بیشتر اطلاعات ما در مورد اثرات سرطانی شدن بالقوه ی تابش، از اثرات مشاهده شده از دوزهای بالای تابشی بدست آمده است که در قربانیان بمب های اتمی، ایجاد می شود. این بمب ها در سال 1945 بر روی سر مردم هیروشیما و ناکازاکی، افتاد. سایر جمعیت هایی که برای بررسی اثر ثابش مورد بررسی قرار گرفته اند، عبارتند از آنهایی که به خاطر مسائل پزشکی، تحت تابش قرار گرفتند. گروه های دیگر تحت تابش قرار گرفته، رادیوتراپیست ها، کارکنان نیروگاه های اتمی و کارگران معادن اورانیوم هستند که تحت تابش مواد رادیواکتیو، قرار می گیرند.
تخمین های اخیر نشان می دهد که تمام انواع تابش ها، ممکن است موجب بروز حدود 6 % مرگ و میر ناشی از سرطان در انگلیس، شود. تابش می تواند موجب بروز سرطان در اکثر بافت ها و یا اندام های بدن شود، اگر چه، مغز استخوان، پستان و تیروئید، حساسیت بیشتری نسبت به تابش دارند. سرطان های زیادی نیز در سن کمتر از 40 سال و پس از تابش ایجاد می شوند. در واقع ریسک ابتلا در افرادی که با سن پایین تحت تابش قرار گرفته اند، افزایش می یابد. امروزه، هیچ شاهد عینی در مورد وجود یک دوز آستانه وجود ندارد. دوز آستانه به معنای دوزی است که در زیر آن، شرایط ایمنی، حفظ گردد. اگر چه بیشتر تحقیقات بر روی بررسی اثرات تابش یونیزاسیونی، تمرکز دارند.، بیشتر سرطان های ایجاد شده از تابش، بوسیله ی تابش های غیر یونیزه و به صورت برخورد نور فرابنفش، ایجاد می شود. شواهد اندکی نیز وجود دارد که بر طبق آنها، سایر اشکال تابش های غیر یونیزه مانند تابش میدان های الکترومغناطیسی از امپدانس الکتریکی و تابش های ناشی از گوشی های همراه، نیز می تواند موجب افزایش ریسک ابتلا به سرطان شود.
تابش فرابنفش
این فهمیده شده است که برخورد زیاد از حد با تابش غیر یونیزه و به صورت نور خورشید، عامل اصلی در ایجاد سرطان های پوست غیر ملانومی و بدخیم است. این مورد 80 تا 90 % از این تومورها را ایجاد می کند. سرطان پوست غیر ملانومی بیشترین شیوع را در بین تمام سرطان ها، دارد. این سرطان بین 15 تا 20 % تمام سرطان هایی را تشکیل می دهد که در کشورهای غربی و در طی هر سال، کشف می شود. تعداد واقعی عوامل ایجاد کننده می تواند تا حدی بالاتر باشد زیرا این نوع از سرطان گاهی وقتها به دلیل درمان ساده تر، جزء آمار واقعی، در نظر گرفته نمی شود. ملانومی بدخیم نوع غیر متداول تر از سرطان پوست است اما در اصل این نوع از سرطان، مرگ و میر بیشتری نسبت به سرطان پوست غیر ملانومی دارد. هر دو نوع این سرطان پوست، در سال های اخیر و در کشورهای غربی، در حال افزایش می باشد. این مسئله در حقیقت به دلیل افزایش برخورد با نور آفتاب، ایجاد می شود. در میان جمعیت قفقازی موجود در سرتاسر دنیا، نرخ سرطان پوست تقریباً یک چهارم افزایش یافته است. در این بخش ها، نور خورشید شدیدتر است. نرخ مربوط به سرطان پوست در سفید پوستان، 10 برابر بیشتر از سیاه پوستان می باشد که علت آن، میزان ملانین کمتر در پوست سفیدپوستان، می باشد. ملانین رنگدانه ی پوست است که موجب جذب نور فرابفنش پیش از رسیدن و آسیب رساندن به DNA می شود. اقدامات سلامت عمومی، موجب افزایش آگاهی در مورد آسیب های دراز مدت نور خورشید می شود. در واقع با این کار، هم میزان بروز سرطان های غیر ملانومی و هم سرطان های ملانومی پوست، کاهش می یابد.
تابش رادیواکتیو
برخورد با تابش یونیزه ی ایجاد شده از گاز رادیواکتیو، یک عامل اصلی ایجاد سرطان ریه می شود. این مسئله بوسیله ی مطالعه های انجام شده بر روی افرادی بدست آمده است که در معادن مواد رادیواکتیو، مشغول به کار هستند. در این بخش ها، غلظت های بالایی از گازهای رادیواکتیو ایجاد می شود. غلظت های بالا از این گازها، می تواند در خانه ها نیز بوجود آید. در واقع استفاده از مصالح ساختمانی حاوی مواد رادیواکتیو می تواند منجر به بروز این مشکل، شود. این مسئله در بخش هایی از انگلیس، مشاهده شده است. گاز رادیواکتیو داخلی از مواد ساختمانی منتج می شود و می تواند موجب بروز سرطان ریه در سیگاری ها شود. در حقیقت، برخورد این گاز، منجر به افزایش ریسک ابتلا به سرطان ریه در میان غیر سیگاری ها، نامشخص است. بر اساس بررسی های انجام شده در معادن زیرزمینی، این تخمین زده شده است که رادیواکتیو باقیمانده، ممکن است منجر به 1 تا 3 % از کل سرطان ها، شود. این مورد موجب بروز 6 % از سرطان های ریه می شود و دومین عامل اصلی ایجاد کننده ی سرطان ریه در سیگاری هاست. برخورد با گاز رادیواکتیو می تواند جلوگیری شود. به هر حال، در برخی از کشورها مثل آلمان، سوئد، ایالات متحده و انگلیس، راهنمایی ها در زمینه ی مواد ساختمانی بیشتر شده است و بدین صورت، میزان گازهای رادیواکتیو، در تولید خانه های جدید، کاهش یافته است.
برخورد تابش های پزشکی
استفاده از تابش های یونیزه در تشخیص پزشکی و درمان بیماری ها، در جهان مرسوم می باشد. عموماً استفاده از این تابش ها، در بخش های آناتومی خاصی محدود می باشند و اگر چه تشخیص مستقیم برای افراد مفید می باشد، این برخورد می تواند به طور قابل توجهی، موجب افزایش ریسک ابتلا به سرطان شود. در واقع باید به این مسئله اشاره کرد که هیچ دوز ایمنی، وجود ندارد. اگر چه دوز مربوط به اشعه ی X تشخیص، پایین است، گسترش و استفاده ی فراوان از این روش، منجر شده است تا این منبع، گسترده ترین منبع برخورد تابش در انسان ها، باشد. این مسئله تخمین زده شده است که حدود 2 % از تمام مرگ و میر ناشی از سرطان در برخی از کشورهای توسعه یافته، به دلیل برخورد همین تابش اشعه ی X تشخیصی می باشد.
تابش در درمان برخی سرطان ها، استفاده می شود، مثلا در درمان سرطان دهانه ی رحم، پستان، تخمدان و بیماری هوکچی. به هر حال، استفاده از آن می تواند تنها موجب تخریب بافت سالم اطراف بافت بیمار شود. در برخی از بیماران نیز تابش، منجر به توسعه ی سرطان ثانویه می شودد. برای مثال، میان 5 تا 10 % از کودکانی که به دلیل تومورهای بدخیم (مانند بیماری هوکچی و لوسمی) تحت تابش درمانی قرار گرفتند، در طی بزرگسالی، با تومورهای ثانویه، در بخش های دیگر، مواجه شده اند. مکان های سرطانی که بیشتر تحت تأثیر قرار می گیرند، عبارتند از: تیروئید، مغز، استخوان و بافت نرم. در این بخش ها، ساکرومی و سرطان های پوست غیر ملانومی، مشاهده می شود.
سرطان زایی به دلیل شغل
اکثر مواد شیمیایی برای بدن مضر می باشند زیرا کارگران به مدت زمان طولانی تحت برخورد با این عوامل می باشند. در سال 1775، دوده ی سیاه به عنوان اولین عامل سرطان زای شغلی، شناخته شد. پس از آن Percival Potts تشخیص داد که افرادی که شومینه تمیز می کنند، دارای ریسک بروز سرطان اسکروتوم بالا هستند. در سال 1895، اثرات سرطانی مواد شیمیایی سنتزی در زمانی تشخیص داده شد که سرطان مثانه در تولیدکننده های رنگ در آلمان تشخیص داده شد. این مسئله پس از تولید رنگ های آمینی آروماتیک در دهه ی 1870، گزارش شد. به هر حال، این مسئله تا دهه ی 1950، به طور گسترده، مورد بررسی قرار نگرفته بود.
عوامل سرطانی تشخیص داده شده که در اصل در محیط های کاری، موجود می باشند، معمولاً به عنوان فاکتورهای ریسک اصلی، در نظر گرفته نمی شوند (جدول 1 بخش دوم این مقاله)، اگر چه برای کارگرانی که که در صنایع مربوطه کار می کنند، ممکن است این مواد از اهمیت خاصی برخوردار باشد. برای مثال، سرطان مثانه، در حقیقت به برخورد کارگران با آمین های آروماتیک، وابسته می باشد. این آمین ها، در صنایع رنگ رزی پارچه، لاستیک سازی و صنایع رنگ، مشاهده می شود. برخورد با این عوامل، ممکن است موجب افزایش 20 % در تمام سرطان های مثانه ای شود که در مردان و در سرتاسر دنیا، رخ می دهد. سایر ارتباط های مشخص شده عبارتند از: ارتباط ترکیبات قطران زغال سنگ با سرطان ریه، و ارتباط ترکیبات نیکلی با سرطان سینون بینی، می باشد. بیشتر این مواد شیمیایی، از طریق پوست و یا بلع، جذب می شوند. این مواد برای حیوانات نیز سرطان زا و مضر می باشند.
سطح برخورد برای بسیاری از مواد شیمیایی صنعتی، در کشورهای غربی کاهش یافته است و بدین صورت سلامت و ایمنی، افزایش یافته است. این تخمین زده شده است که کمتر از 4 % از سرطان ها در مردان و کمتر از 1 % از سرطان ها در زنان، به دلیل فاکتورهای شغلی، ایجاد می شوند. به هر حال، برخورد با مواد شیمیایی که در حقیقت چند دهه قبل رخ داده است، ممکن است هم اکنون بر سرطان، مؤثر باشد. به طور خاص، افزایش قابل توجه در مزوتلیوما در دهه ی 1990 در میان کارگران ساختمانی، به دلیل برخورد آنها با انواع خاصی از الیاف جاذبی رخ داده است که در بین دهه های 50 تا 70 رخ داده بوده است. به دلیل این مسئله که این مورد 30 تا 40 سال پیش، رخ داده است، تعداد مزوتلیومای رخ داده شده در اروپای غربی، هر ساله دو برابر می شود و این تخمین زده می شود که تقریباً 250000 مرگ و میر در 35 سال آینده به دلیل این مسئله، رخ دهد.
سرطان زایی های پزشکی (موادی به جز تابش)
برخی از مواد شیمیایی که در درمان سرطان استفاده می شوند، موجب افزایش ریسک ابتلا به سرطان در مکان های دیگر بدن، می شوند. یکی از این موارد، استفاده از کلرورنافازین و سیکلوفسفرآمید است که در واقع موجب افزایش ریسک ابتلا به سرطان مثانه، می شوند. داروهای سرکوب کننده ی سیستم ایمنی که در واقع در زمان پیوند اعضا، تجویز می شود، موجب افزایش ریسک ابتلا به سرطان می شود، مثلا ابتلا به سرطان لنفومای غیر هوکچی.
همچنین برخی از داروهای متداول مانند مواد ضد درد حاوی فناستین نیز موجب افزایش سرطان مثانه می شود و ریسک ابتلا به سرطان های کلیه را افزایش می دهد. به طور عکس، شواهدی وجود دارد که بر طبق آن، استفاده از داروهای غیر استروئیدی- ضد اضطراب مانند آسپرین می تواند ما را در برابر سرطان روده ی بزرگ، محافظت کند.
آلودگی محیط زیستی
این سخت است که نقش آلودگی محیط زیستی را در ارتباط با ریسک ابتلا به سرطان، تشخیص داد. علت این مسئله، این است که این آلودگی ها معمولاً در دوزهای بسبار پایین می باشند. آلودگی هوا، آب و خاک در واقع بین 1 تا 4 % از کل سرطان های ایجاد شده در سال را ایجاد می کند. ارتباط های میان آلودگی محیط زیستی و ریسک ابتلا به سرطان، برای سرطان ریه، تشخیص داده شده است. این تخمین زده شده است که آلودگی هوا ممکن است 3 % سرطان های ریه ی دنیا را موجب شود. این مسئله بیشتر در نواحی مشاهده می شود که سوختن چوب، زغال سنگ و سایر گازهای حاصل از احتراق، ایجاد می شود. به هر حال، به دلیل آنکه آلودگی هوا مخلوط پیچیده ای از دوده، ذرات معلق و مواد فرار آلی می باشد، اجزای خاص که عموماً با سرطان ریه در ارتباطند، به خوبی تعیین نشده اند.
همچنین علاقه های روزافزونی در زمینه ی بررسی اثر ترکیبات آروماتیک موجود در آفت کش ها، مواد محترقه و محصولات صنعتی، بر روی افزایش ریسک برخی از سرطان ها، ایجاد شده است. بیشتر دغدغه ها در حقیقت بر روی ارتباط ممکن میان ریسک سرطان پستان و این مواد می باشد زیرا مطالعه های تجربی نشان داده است که برخی از این مواد شیمیایی، اثرات استروژنیک دارند. به هر حال، شواهد کنونی بدست آمده از مطالعه های اپیدمولوژیک، از این ارتباط، حمایت نمی کند.
استعداد ژنتیکی
بررسی ژنوم انسانی، فرصت های جدیدی برای تشخیص اساس ژنتیک مربوط به توسعه ی سرطان، فراهم می آورد. در واقع سرطان ضرورتاً بیماری است که با تغییرات ژنتیکی، همراه است. این تغییرات به دلیل از بین رفتن مکانیزم های تنظیمی ایجاد می شود که منجر به رفتار نرمال سلول ها می شوند و در نهایت، منجر به عملکرد نادرست در سلول ها می شود. جهش های خاصی که در رشد و تکثیر سلولی رخ می دهد و همچنین غیر فعال شدن ژن ها در سالخوردگی و آپوپتوز، اغلب با سرطان شدن، در ارتباط است. جهش های ایجادی در ژن ها که در واقع در فرایند ترمیم DNA مشارکت می کنند، منجر به تکثیر جهش ها، تشکیل بخش های اضافی بر روی DNA و توسعه ی سرطان می شود. در واقع جهش ها در ژن های خاص، منجر به بروز سرطان های مختلف در بدن، می شود.
استفاده از مطالب این مقاله، با ذکر منبع راسخون، بلامانع می باشد. منبع مقاله :
Introduction to the Cellular and Molecular Biology of Cancer/ Margaret A. Knowles and Peter J. Selby