ژانگولربازی‌های شب عروسی، به قیمت پول خون!

«تمام چیزی که از عروسی می ماند، عکس هایش است.» این جمله را اغلب کسانی که در سال های دور و نزدیک ازدواج کرده اند، به عروس و دامادهای در حال برنامه ریزی یادآوری می کنند. اصلا چرا راه دوری برویم. همیشه بهترین قسمت دور زدن در آلبوم های خانوادگی، مرور عکس های قدیمی عروسی است.

هفته نامه چلچراغ - فاطمه رجبی: «تمام چیزی که از عروسی می ماند، عکس هایش است.» این جمله را اغلب کسانی که در سال های دور و نزدیک ازدواج کرده اند، به عروس و دامادهای در حال برنامه ریزی یادآوری می کنند. اصلا چرا راه دوری برویم. همیشه بهترین قسمت دور زدن در آلبوم های خانوادگی، مرور عکس های قدیمی عروسی است.

این عکس ها هر چقدر بی هواتر گرفته شده باشند، لطف بیشتری دارند و حس و حال لحظه را بیشتر نشان می دهند. برای همین هم یکی از مراحل مهم برنامه ریزی برای عروسی پیدا کردن کسی است که بتواند لحظه ها را ثبت کند. اما این روزها این مرحله از فرآیند پیچیده برگزاری مراسم عروسی آن قدر مهم شده که همه چیز فدای آن می شود؛ حتی آسایش و شادی دوست و آشناها و خود عروس و داماد؛ آن هم در مهم ترین روز زندگی شان!

ژانگولربازی های شب عروسی، به قیمت پول خون!

هر چه خفن تر بهتر!

کم کم هوا دل پذیر می شود. این اتفاق برای کسانی که منتظر اتفاق خاصی نیستند، صرفا یک تغییر فصل مطبوع است؛ اما برای آنهایی که منتظر یکی از به یادماندنی ترین روزهای زندگی شان، یعنی جشن عروسی هستند، بهتر شدن هوا یعنی موقعیتی بهتر برای برگزاری یک مراسم به یادماندنی. با شروع فصل بهار دیگر سرمای هوا مانع عکاسی در هوای باز یا برگزاری عروسی در باغ نمی شود و طبیعت هم در زیباترین حالت خودش قرار دارد و این حال همه را خوب می کند. همه اینها دست به دست هم می دهند تا زوج های زیادی با تمام وجود مشغول برنامه ریزی باشند. این روزها با داغ شدن تب و تاب شبکه های اجتماعی و رقابتی که در آنها بر سر برگزاری هر چه خفن تر جشن عروسی وجود دارد، باعث شده که برای خیلی ها این برنامه ریزی پیچیده تر بشود

و دختر و پسرها در روز عروسی به مصاف شاخ غول بروند. خب این شور و حال برای عده زیادی، کاسبی خوبی به راه انداخته و خلق کننده های عجیب ترین ایده ها برنده رقابت بر سر تور کردن عروس و دامادها می شوند. برای این که از این ایده های خلاقانه سر در بیاوریم، باید در نقش عروس و دامادی ذوق زده سراغ کسانی می رفتیم که خودشان را برنامه ریز عروسی معرفی می کنند. آنها به ما پیشنهادهایی می دادند که در مقابل شان به سختی می توانستیم جلوی گرد شدن چشم های مان را بگیریم. البته وقتی قیمت اجرای هر کدام از این پیشنهادها را می گفتند، دیگر مهار چشم ها به کلی از دست می رفت. اما آنها انگار اولین بارشان نبود که با این صحنه مواجه می شدند. خیلی خونسرد از مزایای برگزاری مراسمی می گفتند که در یاد همه می ماند و مهمان ها را انگشت به دهان می گذارد.

ثبت خاطره های واقعی یا ساختگی

قدیم ترها یک نفر با یک دوربین معمولی تصویر عروس و داماد را در روز عروسی ثبت می کرد. تا همین اواخر هم یک گروه دو نفره شامل یک زن و یک مرد با یک دوربین عکاسی و یک دوربین فیلمبرداری که بین بخش زنانه و مردانه مراسم جابجا می شد، کار عروس و دامادهای خوشحال را راه می انداختند اما اخیرا این چیزها کفایت عروسی های جدید را نمی دهد و باید یک تیم کارکشته متشکل از چندین متخصص در رشته های مختلف حاضر باشند تا یک فیلم شبه سینمایی تمام عیار از قبل و حتی بعد از عروسی ثبت کنند. نفوذ تیم نفوذی ما به یکی از گروه های خفن فیلمبرداری از مراسم عروسی دستاوردهای تعجب آوری داشت.

همه چیز از ورود به یک استودیوی شیک در قیطریه شروع شد. با آنها از طریق اینستاگرام آشنا شدیم و آدرس و شماره تلفن گرفتیم. وقتی وارد شدیم با ما طوری برخورد کردند که انگار سال هاست همدیگر را می شناسیم. اول چند نمونه کار برای مان پخش شد. در حال پخش نمونه کارها توضیحات آنها را می شنیدیم و هر لحظه تعجب مان زیادت می کرد. بخش هایی از ویدیوها روی یک کشتی در سواحل یونان گرفته شده بود و بخش هایی هم در بناهای تاریخی این کشور. لابد قرار بود یکی از ما نقش سقراط را بازی کند. نمونه کارها که تمام شد نوبت به مرور آپشن هایی رسید که برایمان خدمات استودیو را توضیح می داد.

مدیر استودیو که زن جوانی بود، توضیح داد که ما می توانیم هر کشوری را که می خواهیم برای عکاسی و فیلمبرداری ویدیوهای قبل از عروسی انتخاب کنیم. پیشنهاد آنها برای فصل بهار استانبول بود که به گفته خودشان هم هوای خوبی دارد و هم سفر به این شهر به صرفه تر است. البته اگر می خواستیم پاریس را هم برایمان ردیف می کردند تا چند سال دیگر بچه های مان عکس عروسی پدر و مادرشان را که زیر برج ایفل بودند، نشان دوستان شان بدهند و همین حالا هم خودمان بتوانیم بقیه را حسابی تحت تاثیر قرار بدهیم.

ژانگولربازی های شب عروسی، به قیمت پول خون!

قیمت این کار بسته به کشوری که انتخاب می کردیم، از 35 میلیون تومان تا 100 میلیون تومان متغیر بود. اینجا بود که نتوانستیم جلوی تعجب مان را بگیریم اما خانم مدیر در کمال خونسردی برای مان توضیح داد که بردن یک تیم هفت نفره شامل عروس و داماد به همراه تجهیزات کامل به یک کشور دیگر خرج هایی دارد که اگر آنها را بشمرد، حتما قانع می شویم که این پول زیادی نیست. برای سه روز کامل عکاسی و فیلمبرداری در استانبول باید 35 میلیون تومان پرداخت می کردیم، البته اگر آپشن های اضافه را نمی خواستیم و آرایشگر را خودمان تقبل می کردیم، در غیر این صورت چهار میلیون تومان برای آرایشگری که تمام طول سفر با ما باشد و ظاهرمان را آراسته نگه دارد، به فاکتور اضافه می شد.

استخدام استایلیست برای بدبدن ها!

این تمام ماجرا نیست. اگر عروس و داماد چغر و بدبدنی باشیم و ندانیم در چه زاویه و ژستی درست مثل مدل ها به نظر می رسیم، با یک و نیم میلیون تومان ناقابل، یک استایلیست هم ما را همراهی می کرد. این استایلیست نه تنها به ما می گوید چطور ژست بگیریم، بلکه قبل از سفر لباس های مان را هم چک می کند و به ما می گوید که چه مدل لباسی بیشتر به ما می آید تا همان ها را با خودمان به سفر بیاوریم. یک آپشن دیگر هم مانده. اگر فیلمبرداری هوایی بخواهیم باید پنج میلیون تومان بیشتر بدهیم تا یک پهپاد کوچک از ارتفاع بالا هم تصویرمان را ثبت کند. به این ترتیب، ما در پایان ماجرا، یک آلبوم عکس حرفه ای، یک آلبوم دیجیتال آخرین مدل و 10 کلیپ مختلف در لباس عروس و داماد خواهیم داشت.

در کنار اینها البوم عکس های «اسپرت» هم به ما می دهند که شامل عکس هایی است که با لباس هایی غیر از لباس عروسی و دامادی به تن مان است. خانم مدیر بعد از این توضیحات وقتی ما را خشک شده می بیند، یادآوری می کند که در عوض در یک هتل درجه یک اقامت می کنیم و از طرف استودیو یک ماساژ حرفه ای هم هدیه می گیریم. می گوید: «اصلا چه ایرادی دارد قبل از عروسی به ماه عسل بروید؟» وقتی می فهمد با این حرف ها به حالت عادی بر نمی گردیم، کوتاه می آید و پیشنهاد سفری درون کشوری می دهد که قیمتش از 20 میلیون تومان شروع می شود و به 30 میلیون تومان می رسد.

البته هزینه هایی مثل استایلیست و فیلمبرداری هوایی و آرایشگر سر جای شان هستند. بعد از این حرف ها نوبت به تعریف کردن از میزان خلاقیت استودیو می رسد و این که چطور می توانند برای مان داستان هایی درباره آشنایی مان بسازند و عشق مان را تمام و کمال به هر بیننده ای ثابت کنند. البته اگر فیلمنامه غیرمعمول بخواهیم یا ایده ای هزینه بر داشته باشیم، باید منتظر اضافه شدن رقم های دیگری هم به فاکتور باشیم. این طور می شود که با قیافه های یخ زده و یک کاتالوگ از تمام خدمات استودیو آنجا را ترک می کنیم.

ژانگولربازی های شب عروسی، به قیمت پول خون!

مدیریت مراسم با آفر ویژه حوضچه قو!

فکر می کنید فقط سلبریتی ها مدیر برنامه دارند؟ خب اگر این طور فکر می کنید، در اشتباه به سر می برید. این روزها کسانی هستند که مدیریت صفر تا صد برنامه عروسی شما را به عهده می گیرند. شما فقط کافی است که بگویید چه چیزی می خواهید، همان طور که می خواهید، مراسم تان برگزار می شود و شما مثل دوتا مهمان محترم به مهمانی خودتان وارد می شوید. البته هزینه این که تا این حد از هیاهو دور باشید را باید از جیب عزیزتان پرداخت کنیم. ما که برای در آمدن از شوک نفوذ به استودیوی عکاسی و فیلمبرداری به چند روز زمان نیاز داشتیم بعد از استراحت کافی شروع به جستجو برای پیدا کردن یک برنامه ریز عروسی یا به زبان اجنبی ها «ودینگ پلنر» کردیم.

نتیجه این که اگر بخواهید از کمک یک تیم تشریفات برای برنامه ریزی و اجرای عروسی تان بهره مند شوید، باید حداقل صد میلیون تومان ناقابل کنار بگذارید. لابد می پرسید حداکثر چقدر باید هزینه کنید، جواب این سوال معلوم نیست؛ این را پژمان که تحقیقات ما نشان می دهد یکی از چهره های شناخته شده و معروف برنامه ریزی عروسی است، می گوید و اضافه می کند: «بستگی دارد که چه چیزی بخواهید. ممکن است بگویید من می خواهم در حوضچه باغی که در آن مراسم عروسی می گیرم، قو شنا کند. من این کار را برای تان می کنم اما 70 میلیون تومان هزینه دارد. می خواهم بگویم خدمات ما ته ندارد. ما اینجاییم تا به رویای شما در مورد مراسم عروسی تان جامه عمل بپوشانیم.»

من که یک عامل نفوذی هستم و سه سال پیش در کمال سادگی عروسی کرده ام، تازه در گفتگو با او می فهمم که آدمیزاد چه کارهایی که برای یک مراسم یک شبه انجام نمی دهد. پژمان می گوید: «خدمات معمولی تیم تشریفات ما پیدا کردن محلی مناسب برای برگزاری مراسم شماست. کافی است ویژگی جایی را که می خواهید، بگویید تا گزینه های مختلف را به شما معرفی کنم. حتی اگر در دل زمستان بخواهید در باغ عروسی بگیرید، می توانم کاری کنم که مهمان های تان یک ذره هم احساس سرما نکنند. این کار را سال گذشته برای یک مراسم کردم، پس خیال تان راحت باشد. حتی می توانید در کشورهای دیگر عروسی بگیرید.

الان این کار خیلی لاکچری است و مد شده که یک عروسی جمع و جور در استانبول یا دبی می گیرند. اگر بخواهید این کار را بکنید، برای تمام مهمانان محل اسکان مناسب و بلیت رفت و برگشت در نظر گرفته می شود. این طوری خیال تان راحت است که عروسی شما تا ابد توی ذهن شان باقی می ماند.» هزینه یک مهمانی معمولی با 100 نفر مدعو، در استانبول حداقل 250 میلیون تومان آب می خورد. این رقم برای همان مراسم در ابوظبی به 350 میلیون تومان می رسد. نمی توانم جلوی خودم را بگیرم و می گویم واقعا کسی این کار را می کند؟ می خندد و می گوید: «بله، چرا که نه، بالاخره آدم یک بار عروسی می کند.»

ژانگولربازی های شب عروسی، به قیمت پول خون!

وقتی عروس و داماد سورپرایز می شوند

نقش امثال پژمان این است که سفارش های شما را تحویل بگیرند و بعد با فهرست قیمت ها سراغ تان بیایند. این که چند مدل شام و دسر و پیش غذا و نوشیدنی به مهمان ها بدهید و محل عروسی تان کجا باشد و چقدر گل آرایی بخواهید، تعیین کننده قیمت تمام شده، کار آنها برای شماست. البته خودشان هم پیشنهادی دارند. مثلا پژمان می گوید: «بعضی وقت ها ما طوری که طرف مقابل عروس و داماد نفهمد از آنها می پرسیم که می خواهند او را غافل گیر کنند یا نه. اگر موافق باشند، می توانیم کاری کنیم که عروس و داماد در شب عروسی شان به بهترین نحو سورپرایز شوند. این کارها شامل دعوت از بازیگر یا خواننده مورد علاقه آنها یا سفارش ساختن آهنگی اختصاصی برای شان از یک آهنگساز معروف می شود. همچنین می توانیم برنامه ای با حضور دوستان یا خانواده شان بسازیم که خشک شان بزند. هر کدام از این کارها هزینه خودش را دارد.»

طوری حرف می زند که انگار فهمیده نفوذی هستم و حرف زدنم به کسانی که مشتری اش هستند، نمی خورد اما به روی خودش نمی آورد، من هم همین طور. از یک مراسم عروسی مثال می زند که عروس عاشق گل رز بوده و آنها کل محل برگزاری مراسم را با سبک های مختلف با گل رز، گل آرایی کرده اند. این کار هشت میلیون تومان هزینه داشته است. یا مراسمی دیگر که در آن با مهمان ها هماهنگ شده بود که آهنگ مورد علاقه عروس را به سبکی خاص همه با هم بخوانند. همین طور می گوید و می گوید و من در ذهنم رقم ها را با هم جمع می زنم و سعی می کنم از تعجب ماتم نزند. توی ذهنم یک جمله عجیب مدام تکرار می شود؛ چرا که نه، بالاخره آدم یک بار عروسی می کند!

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان