همسرانی که یکی از آنها برونگرا و دیگری درونگراست 4 مشکل اساسی خواهندداشت:
تفاوت های شخصیتی میان همسران ممکن است مشکلاتی در رابطه آنها ایجاد کند، از جمله تفاوت از لحاظ درونگرایی و برونگرایی، برای مثال ممکن است انسانی که روابط اجتماعی پرهیاهو و پرشوری دارد، همسری را انتخاب کند که خواهان زندگی آرام تر و بی سروصداتری است...
ازدواج این دو که از این لحاظ هیچ وجه تشابهی با هم ندارند، بی مشکل نیست. همه ما ویژگی های شخصیتی ای داریم که به راحتی تغییر نمی کند و متاسفانه اگر نتوانیم با هم به تعامل برسیم، عرصه بر ما تنگ می شود و تنش های ناخوشایندی را تجربه خواهیم کرد.
همه انسان ها معیارهای ناخودآگاهی برای انتخاب همسر دارند مثلا بعضی به طور غیرارادی به دنبال همسری هستند که شباهت زیادی به والد محبوبشان داشته باشد. البته عکس این اتفاق نیز رخ می دهد؛ یعنی ممکن است فردی از هر کسی که به والدش شباهت دارد، گریزان باشد.
بعضی نیز به دنبال کسی هستند که ویژگی های او را در وجود خود نمی بینند و در واقع با یافتن این آدم، نیمه گمشده یا سرکوب شده خودشان را می یابند. مثلا کسی که اصلا قدرت مدیریت و رهبری ندارد، همسری را انتخاب می کند که مدیر مدبری است.
در مورد ازدواج یک فرد برونگرا و درونگرا نیز ممکن است چنین خواست ناخودآگاهی باعث ازدواج شده باشد. برای روشن تر شدن موضوع باید تعریفی از برونگرایی و درونگرایی داشته باشیم:
برونگراها
برونگراها انرژی خود را از برخوردها و روابط اجتماعی بیشتر و حضور در جمع به دست می آورند و علاقه زیادی به فعالیت های دسته جمعی دارند. مجلس گردانی ، شوخ طبعی و بذله گویی از خصوصیات بارز این افراد است.
درونگراها
گاهی تصور می شود درونگراها علاقه ای به ارتباط با دیگران ندارند، اما چنین نیست زیرا برای رفع خستگی، به دست آوردن دوباره انرژی جسمانی و روانی و شادابی شان نیاز دارند زمانی را به خود اختصاص دهند یا به اصطلاح با خود خلوت کنند.
تفاوت شخصیتی همسران برونگرا و درونگرا
انسان های درونگرا از دید دیگر افراد جامعه معمولا خجالتی و حتی گاهی مغرور به نظر می آیند، اما لزوما خجالتی و مغرور نیستند گرچه شاید درک این رفتارها برای دیگران کمی دشوار باشد.
تمایل به یافتن نیمه گمشده
انسان های درونگرا واقعا به اینکه فرد دیگری با تعاملات اجتماعی بیشتر، قدرت محاوره بالاتر و توانایی های ارتباطی گسترده در کنارشان قرار گیرد، احساس نیاز می کنند و انسان های برونگرا هم به کسی که آرامش بیشتری دارد، قادر به برنامه ریزی است، متفکر است و می تواند لحظه هایی بدون تنش و آرام را مهیا کند، نیاز دارند و شاید این حس نیاز، این دو را به هم پیوند می دهد.
البته این زوج ها هم مانند دیگر زوج ها به مشکلاتی برخورد می کنند چون الگوهای رفتاری و عادت ها در آنها به اشکال مختلفی است و گاه نادیده گرفتن امیال طرف مقابل، اختلافاتی را شعله ور خواهدکرد.
4 راه حل پیشنهادی
وقتی دو انسان درونگرا و برونگرا رابطه زناشویی خود را شروع می کنند، باید بدانند ممکن است هرگز به توافق نرسند مگر اینکه بتوانند به نکته های مهم و حساسیت برانگیز زندگی شان واقف شوند و در مواردی به تعامل برسند:
1 - یکدیگر را آزاد بگذارند
در پردازش احساسی برونگراها و درونگراها تفاوت های اساسی وجود دارد بنابراین باید به شرایط واقف باشند و در بروز هیجان ها و احساسات از فشار آوردن بیش ازحد بر یکدیگر پرهیز کنند.
2 - برنامه ریزی مدون داشته باشند
برنامه ریزی های زندگی چنین زوج هایی باید با توافق دوطرفه باشد و مثلا در آن مشخص شود چند بار در ماه قرار است به پیک نیک یا خانه فرد خاصی بروند و هر دو طرف نیز باید ملزم به رعایت قوانین باشند.
قابل پیش بینی بودن برنامه ها به هیچ کدام فشاری وارد نمی کند.
3 - به یکدیگرفرصت دهند
در زندگی مدرن یا نیمه مدرن امروزی، عملا زندگی مشترک مدت کوتاه تری پیدا کرده و به 8 تا 12 شب و آخر هفته ها محدود شده است. پس این ساعت های کوتاه باهم بودنشان باید باکیفیت باشد.
مثلا طرف برونگرا بدون اینکه احساس طرد شدن به او دست دهد، باید شرایط روانی همسرش را درک و برایش فضای آرام و خصوصی مهیا کند و بعد از مدتی کنارش برود و با او صحبت کند.
البته گاه همسر درونگرا همچنان می خواهد تنها باقی بماند. در این صورت همسر برونگرا باز هم باید فرصت دیگری به او بدهد اما به تلاشش برای برقراری ارتباط با همسرش ادامه دهد.
4 - نه خیلی زود، نه خیلی دیر
در نحوه حل مشکلات، تفاوت های عمده ای بین این برونگراها و درونگراها دیده می شود. انسان های برونگرا باید در مقابل اصرار شدید ذهنی شان برای حل موضوع در همان لحظه مقاومت کنند چون اقدام های سریع برای حل مشکل با بی اعتنایی و حتی خشم طرف درونگرا همراه خواهد بود.
برونگراها حتما باید در این مواقع شرایط را درک و کمی تامل کنند. بحث را به تعویق بیندازند و آن را به زمان دیگری موکول کنند. درونگراها هم باید بدانند که همسر برونگرا تحمل اینکه مدت ها در انتظار بماند تا مساله حل شود، ندارد.
4 مشکل ارتباطی همسران متضاد
همسرانی که یکی از آنها برونگرا و دیگری درونگراست 4 مشکل اساسی خواهندداشت:
1 - تفاوت در تفریح ها
یکی از طرفین به مهمانی های شلوغ علاقه دارد ولی دیگری علاقه مند است در یک محیط آرام و با یک دوست صمیمی خوشگذرانی کند. مکان های تفریحی مورد علاقه این دو کاملا متفاوت است.
2 - شیوه بیان احساساتی
ک درونگرا ممکن است کمی در بیان احساساتش مشکل داشته باشد در حالی که یک فرد برونگرا درباره همه چیز راحت صحبت می کند.
3 - شیوه ارتباطی
فرد برونگرا علاقه مند است تمام اتفاق هایی که در طول روز افتاده، برای همسرش تعریف کند، موسیقی گوش دهد یا صدای تلویزیون را بالا ببرد ولی یک درونگرا ترجیح می دهد با ورود به خانه به استراحت بپردازد، کمتر صحبت کند و هر وقت میلش کشید حرف بزند.
4 - شیوه حل مسائل
یک فرد برونگرا دوست دارد وقتی مشکلی بروز می کند، به سرعت وارد عمل شود و موضوع را فیصله دهد در صورتی که فرد درونگرا به آرامش نیاز دارد و از درگیری اجتناب می کند.
اینها موارد پررنگ و پر تعارض زندگی چنین زوج هایی هستند و بخش مهمی از داستان زندگی بسیاری از چنین زوج هایی را که به مراکز مشاوره مراجعه می کنند، به خود اختصاص می دهند اما این زوج ها چگونه می توانند مشکلاتشان را با هم حل کنند؟