در این مقاله نگرش قرآن به همگرایی و وحدت میان انسان ها و عوامل بر هم زننده آن مورد بررسی قرار گرفته است. از دیدگاه قرآن، انسان ها در آفرینش از یک گوهرند و وحدت دارند، یعنی همه از حضرت آدم به وجود آمدند، لیکن به سبب امتحان بشر و ظهور استعدادها و ظرفیت های او و نیز حسد و دنیاطلبی، فرقه گرایی، تفرقه افکنی های دشمنان و بدخواهان، القائات شیطانی، مسخره کردن متقابل افراد و گروه ها، دادن لقب های زشت به یکدیگر و سوء ظن به یکدیگر، این وحدت فرو پاشیده است. قرآن کریم برای تحقق دوباره امت واحد، این مؤلفه ها را پیشنهاد می دهد: اخوت بین مسلمانان، مودت مسلمانان، الفت بین مسلمانان، رحمت مسلمانان در قبال همدیگر، رافت بین مسلمانان، عفو، فضل، صفح، اصلاح، تعارف، احترام به سایر ادیان و پیامبران الهی و رد انحصارطلبی گروهی خاص در مورد خداوند.
مقدمه
آیا انسان ها ذاتا از یکدیگر بیگانه اند یا در ذات خود به همکاری و همگرایی تمایل دارند؟ در صورت همگرایی ذاتی انسان ها، چه عواملی باعث تفرقه و واگرایی و فروپاشی وحدت می شود؟ به نظر می رسد با توجه به آموزه های اسلامی، دلایل فراوانی مبنی بر وجود زمینه ها و عناصر همگرایی، وفاق، اتحاد و تعاون و در یک کلام امت واحده در انسان ها وجود دارد که در این مقاله به مطالعه و بررسی این موضوع می پردازیم.
منظور از «وحدت انسان ها»، توحید اعتقادی و دینی و کنار گذاشتن اختلافات فکری و اعتقادی و سلیقه ای میان آنها نیست، بلکه مراد این است که با حفظ این اختلافات، نسبت به هم همدلی پیدا کنند و به حقوق یکدیگر احترام بگذارند و مصالح متقابل را رعایت کنند. همچنین منظور از «وحدت امت اسلامی »، وحدت مواضع اعتقادی و فقهی و عدم بیان آنها نیست، بلکه مقصود این است که نخست فرقه های اسلامی به طور صحیح یکدیگر را بشناسند، از مواضع فکری و اعتقادی هم کاملا مطلع شوند و برای حفظ و گسترش کیان اسلام از نزاعی که قرآن کریم آن را نهی کرده « وَلا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکمْ»[1] بپرهیزند و برای دفاع از ساحت قران و اصول ثابت و مشترک اسلامی، ید واحده باشند.از دیدگاه قرآن کریم، انسان ها وحدت در خلقت دارند، چون خداوند آنها را از «نفس واحده » آفریده است. «نفس » به معنای عین است و نفس هر شئ یعنی عین آن شئ، و نفس انسان آن چیزی است که قوام انسان به آن است و انسان به واسطه آن، انسان است و آن مجموع روح و جسم انسان در این دنیا و روح به تنهایی در برزخ است. [2]
در آیات ذیل بر مفهوم نفس واحده تاکید شده است:
(1.) یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکمُ الَّذِی خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالا کثِیرًا وَنِسَاءً »[3]ای مردم، از پروردگارتان پروا کنید، همو که شما را از یک تن یگانه بیافرید و همسر او را هم از او پدید آورد و از آن دو مردان و زنان بسیاری پراکند.علامه طباطبایی و فخر رازی معتقدند مراد از «نفس واحده» در آیه شریفه حضرت آدم علیه السلام و مراد از «زوجها» همسرش حواست که این دو والدین انسان ها هستند و خلقت حوا نیز از آدم علیه السلام است; بنابراین خلقت همه انسان ها به حضرت آدم منتهی شده و وحدت در خلقت دارند. [4]محمد رشید رضا نیز با تاکید بر این که همه انسان ها از نفس واحده خلق شده اند و وحدت در خلقت دارند، می گوید: در این که آن «نفس واحده » کیست، اقوال مختلفی است لکن منافاتی ندارد که مراد حضرت آدم علیه السلام باشد. [5]
فخر رازی در تفسیر آیه فوق می گوید: این امر که همه انسان ها از «نفس واحده » خلق شده اند می طلبد که نوعی انس و اتحاد بین انسان ها برقرار باشد تا موجب زیادتر شدن محبت و ترک تفاخر و تکبر بریکدیگر شود. [6]
(2.) وَ هُوَ الَّذی أَنْشَأَکمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یفْقَهُونَ»[7]و اوست که شما را از تن یگانه ای پدید آورد و آن گاه (شما را) قرارگاه و ودیعت گاهی است. به راستی که آیات (خود) را برای قومی که در می یابند به روشنی بیان کرده ایم.و محمدرشید رضا [8] درباره این آیه می گویند: مراد از «انشاکم» در آیه شریفه، «خلقکم » است و به این معناست که ذریه انسان با همه فزونی و گستردگی اش به حضرت آدم علیه السلام منتهی می شود و بعضی از این ذریه، خلق شده و در زمین مستقرند و برخی نیز هنوز به دنیا نیامده اند و در صلب ها و رحم ها هستند و در آینده متولد خواهند شد. [9]همان طور که بیان شد، طبق مفاهیم قرآن، همه انسان ها از «نفس واحده » یعنی حضرت آدم خلق شده اند. از دیدگاه قرآن، این وحدت بشر در آفرینش، باید به وحدت در امت بینجامد; انسان ها فطرتا با هم دوستی و الفت دارند و امتی واحد، متحد و همبسته را تشکیل می دهند.
قرآن کریم تشکیل امت واحد را یک برنامه وسیع و جهانی برای تحقق حکومت جهانی واحد می داند. برای تحقق این آرمان در ادیان مختلف به ظهور مصلح آخر الزمان نوید داده است که وی این امت جهانی را بنیان می نهد. [10]
آیات «امت واحدة»
در قرآن «امت » به چند معنا آمده است: [11]
1.ملتی که دینی واحد دارند: «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکمْ أُمَّةً وَاحِدَةً ». [12]
2.امت به معنای جماعت: «مِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یعْدِلُونَ ». [13]
3.امت به معنای چند سال: «وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَی أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ ». [14]
4.امامی که پیشوا و مقتدای سایرین است: «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ ». [15]«امت واحده» در نه آیه قرآن آمده است که این آیات را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
دسته اول: آیاتی که خطاب به پیامبران بوده و فرمان الهی را برای تشکیل امت واحد به آنان یادآور می شود و بیان می کند که مردم به طور فطری و غریزی امت یگانه ای هستند و سرشت آنها اقتضا می کند که در این جهت حرکت کنند، اما اختلافاتی که پیش می آید آنان را به تفرقه می کشاند. تاکید بر وحدت فطری امت ها در این آیات به این معناست که پیامبران باید موانع این وحدت را بردارند. این دسته آیات هشدار می دهد که تنها خدا شایسته سروری است و باید فقط او را عبادت کرد که این خود می تواند موضع وحدت امت نیز باشد; سپس بیان می کند که امت های پیامبران در طور تاریخ عصیان کرده و به تفرقه کشیده شده اند; این آیات عبارتنداز:
(1.)ان هذه امتکم امة واحدة و انا ربکم فاعبدون و تقطعوا امرهم بینهم کل الینا راجعون; [16] این امت شماست که امتی یگانه است و من پروردگار شما هستم، پس مرا بپرستید، ولی آنان در کار خود اختلاف پیدا کردند و همگی شان به سوی ما باز می گردند.
(2.) وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکمْ فَاتَّقُونِ فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَینَهُمْ زُبُرًا کلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیهِمْ فَرِحُونَ » [17]و همانا این امت شماست، امتی یگانه و من پروردگار شما هستم، از من پروا کنید، ولی آنان در کارشان میان خود اختلاف و تفرقه یافتند، هر گروهی به آنچه در دست دارد شادمان است.
فخر رازی می گوید: مراد از وحدت امت، وحدت در دین است و مراد از دین، اصولی است که مورد قبول همه شرایع است، مثل التزام به وجود ذات خداوند و صفاتش و امثال آن; بنابراین مختلف بودن شریعت های پیامبران، خللی به وحدت امت وارد نمی کند، چون به هرحال پیروان همه شرایع به اصول واحدی ملتزم هستند. [18]
دسته دوم: آیاتی که هر نوع مشیت جبرآمیز خداوند برای رسیدن به امت واحد را نفی می کند و نشان می دهد اراده خدا بر این تعلق گرفته که انسان با انتخاب و اختیار خود به امت واحد برسد. دسته دوم چهار آیه را شامل می شود که دو آیه از آن ویژه امت های پیشین بوده و یک آیه شامل امت اسلام و امت های پیشین است. این سه آیه ناظر به امت واحد بشری است، اما آیه چهارم ناظر به وحدت امت اسلام است.
این آیات عبارتنداز:
(1.)«وَلَوْ شَاءَ رَبُّک لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلا یزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ إِلا مَنْ رَحِمَ رَبُّک»[19]و اگر پروردگارت می خواست، مردم را امت یگانه ای قرار می داد، ولی همچنان اختلاف می ورزند مگر کسانی که خداوند (بر آنان) رحمت آورد.این آیه ناظر به امت واحد بشری است. علامه طباطبایی در این باره می گوید: مراد از وحدت و اختلاف در این آیه، وحدت و اختلاف در دین است. [20] فخر رازی نیز معتقد است این آیه ناظر به امت واحد بشری است. [21] رشید رضا هم معتقد است این آیه ناظر بر امت واحد بشری است و علت عدم اتحاد، امتحان انسان است. [22]
(2.) «وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَکنْ یدْخِلُ مَنْ یشَاءُ فِی رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمُونَ مَا لَهُمْ مِنْ وَلِی وَلا نَصِیرٍ »[23]و اگر خداوند می خواست آنان را امت یگانه ای قرار می داد، ولی هر کس را که بخواهد در جوار رحمتش در می آورد و ستمکاران (مشرک) یار و یاوری ندارند.
این آیه نیز ناظر به امت واحد بشری است.
علامه طباطبایی و فخر رازی معتقدند در این آیه خداوند به پیامبر می فرماید که اگر خدا می خواست همه مردم را یک امت قرار می داد با صفاتی یکسان به نحوی که یا همه مؤمن باشند و وارد بهشت شوند و یا همه کافر باشند و وارد جهنم شوند، ولی سنت الهی این گونه است که انسان ها را آزاد بگذارد تا خود راهشان را برگزینند و آن گاه صالحان را از فاسقان جدا ساخته، صالحان را به بهشت و فاسقان را به جهنم وارد سازد. [24]
(3.)«وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَکنْ لِیبْلُوَکمْ فِی مَا آتَاکمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَیرَاتِ...» [25]و اگر خداوند می خواست شما را امت یگانه ای قرار می داد، ولی (چنین کرد) تا شما را در آنچه به شما بخشیده است بیازماید.خطاب آیه شامل هم امت های پیشین و هم امت اسلام بوده و ناظر به امت واحد بشری است.علامه طباطبایی و فخررازی و رشید رضا در تفسیر آیه می گویند: این آیه، ناظر به امت واحد بشری است، اما خداوند برای امتحان افراد بشر و تفکیک نیکان و بدان از یکدیگر، وحدت را در میان آنان ایجاد نکرد. [26]
(4.) «وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَکنْ یضِلُّ مَنْ یشَاءُ وَیهْدِی مَنْ یشَاءُ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کنْتُمْ تَعْمَلُونَ »[27]و اگر خداوند می خواست شما را امت یگانه ای قرار می داد، ولی هر که را بخواهد بی راه می گذارد و هر که را بخواهد به راه می آورد و از چون و چند آنچه کردید از شما خواهند پرسید.
این آیه ناظر به امت واحد اسلامی است.
علامه طباطبایی و فخر رازی در تفسیر این آیه بر این باورند که خداوند پس از این که در آیات قبلی به اختلافات میان مردم اشاره کرده، در این آیه می فرماید که این اختلافات غرض الهی در امر خلقت را نقض نمی کند، اگر خداوند بخواهد اینان را امت واحد قرار می دهد ولکن این گونه نخواسته است تا هر کسی با اراده و خواست خود به سوی هدایت یا گمراهی برود و خداوند جزای عمل هر دو گروه را داده و آنان را در قبال اعمالشان باز خواست می کند. [28]
دسته سوم: آیاتی که دلالت می کند انسان ها در ابتدا امت واحدی بودند، سپس بین آنان اختلافاتی به وجود آمد و اتحادشان بر هم خورد.
این آیات عبارتنداز:
(1.)«کانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکتَابَ بِالْحَقِّ لِیحْکمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَینَاتُ بَغْیا بَینَهُمْ »[29](در آغاز) مردم امت یگانه ای بودند آن گاه خداوند پیامبران مژده آور و هشدار دهنده بر انگیخت و بر آنان، به حق، کتاب آسمانی نازل کرد تا در هر آنچه اختلاف می ورزند در میان آنان داوری کند و در آن اختلاف نکردند مگر کسانی که به آنان دین و کتاب داده شده بود که پس از آن که روشنگری ها نصیبشان شد از رشک و رقابتی که با هم داشتند (به اختلاف دامن می زدند).
علامه طباطبایی و رشید رضا در تفسیر این آیه می گویند: بر اساس این آیه، مردم در آغاز در امور دنیوی و مادیات، امت واحدی بودند، یعنی همگی به نحو یکسان از مادیات بهره مند بودند تا این که با افزایش جمعیت بشر و گسترش نیازهای آنان، انسان ها برای رفع نیازهای خود به همکاری متقابل پرداختند و این امر موجب اختلاف بین آنان شده است.برای رفع این اختلافات خداوند پیامبران و قوانینی را در قالب شریعت برای مردم فرستاد، لکن عده ای از اهل کتاب با آگاهی و از سر ظلم در شریعت الهی نیز ایجاد اختلاف کردند و موجب تفرقه مردم شدند; بنابراین از دیدگاه علامه طباطبایی و رشید رضا، امت واحدی که قرآن حکایت می کند در امور دنیوی و مادیات واحد بوده اند.[30]
فخر رازی نیز در تفسیر آیه می گوید: بر اساس این آیه مردم در ابتدا امت واحدی بودند، لکن در زمان های بعدی اختلاف پیدا کردند که این اختلاف به سبب حسد و نزاع عده ای در مادیات ایجاد شده است. وی در این که وحدت این امت در چه بوده است، اقوالی را ذکر می کند و معتقد است قول مشهور این است که در اعتقاد به حق و تبعیت از آن وحدت داشته اند. [31]
(2.) «وَمَا کانَ النَّاسُ إِلا أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَلَوْلا کلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّک لَقُضِی بَینَهُمْ فِیمَا فِیهِ یخْتَلِفُونَ »[32]و مرم جز امت واحدی نبودند که سپس اختلاف پیدا کردند و اگر وعده خداوند از پیش مقرر نگشته بود (به تاخیر حکم و عذاب) بین آنان در آنچه اختلاف کردند داوری می شد.علامه طباطبایی و فخر رازی گفته اند: با توجه به این آیه، مردم درگذشته امت واحد بوده و دین واحد یعنی دین توحیدی داشته اند، سپس در آن اختلاف کرده برخی موحد و برخی مشرک شدند. [33]محمدرشید رضا این آیه را به نحوی تفسیر می کند که آیه قبلی را تفسیر کرد. [34]
(3.) «وَلَوْلا أَنْ یکونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ یکفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُیوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فَضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَیهَا یظْهَرُونَ » [35]و اگر نبود که (نمی خواستیم)، مردم امت یگانه ای (در کفر) می شدند برای خانه های کسانی که بر خداوند رحمان کفر می ورزیدند سقف هایی سیمین پدید می آوردیم و نیز نردبان هایی که از آن بالا روند.
علامه طباطبایی می گوید این امت واحد، در برخورداری از اسباب و عوامل زندگی واحد بودند و خداوند برای بقای این وحدت، به کفار برتری این چنینی نداده است. [36]بر اساس این سه دسته آیات انسان ها در ابتدا امت واحد بودند، اما بعد اختلافاتی بین آنان ایجاد شد، خداوند پیامبرانی را برای رفع این اختلافات فرستاد و پس از پیامبر خاتم، ائمه علیهم السلام را مامور به این امر کرد. هر چند در این خصوص تاکنون نتیجه مطلوب به دست نیامده است، لیکن امید می رود در حکومت حضرت مهدی علیه السلام امت واحدی پدیدار گردد.
فلسفه امت واحده
بی تردید از مهم ترین مسائل امروز جهان اسلام، وحدت است، که به دلایل زیر ضروری می نماید:
1.وحدت اسلامی فراهم کننده قدرتی حقیقی است که می تواند تکیه گاه استواری برای مسلمانان در رویارویی های فرهنگی بین تمدن ها باشد، زیرا گرچه مسلمانان از نیروی عظیم انسانی، امکانات مادی فراوان، موقعیت های استراتژیک، روحیه معنوی بالا، فرهنگ و دیدگاه اعتقادی و فکری مترقی برخوردارند، اما چنانچه میان این اجزا و عناصر پراکنده اتحادی ایجاد نشود - همان طور که در حال حاضر چنین است - این مجموعه عظیم کارآیی نخواهد داشت. [37]
2.وحدت اسلامی می تواند زمینه گسترده ای برای پژوهش و اجتهاد در منابع اسلامی فراهم آورد و بدین وسیله در رویارویی های فکری، فرهنگی و حل مشکلات انسانی یاری رساند.
3.وحدت اسلامی موجب الگو شدن دیدگاه های اسلامی است. [38]
4.وحدت اسلامی بر توانایی و مقاومت جامعه در مواجهه با دشواری ها و بحران ها و برخورد با دشمنان خارجی می افزاید.قرآن کریم بر این نکته تاکید دارد که وحدت مایه استواری و نیرومندی است و اختلاف موجب شکست و سستی است:
«وَلا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»[39] و اختلاف کلمه نداشته باشید که بددل خواهید شد و شان و شوکتتان بر باد می رود و شکیبایی کنید که خداوند با شکیبایان است.
5.وحدت اسلامی دستاورد طبیعی تکامل انسان و گویای پیشرفت و رشد فکری جامعه دینی است. [40]
6.وحدت عامل اساسی در پیروزی پیامبر اسلام و نیز پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود; وحدت همیشه عامل پیروزی بوده و خواهد بود. [41]
پی نوشت ها
[1].انفال، آیه 46.
[2].سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان (قم: مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، 1394ق) ج 8، ص 135; فخرالدین محمد رازی، تفسیر کبیر (بیروت: دارالمعرفة، 1414ق) ج 8، ص 64.
[3].نساء، آیه 1.
[4].سیدمحمدحسین طباطبایی، پیشین، ج 4، ص 135; فخرالدین محمد رازی، پیشین، ج 5، ص 167.
[5].محمدرشید رضا، المنار (بیروت: دارالمعرفة، 1414ق) ج 4، ص 223- 326.
[6].فخرالدین محمدرازی، پیشین، ص 167.
[7].انعام، آیه 98.
[8].محمد رشید رضا، پیشین، ج 7، ص 638.
[9].آیات دیگری نیز در این باره وجود دارد از جمله: اعراف (7) آیه 189 و زمر (39) آیه 6.
[10].عبدالله حامد، اختلاف در امت واحد (تهران: انتشارات قلم) ص 24.
[11].محمدرشید رضا، پیشین، ج 2، ص 267.
[12].انبیاء، آیه 92.
[13].اعراف، آیه 181.
[14].هود، آیه 8.
[15].نحل، آیه 120
[16].انبیا، آیه 92- 93.
[17].مؤمنون، آیه 52- 53.
[18].فخرالدین محمد رازی، پیشین، ج 12، جزء 23، ص 105.
[19].هود، آیه 118.
[20].سیدمحمدحسین طباطبایی، پیشین، ج 11، ص 65.
[21].فخرالدین محمد رازی، پیشین، ج 9، جزء 18، ص 78.
[22].محمدرشیدرضا، پیشین، ج 12، ص 193.
[23].شوری، آیه 8.
[24].سیدمحمدحسین طباطبایی، پیشین، ج 18، ص 17; فخرالدین محمد رازی، پیشین، ج 14، جزء 27، ص 149.
[25].مائده، آیه 48.
[26].سیدمحمدحسین طباطبایی، پیشین، ج 5، ص 382; فخرالدین محمد رازی، پیشین، ج 6، جزء 12، ص 14; محمدرشید رضا، پیشین، ج 6، ص 418.
[27].نحل، آیه 93.
[28].سیدمحمدحسین طباطبایی، پیشین، ج 12، ص 359; فخرالدین محمد رازی، پیشین، ج 10، جزء 20، ص 112.
[29].بقره، آیه 213.
[30].سیدمحمدحسین طباطبایی، پیشین، ج 2، ص 111; محمدرشید رضا، پیشین، ج 2، ص 276.
[31].فخرالدین محمد رازی، پیشین، ج 3، جزء 6، ص 12.
[32].یونس، آیه 19.
[33].سیدمحمدحسین طباطبایی، پیشین، ج 10، ص 28; فخرالدین محمد رازی، پیشین، ج 9، جزء 17، ص 64.
[34].محمدرشید رضا، پیشین، ج 11، ص 328.
[35].زخرف، آیه 33.
[36].سیدمحمدحسین طباطبایی، پیشین، ج 18، ص 105.
[37].سیدمحمدباقر حکیم، وحدت اسلامی (از دیدگاه قرآن و سنت)، ترجمه عبدالهادی فقهی زاده (تهران: تبیان، 1377) ص 31.
[38].همان.
[39].انفال، آیه 46.
[40].سیدمحمدباقر حکیم، پیشین، ص 117.
[41].صلاح الدین حسام، «وحدت و ضرورت آن»، وحدت مسلمین (دفتر کنگره جهانی ائمه جمعه و جماعات)، ص 513.