگاه کارفرما نمی چرخد و در عین حال، تداوم اشتغال کارگران وابسته به حیات و چرخیدن چرخ بنگاههای تولیدی است. بنابراین وجود کارگر و حیات بنگاه وابسته به یکدیگر است و بطور طبیعی باید حداقل دستمزد به گونه ای تعیین شود که با تامین معیشت کارگران، حیات بنگاه اقتصادی را تهدید نکند.
این استدلال که افزایش میزان حقوق کارگران باعث فشار مضاعف بر کارفرمایان میشود گرچه قابل قبول است اما همه ماجرا وابسته به آن نیست چراکه براساس برآوردها دستمزد کارگران تنها 7 تا 12 درصد از هزینه های تولید را به خود اختصاص میدهد که رقم تاثیرگذاری نیست،
در واقع مسئله اصلی در این میان نحوه سیاستگذاری دولتهاست که میتواند حیات و تداوم فعالیت یک کارگاه را در شرایط سود ده و یا زیانبار تامین کند. به بیان دیگر یک سری از مشکلات به بدنه دولت برمی گردد،واردات بی رویه، قاچاق، بهره بانکی و عوارض همه چالش هایی را برای تولید ایجاد کرده است و قطعا در صورتی که دولت در این حوزهها هوای کارفرمایان را داشته باشد آنها هم میتوانند در تامین هزینههای زندگی کارگران کمک بیشتری کنند.
بنابراین کافیست دولت با کارفرمایان در زمینه تامین عوارض و بهره بانکی و... همراهی کند تا آنها نیز دستمزد کارگران را افزایش دهند که نتیجه افزایش پول در گردش نیز چیزی جز بازگشت رونق اقتصادی به کشور نخواهد بود.
* وضع متفاوت امسال برای تعیین حقوق سال آینده
امسال اما علاوه بر مسایل فوق از جمله تعیین هزینه معیشت و ... که کاری پر تنش است دو مسئله دیگر نیز سد راه تعیین حقوق سال آینده کارگران شده است. مسئله اول را میتوان مخالفت جامعه کارگری و کارفرمایان با بند ز تبصره 7 بودجه سال آینده کل کشور دانست که براساس آن باید از سال آینده سهم درمانتامین اجتماعی باید مستقیما باید به حساب خزانه کل کشور واریز شود.
از سوی دیگر مورد دومی هم که این روزها و در بحبوحه نشست های تعیین حداقل دستمزد، ذهن کارگران را به خود مشغول کرده و دغدغه برای آنها ایجاد کرده نیز ماجرای تبانی برخی نمایندگان برای استیضاح علی ربیعی وزیر کار و رفاه اجتماعی است که علاوه بر اینکه وزارتخانه را در حالت بحران قرار میدهد بلکه وضعیت تعیین دستمزد کارگران را نیز در هالهای از ابهام قرار داده و به جامعه کارگری لطمه میزند.
در واقع مجلسیها هرچند اگر واقعا نیت اصلاح و خیر در این استیضاح داشته باشند اما انتخاب بدترین زمان ممکن برای این مسئله نمیتواند در تحت فشار روانی قراردادن کارگران بی تاثیر باشد.
گرچه هر از چندگاهی نیز از گوشه و کنار خبرهایی از دست داشتن برخی وزرای دولت در استیضاح وزیرکار و همچنین باجخواهی نماینده تهران در مجلس از وزیر کار به گوش میرسد اما به هرحال توقع میرود مجلسیها با توجه به شرایط شکننده جامعه کارگری با دقت بیشتری تصمیم بگیرند.
* کارگران چشم انتظارند
به هر روی این روزها 13 میلیون کارگر به طور مستقیم و حدود 40 میلیون کارگر به همراه خانوادههایشان در انتظار خروجی جلسات شورای عالی کار است تا وضعیت دستمزد و حقوقشان در سال آینده مشخص شود.
حقوقی که انتظار میرود با توجه به تکانههای شدید اقتصادی در سال اخیر، از ماجرای افزایش قریب به 1000 تومانی قیمت دلار تا گرانی کالاهای اساسی و هزینههای سرسام آور اجارهبها و... بدون در نظر گرفتن نرخ تورم تعیین شود، تا بتواند حداقل بخش کوچکی از اختلاف شدید میان حقوق و هزینههای زندگی را جبران نماید.