چکیده
مدارا یکی از اصول اخلاقی اسلام است که پیشوایان دین در تعامل با دیگران برآن تأکید داشته اند. پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) که جانشینان به حق او بودند در جایی که مدارا موجب آسیب به اساس اسلام یا مصالح جامعه اسلامی نمی شد، همواره در برخورد با مخالفانشان با مدارا رفتار می کردند.
این تحقیق برآن است اصل مزبور را در سیره پیشوایان اسلام بازکاوی کند تا هم پاسخی باشد به دشمنان اسلام که پیشوایان دین را خشونت گرا معرفی می کنند و هم الگویی باشد برای پیروان، تا از سیره این بزرگان برای تعامل با مخالفان سود بجویند، این پژوهش با رویکرد نظری و تحلیلی، مواردی را که پیشوایان دین در آن با مدارا و مواردی که با قاطعیت رفتار می نمودند، تحلیل و بازشناسی نموده است.
کلیدواژه ها، پیامبر(ص)، ائمه اطهار(ع)، مدارا، گذشت، مخالفان.
مقدمه
مدارا یکی از اصول اخلاقی اسلام است که در بهبود روابط اجتماعی نقشی مهم و اساسی دارد. اگر در جامعه ای از این اصول ارزشمند به درستی و به جا استفاده شود، از بسیاری از کجروی ها، از جمله قطع روابط و کینه ورزی و دشمنی، جلوگیری خواهد شد و اعضا و افراد آن جامعه با آرامش روانی بیشتری زندگی خواهند کرد.
اسلام روی این اصل تأکید فراوان ورزیده و پیامبر(ص) و امامان دین همواره در زندگی پربرکت خود بدان عمل کرده، آن را منش و روش خود قرار می داند و با مدارا و گذشت شناخته می شدند. پیامبراکرم (ص)به خاطر گذشت و مدارایش، از خداوند لوح (وانک لعلی خلق عظیم) گرفت و بسیاری از دشمنان و معاندان ائمه اطهار از گذشت و مدارای ایشان به امامت آنان پی برده و اعتراف می کردند و بی اختیار فریاد برمی آوردند: «خدا داناتر است که رسالت خود را در کجا قرار دهد.»(1)
مدارا با مخالفان، از اصولی است که همواره از سوی پیشوایان معصوم مورد عمل قرار گرفته است. پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) در مواجهه با مخالفان خود به ویژه هنگامی که سرقدرت بودند تا آنجا که شرع اجازه می داده، با مدارا رفتار می کردند. آنان همان گونه که در اجرای دستورات خداوند انعطاف ناپذیر وجدی بودند، در مواردی که شرع اجازه می داد و به ویژه هنگامی که به شخص خودشان جفا یا توهینی صورت می گرفت، با عفو و مدارا برخورد می کردند. از همین روست که در زندگی گهربارشان صحنه های افتخارآفرین از مدارا با مخالفان برجای مانده است؛ صحنه هایی که برای بشریت درس های سودمند در خود نهفته دارد.
درجهان امروز که سخن از مخالفان سیاسی و شیوه برخورد احزاب و حکومت ها با مخالفان است و برخورد همراه با تساهل و تسامح با مخالفان سیاسی یک ارزش به حساب می آید، یکی از سؤالاتی که جای طرح دارد آن است که پیشوایان معصوم (ع)با مخالفان خود چگونه برخورد می کرده اند؟ برخورد آنان با مخالفان، شدید و انتقام گونه بوده است یا همراه با مدارا و گذشت؟ مدارا در زندگی سیاسی و اجتماعی آنان چه جایگاهی داشته و تا کجا به آن عمل می کرده اند؟ این مقاله می کوشد با ارائه مصادیق عینی از زندگی پیشوایان معصوم، نشان دهد که آن بزرگواران از پیشتازان مدارا با مخالفان بوده اند.
موضوع مدارا در سیره پیشوایان معصوم(ع)، پیش از این نیز به صورت موردی که تنها برخی از جنبه های مدارا در سیره بعضی از پیشوایان را مدنظر قرار داده اند، در برخی نشریات بحث شده است؛ اما مقاله حاضر با تأکید بر مدارا با مخالفان، جنبه های مختلف سیاسی، دینی، مذهبی و شخصی را به تحلیل می نشیند. برخی از مقالاتی که در این باره بحث کرده اند به اختصار معرفی می شود: «رفق و مدارای تربیتی در سیره معصومان(ع) نوشته محمد داودی، «قاطعیت و مدارا از دیدگاه امام علی(ع)»، نوشته سیدغلامحسین حسینی، «مدارا با مخالف و مبارزه با معاند درسیره نبوی»، نوشته سیدقاسم رزاقی موسوی، «مرزهای مدارا و شدت عمل در حکومت امیرمؤمنان(ع)» نوشته جواد سلیمانی.
مفهوم مدارا
مدارا از «دارأته» و «داریته» هم با همزه و هم بدون همزه می آید. این افعال هنگامی به کار برده می شود که شخص با پرهیز از درگیری با دیگری، با او با نرمی و ملایمت رفتار کرده باشد. ابن منظور می نویسد: هرکه آن را با همزه استعمال کند، معنایش «الاتقاء لشره» و هرکه بدون همزه
استعمال کند، از باب«دریت» بمعنای خدعه و نیرنگ گرفته است.(2) اصل«مدارأه» به معنای مخالفت و مدافعه است. سخن خدای متعال که در بیان یکی از ویژگیهای مؤمنان فرموده، از همین باب است. خداوند متعال می فرماید: «آنان کسانی اند که "سیئه" را به "حسنه" دفع می کنند.» (3) ابن عباس در تفسیر این آیه گفته: «مؤمنان کسانی اند که دشنام واذیت را با سلام و مدارا پاسخ می دهند.» (4) نیز ازاین باب است حدیثی که می گوید:« وادرالحدود بالشبهات»؛(5) حدود با وارد آمدن شبهه دفع می شوند.
معادل دیگر مدارا در عربی «رفق» است. رفق بمعنای نرم خویی و ظرافت داشتن در کار است و به کسی که نرم خویی پیشه می کند، «رفیق» می گویند.(6)
اما آنچه در فارسی کاربرد دارد، بیشتر معادل کمله «رفق» در عربی یعنی مهربانی، عطوفت و گذشت است. بدین روی، در فرهنگ فارسی این واژه را این گونه تعریف می کنند: مدارا در لغت به معنای ملایمت، نرمی، بردباری، سازگاری، لطف، خضوع، فروتنی و شفقت آمده است.(7)
علامه مجلسی در تعریف مدارا می گوید: مدارا عبارت از ملاطفت و نرمی با مردم و ترک نزاع و مجادله باآنان است.(8)
در مجموع، می توان گفت: مدارا عبارت است از رفتار همراه با تسامح و نرمی و گذشت درجایی که به صورت معمول انتظار برخورد و شدت عمل وجود دارد. شاید به رفتار ملایم و گذشت در قبال خشونت و توهین به این سبب مدارا اطلاق شده است که شخص با رفتار همراه با تسامح و گذشت، می خواهد شر او و پیامدهای ناگوارتر برخورد با او را از خود دفع کند.
مرز میان مدارا و سازش
مدارا با مداهنه و سازش تفاوت دارد. سازش و مداهنه کوتاه آمدن در اصول و مصالح اسلام برای کسب منافع شخصی یا گروهی است، در صورتی که مدارا کوتاه آمدن در منافع و مضار شخصی یا کوتاه آمدن برای کسب منافع و مصالح عمومی و اسلامی است.
غزالی دربیان تفاوت میان مدارا و مداهنه می گوید: اگر به هدف سالم ماندن دینت و اصلاح برادرت، از خطای طرف چشم پوشیدی، این مدارا است، اما اگر به هدف بهره برداری شخصی و رسیدن به خواسته های درونی و حفظ مقام و موقعیت گذشت کردی، این مداهنه است.(9)
خداوند متعال در عین اینکه پیامبر(ص) و مؤمنان را در برابر دشمنان عنود وکینه توزان لجوج، با صلابت و قاطع معرفی می کند،رحمت و شفقت را نیز از ویژگیهای ایشان برمی شمرد.(10) همچنین خدای متعال که در موارد متعدد از خلق کریمانه پیامبر ستایش می کند، به رسول خدا (ص) خبر می دهد که مشرکان دوست دارند تو با آنها از در سازش درآیی، و آن حضرت را از تمکین خواسته آنان برحذر می دارد.(11)
انواع مدارا
بعضی از موارد مدارا در سیره پیشوایان معصوم، از روی تقیه دانسته شده که به آن «تقیه مداراتی» می گویند.(12)
بنابراین، مدارا بر دو نوع است: مدارایی که از بزرگی شخصیت مدارا کنندگی و سجیه ذاتی شخص، سرچشمه می گیرد و مدارایی که از روی تقیه و بخاطر مصالحی است که آن را ایجاب می کند. در مورد نخست، شخص از آن حیث با مردمان با مدارا رفتار می کند که آن را از خصال نیک انسانی می داند، یا چون رفتار مداراگونه را مورد رضای خدا و سبب تقرب به او می بیند به آن عمل می کند.
اساساً در زبان عربی درخود کلمه«مدارا» نوعی تقیه و پنهان کاری نهفته است؛ یعنی «مدارا» بر رفتاری اطلاق می شود که شخص بخاطر پیامدهایش به آن تن در
می دهد و با طرف با اغماض و گذشت برخورد می کند. به همین دلیل، برخی از لغت شناسان گفته اند: کسی که مدارا می کند در حقیقت، کینه و غیض خود را پنهان کرده و اظهار دوستی می کند.(13) و «کظم غیظ»که یکی از ارزشهای اخلاقی و از صفات پرهیزگاران دانسته شده به این معناست که شخص با اینکه سینه اش از خشم، پر و لبریز شده، با این حال غضب و خشم خود را در درون پنهان می سازد و به آن ترتیب اثر نمی دهد.(14)
مخالفان
مخالف در لغت به معنای دشمن، خصم، ناسازوار و ناموافق، وآنکه مذهبی دیگر دارد، آمده است.(15)
پیشوایان معصوم(ع)، اعم از پیامبر و ائمه اطهار چندگونه مخالف داشتند:
مخالفان دینی: مشرکان، مسیحیان، یهودیان و منافقان به ظاهرمسلمان؛
مخالفان مذهبی: مسلمانانی که مرجعیت دینی ائمه اطهار را قبول نداشتند؛
مخالفان سیاسی: کسانی که حق رهبری ائمه اطهار را در بعد سیاسی قبول نداشته و ایشان را به عنوان حاکمان واقعی به رسمیت نمی شناختند؛
مخالفان شخصی: کسانی که به انگیزه های شخصی، همچون حسادت و امثال آن، با ائمه اطهار(ع) مخالف بودند.
جایگاه مدارا در سنت گفتاری پیشوایان معصوم(ع)
مدارا با مردم و حتی مدارا با مخالفان، در احادیث زیاد مورد تأکید قرار گرفته، تا آنجا که پیامبر(ص) آن را نصف ایمان معرفی کرده است.(16) ایشان می فرمایند: من به همان اندازه که به انجام واجبات امر شده ام، به همان اندازه به مدارا با مردم امر شده ام.(17) نیز از آن حضرت روایت شده که فرمود:«همچنان که به تبلیغ رسالت ماموریت دارم، به مدارا با مردم نیز امر شده ام.»(18) امام باقر(ع) گفت: خدایت به تو سلام می رساند و می فرماید: با آفریدگانم مدارا کن(19) نیز از آن حضرت نقل است که فرمود: هرکس بهره ای از مدارا با مردم داشته باشد از ایمان نیز بهره دارد.(20)
مدارا با مردم و حتی مدارا با مخالفان، نه تنها سیره رسول خدا(ص) بلکه سنت خداوند نیز هست. امام باقر(ع) فرمود: در تورات- آنجا که خداوند با موسی سخن می گوید- آمده، ای موسی، راز نهفته مرا در دلت پنهان کن و در مقابل، مدارایم را با دشمنانم و دشمنان خودت آشکار ساز و با افشای اسرارم آنان را به دشنام گویی علیه من وادار مساز که در آن صورت، با دشمنانم و دشمنان خودت در دشنام گویی به من شریک شده ای.(21)
هشام بن احمر روایت می کند: میان من و مردی از قوم (اهل سنت)نزاعی واقع شد. امام کاظم(ع) به من فرمود«با آنان مدارا کن.»(22)
امام صادق(ع) در تفسیر آیه(وقولوا للناس حسناً)(بقره:83) فرمود: یعنی باید به همه مردم، چه مؤمنان و چه مخالفان، سخن نیکو گفت اما مؤمنان؛ باید با آنان با گشاده رویی سخن گفت و اما مخالفان؛ باید با آنان با مدارا و نرمش حرف زد تا ایشان را به ایمان جذب نمود و این کار آسان ترین وجهی است که می توان بدان وسیله شر مخالفان را از خود و برادران مؤمن دفع نمود.(23)
نیز آن حضرت فرمود: هر مرد یا زنی که با بندگان خدا به بهترین وجه مدارا کند، به شرطی که با مدارایش به باطلی نیفتد و از جاده حق منحرف نشود، خداوند نفس های او را تسبیح قرار خواهد داد و اعمال او را پاکیزه خواهد نمود وبه او به خاطر صبر بر کتمان راز ما و
تحمل خشم و هر آنچه از جانب مخالفان ما بر او وارد آمده، ثواب کسی خواهد داد که در راه خدا به خون خویش درغلتیده است.(24)
پی نوشت ها :
*کارشناس ارشد تاریخ تشیع، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
1- انعام:124.
2- ابن منظور، لسان العرب، ج1، ص71.
3- قصص:54.
4- ابوحامدغزالی، احیاء علوم الدین، ج6، ص28.
5- ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص128.
6- خلیل بن احمدفراهیدی، العین، ج5، ص149.
7- علی اکبردهخدا، فرهنگ لغت، ذیل کلمه «مدارا» و «مداراه».
8- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج67، ص374.
9- ابوحامدغزالی، همان، ج5، ص184.
10- فتح:29.
11- قلم:8-9.
12- محمدفاصل لنکرانی، تقیه مداراتی، ص17.
13- ابن منظور، همان، ج14، ص255.
14- فخررازی، مفاتیح الغیب، ج9، ص367.
15- علی اکبر دهخدا، همان، ذیل واژه«مخالف».
16- محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج2، ص116.
17- همان، ص117.
18- ابن شعبه حرانی، همان، ص48.
19- محمدبن یعقوب کلینی، همان، ج2، ص116.
20- 22- همان، ص118.
23و 24- تفسیر منسوب امام حسن عسکری، ص353؛ محمدباقر مجلسی، همان، ج72، ص401؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج9، ص36.
منبع:نشریه معرفت، شماره 156