کک مردم و گرانی دلار

رضا ساکی
بعد صعود دلار به مرز 6 هزار تومان به میان مردم در میدان فردوسی رفتیم تا ببینم کک مردم در چه حال است. آیا می‌گزد یا نمی‌گزد؟
هنگامی که دلار 5 هزارتومان بود از یک کارگر پرسیدیم حالا که دلار گران شده است ککت می‌گزد؟ کارگر به ما گفت: آخرین باری که ککم گزید نوجوان بودم. یادم هم نیست که چرا ککم گزید اما الان خیلی وقت است ککم نمی‌گزد. من که سه سال است حقوق نگرفته‌ام با دلار گران ککم بگزد؟ هرگز.
دلار به 5100 تومان که رسید از یک دانشجو سوال کردیم. دانشجو گفت: کک، ما دانشجوها را نمی‌گزد بلکه در تنبان‌مان می‌افتد گاهی. البته کاش ما را هم می‌گزید. دانشجوی امروز ککش نمی‌گزد. دیده‌ام که می‌گویم. بی‌کک‌ترین صنف، ما دانشجوها هستیم.
دلار به 5200 تومان که رسید به یک مسئول برخوردیم. او که نخواست نامش فاش بشود گفت: کک‌های جامعه باید سامان‌دهی بشوند. خوشبختانه همه کک‌های کشور تولید داخل هستند و مردم مطمئن باشند هیچ کک خارجی آنها را نخواهد گزید. مردم به کک داخلی اطمینان دارند و از آن استفاده می‌کنند.
دلار به 5300 تومان که رسید به یک دست‌فروش رسیدیم. او گفت: مانده‌ام چرا همیشه جلو صرافی‌ها صف است. گران می‌شود می‌خرند، ارزان می‌شود می‌خرند. این جماعت که هی می‌خرند (فعلش را خیلی مشدّد گفت).
دلار به 5400 تومان که رسید یک فروشنده مواد مخدر پیدا شد. او گفت: معمولا دلار که تکان بخورد فروش ما هم خوب می‌شود. یعنی مشتری تازه پیدا می‌کنیم. البته درآمد ما از مشتری‌های ثابت است اما گاهی که دلار گران می‌شود مشتری تازه پیدا می‌کنیم. به هر حال برای فراموشی خوب است. بدم خدمتتون؟
دلار به 5500 تومان که رسید پسری با دختری رسیدند. پسر گفت: سرمایه من زلف من و عشق من است. واقعا چیزی ندارم که نگرانش باشم. دختر گفت: بابام هم می‌گه این پسره برات شوهر نمی‌شه اما من دوسش دارم. الان اگر نامزدم تاجر بود سکته کرده بود اما فرید جون، تو جیبش شپش پشتک می‌زنه و ما با هم خوشیم.
در ادامه خواستیم درباره شپش جیب ملت شریف ایران هم با چند تن از مردم گفت‌وگو کنیم اما فرصت حضور در میدان فردوسی را غنیمت شمردیم و در صف ایستادیم بلکه 10 دلار بخریم بزنیم به زخم زندگی.
باقی بقای‌تان