جغرافیای سرزمینهای اسلامی، به دلایل مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، مهمترین منطقه از نظر گروه محارم و نخبگان نشسته در مجامع مخفی است که نمایندگان خود را در رأس دول آمریکایی و اروپایی به کار گماردهاند. از همین روست که این جغرافیا همواره در مرکز توجّهات این گروه و در صدر اخبار اجتماعی، سیاسی و نظامی روز قرار دارد. در این منطقه، «فلسطین اشغالی» و در مرکز آن «بیتالمقدّس»؛ مهمترین منطقهایست که حضور در آنجا و اشغال تمام عیار آن، نه تنها توجیه کنندة تمامی جرایم و جنایات گذشته است، بلکه معبری است که به زعم آنها کنترل تاریخ آینده را ممکن میسازد؛ چنان که میکائیل هالبرن، خاخام متعصّب صهیونیستی میگوید:
نزاع بر سر «اورشلیم»، تنها برای کنترل تاریخ گذشته به عنوان راهی برای توجیه زمان حال نیست. مسئله بر سر کنترل تاریخ آینده است. در این میانه، قطب مرکزی جهان اسلام، شیعه خانة امام زمان(ع)؛ یعنی «ایران»، چونان سیبلی هدف تیرهای بلای سران صلیب و صهیون قرار گرفته است. در میان همة دلایل و نشانهها برای موضوع یاد شده، موارد زیر را میتوان برشمرد:
1. ویژگی روحی و قومی ساکنان شیعة این منطقه که به دلیل قدرت تبرّی جستن از سران شرک و کفر و نفاق و چشم داشتن به وضع مطلوب، تن به خواری و مذلّت نمیدهند؛
2. خاستگاه شیعی این سرزمین که در خود استعداد یاری رساندن به موعود مقدّس را در آخرالزّمان و شرایط ویژة سالهای نزدیک به ظهور مقدّس را دارد؛
3. استعداد و توان بالقوّة تشکیل دولتی اسلامی مبتنی بر مدیریت کلان دینی در مردم این دیار، مستقل از همة رویکردهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی غالب؛
4. شواهد و قراین بسیاری پیش روی ماست که حاکی از بروز وقایع بزرگی در آیندة نزدیک است. این وقایع در گسترة وسیعی ساکنان زمین را تهدید میکند و بسیاری از مناسبات طبیعی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آنها را متأثّر میسازد و چه بسا که وقوع بحرانهایی بزرگ، جان بسیاری را به خطر اندازد؛ اگر چه از زمان بروز واقعة شریف ظهور بیخبریم و نمیتوان برای آن تعیین وقت کرد، امّا اخبار آخرالزّمانی رسیده از سوی حضرات معصومان(ع)، حکایت ازآن میکند که در سالهای پیش از ظهور، جهان مبتلا به بحرانهایی بزرگ میشود. بیشک بخش بزرگ ابتلائات حاصل و محصول عمل انسان است. همة آنچه که طیّ اعصار و قرون، بیمحابا در حقّ خود، زمین، بندگان خوب خدا و بالأخره خالق هستی روا داشته و خود را مستعدّ تجربة آفت و بحران ساخته است. جز این، جماعتی از قدرتمندان حاکم، مستبدّ و بیخدا، سودای برخورداری بیشتر و سلطة جهانی را در سر میپرورند و برای نیل به مقصود، بحرانهای بزرگی را در گسترة جهان ایجاد میکنند. بحرانهایی اقتصادی، نظامی، زیست محیطی و سیاسی که همه روزه جان هزاران انسان بیگناه را میگیرد و مقدّمات بحرانهای بزرگی مثل سیل، زلزله، ذوب شدن یخهای مناطق قطبی زمین و امثالهم را فراهم میآورد.
تجربة زلزلهها و سونامی مصنوعی از طریق سیستم هارپ، حمله به کشورهای ضعیف، آلودهسازی زندگی میلیونها انسان بیگناه با استفاده از سلاحهای غیر متعارف بیولوژیکی و شیمیایی و ایجاد بحرانهای اقتصادی در ابعاد جهانی، تنها نمونههای کوچکی از طرحهای این اشرار است که جهان را در بحران غرق میسازد؛
5. موقعیّت ویژة ژئوپولتیکی و ژئواکونومی و استراتژیک ایران اسلامی که جایگاه آن را در کنار آبهای گرم و ثروت انبوه در میان تمامی نقاط شرقی اسلامی و «آسیا» متمایز ساخته است؛
6. مخالفت همه جانبة ساکنان این سرزمین با استکبارورزی سران صلیب و صهیون در ابعاد جهانی که به منظور تأسیس جهان تک حکومتی همة اقوام را شکسته و نشسته میطلبند به همراه موضعگیری ویژهای که در خود، امکان الگودهی به سایر ملل آسیایی و شرقی را دارد.
در چنین وضعیّتی نمیتوان انتظار داشت که از همة نقطه عطفها و بحرانهای مستقیم و غیرمستقیم بتوان به سادگی گذشت. در آیندهای نه چندان دور، تکلیف «انسان و ادیان» و به صورت خاص، مستضعفان و مؤمنان آل محمّد(ص) با شیطان و یاران او در میان سران شرک و کفر و نفاق معلوم و صفوف متمایز خواهد شد و در آخرین تقابل، امام ایمان و همراهانش بر «ائمّة کفر» به پیروزی نهایی خواهند رسید. در همین موقعیّت است که هر صف، عوامل و نیروهای هم افق خود را به گرد خویش خواهد آورد تا جبهة حقّ و باطل منفک از هم، در مسیر تعیین تکلیف نهایی به پیش روند. این حکم خداست که جبهة حق به پیروزی برسد؛ چنان که فرمودة خدای کریم است که: «و نرید ان نمنّ علیالّذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم ائمّـة و نجعلهم الوارثین»
با این همه، «آگاهی و آمادگی» شرط ضروری عقل و شرع است برای ما و همة مستضعفان منتظر امام مبین و منصوب از سوی حضرت حق «جلّجلاله» این «آگاهی و آمادگی» عمومی است و همة وجوه حیات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی ما را شامل میشود. با این همه، آمادگی وجهی پوشیده، امّا باز دارنده از خطرات و مخاطرات را هم در خود دارد و آن آمادگی روحی و روانی است.
اقوام در وقت رویارویی با بحرانها، قبل از قبول شکست در جبهة نظامی و اقتصادی در جبهة اخلاقی و روانی شکست میخورند. شکست در این جبهه، نیروها را از درون مضمحل ساخته و در میان صفوف شکست و گسست به وجود میآورد. تجربة پیروزی و درک امداد غیبی و الهی در چنین موقعیّتهایی در گرو آمادگی اخلاقی و روانی است.
آقای رئیس جمهور محترم، در فروردین ماه از وقوع زلزلهای بزرگ در شهر «تهران» خبر دادند و مردم را برای مهاجرت به شهرستانها و مقاومسازی خانهها تشویق کردند و حتّی هیئت دولت، تسهیلات ویژهای را به این منظور اختصاص داده است. این همه در جای خود ضروری، لازم و واجب است.
در بسیاری از اخبار از مؤمنان آل محمّد(ص)، علماء و فقها به عنوان حصن حصین، میخهای محکم و امان زمین، یاد شده است. از همین روست که از رحلت علماء به عنوان بروز رخنه در دیوار حیات دینی و دنیایی مردم یاد میشود. خداوند کریم و رئوف برای حفاظت و حراست اقوام بدکار، نه تنها ضمانتی نداده، بلکه آنها را تهدید به بلا و عذاب نیز مینماید. بزرگترین آمادگی و حصن حصین مردم هر شهر و دیار در برابر حملات و بحرانهای قریب، پناه بردن به حصن حصین توبه، ترک گناه و اشتغال به معنا و معنویّت است. در تعقیبات نماز صبح دعای بسیار زیبایی ذکر شده که مؤمن را از هر بلا و آفت و مصیبت، هر حمله کنندة آشکار و نهان، هر جنّ و انسی در امان میدارد. در این شرایط، مؤمنان آل محمّد(ص) از میان علماء، مجتهدان، شب زندهداران و به ویژه خانوادة بزرگ مهدوی و موعودی بیش از پیش مکلّف به توجّه و توسّل و استغاثهاند و عموم مردم ضرورتاً مکلّف به ترک معصیت، تطهیر جان و مال از پلیدیها، توسّل به درگاه خداوند، برگزاری مراسم دعا و ندبه، اطعام مساکین، صلة ارحام و دوری از محرّمات و حتّی مکروهات و بالأخره تشویق دیگران به ترک معاصیاند.
از هر طرف هزار تیر دعا کردهام روان
باشد که از میانه یکی کارگر شود.!
انشاءالله
منبع: ماهنامه موعود شماره 111.