در هر سال دستکم 16هزار نفر در ایران قربانی حوادث رانندگی میشوند؛ یعنی جمعیتی به اندازه مردم یک شهر! همچنین حداقل 32هزار نفر مصدوم میشوند و به گفته علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی «43درصد از 21هزار و 446معلول ضایعه نخاعی تحت پوشش سازمان بهزیستی، معلول ناشی از تصادفات راهنماییورانندگی هستند». حسین نحوینژاد ـ معاون توانبخشی سازمان بهزیستی کشور ـ هم پیشتر اعلام کرده بود: «9هزار نفر بر اثر سانحه تصادف قطع نخاع شدهاند»!
به گزارش ، روزنامه همشهری در ادامه نوشت: این آمارها زمانی تکاندهندهتر میشود که بدانیم میانگین سنی قربانیان تصادفات (تلفات و مصدومیتها) 37سال است. همچنین گفته میشود: «سالانه حدود 200هزار نفر از افراد جامعه به خاطر تصادفات دچار لطمات روحی میشوند؛ بازماندگانی که فرزند، والدین یا همسر خود را در سانحه رانندگی از دست میدهند. در موارد وحشتناک دیگری هم اعضای یک خانواده جملگی در یک حادثه تسلیم مرگ میشوند که برای دهها یا صدها نفر از نزدیکان آنها لطمه روحی در پی دارد».
علاوه بر این، تصادفات هزینه مالی سنگینی را هم به جامعه تحمیل میکند. عبدالناصر همتی ـ رئیسکل بیمه مرکزی ـ اخیرا خسارت تصادفات جادهای را سالانه ٣میلیارد دلار دانست و مهدی حمیدی ـ رئیس پلیسراه کشور هم گفت: «هر مرگ جادهای یکمیلیارد و ٢٠٠میلیون تومان هزینه مستقیم و غیرمستقیم برای کشور دارد». این در حالی است که پلیس راهور خطای انسانی را عامل 85درصد از تصادفات میداند. با توجه به نقش پررنگ عامل انسانی در وقوع تصادفات رانندگی، مشکلات و موانع مختلفی مطرح شده که یکی از مهمترین آنها مربوط به نحوه صدور گواهینامه رانندگی است.
«سختگیری در صدور گواهینامه رانندگی» راهکاریاست که چندی پیش از سوی علی ربیعی ـ وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی ـ برای کاهش ضرر و زیانهای جانی، مالی و روانی تصادفات مطرح شد. با توجه به این پیشنهاد و برای بررسی میزان ضرورت آن، همشهری در گزارشی، نمونه کوچکی از متقاضیان گواهینامه رانندگی(ب1) را مخاطب قرار داده است تا کاستیهای آموزش و نحوه صدور گواهینامه رانندگی، این بار از زبان آنها بازگو شود.
هیچ...
در اوج تردد و ترافیک، خیابان 30متری، خالیتر از همیشه است. خیابانهای مجاور مشتاقان زیادی دارند اما تا 8صبح هیچ راننده و عابری رغبت نمیکند که مسیرش را به سمت خیابان 30متری کج کند. معمولا در هر شهری خلوتترین و کمترددترین خیابانها به عنوان مکان برگزاری آزمون شهری رانندگی انتخاب میشود. عقربهها که از مرز 8 میگذرد کمکم آدمهایی ظاهر میشوند که به خیابان منزوی و تنها، روی خوش نشان میدهند. عدهای هم با خودروی شخصی آمدهاند که تعدادشان انگشتشمار است؛ میروند گوشهوکنارها ماشین را پارک میکنند. بقیه تا چشمشان به اقلیت ماشینسوار میافتد به پچپچ میافتند.
«هنوز افسر راهنماییورانندگی پای کاردکسشان را امضا نکرده، هنوز در آزمون شهری گواهینامه قبول نشدهاند اما یواشکی با ماشین میآیند برای آزمون.»؛ اینها را خانم فرامرزی میگوید؛ متولد1379. لیلا جزو 18سالههاست؛ 18سالههایی که تعدادشان به بقیه متقاضیانی که سنوسالهای مختلف دارند، میچربد.
جمعشان که جمع میشود یک نفر از راه میرسد که محاصرهاش میکنند. او اسامی متقاضیان را یادداشت میکند تا وقتی که افسر راهنماییورانندگی آمد بهترتیب از افراد آزمون بگیرد. اسامی فهرست به 60نفر میرسد. ساعت، 8:30صبح را نشان میدهد. افسر راهنماییورانندگی در خیابان 30متری حاضر میشود و خودروهای آموزشگاه به صف میشوند.
با آمدن افسر آزمون و خودروهای آموزشگاه رانندگی، هیجان لیلا و دیگر 18سالهها که تقریبا دوسوم جمعیت متقاضی اخذ گواهینامه را تشکیل میدهند بیشتر میشود. لیلا میگوید: برای گرفتن گواهینامه از 2سال پیش هیجان داشته و لحظهشماری میکرده تا سنش به 18 برسد اما نه ماشین دارد و نه برنامهای برای خرید ماشین؛ «تا قبل از اینکه برای گرفتن گواهینامه اقدام کنم حتی یک بار هم پشت فرمان ننشسته بودم. اصلا جای پدالها را هم بلد نبودم؛ اما حالا یاد گرفتهام.»
مهسا، صدیقه، ندا، بابک، امیر، مهدی و خیلی از 18سالههایی که امروز برای آزمون رانندگی آمدهاند هم مثل لیلا تنها با گذراندن 24ساعت آموزش و تجربه رانندگی انتظار دارند که امضای قبولی را از افسر بگیرند.
لیلا نفر سوم فهرست 60نفره است. نفر اول مرد 38سالهایاست که مردود میشود. نفر دوم از اقلیت ماشینسوار است؛ خانم 32سالهای که او هم مردود میشود و با عصبانیت پشت فرمان خودروی پژو206 خودش مینشیند و قبل از بستن در میگوید: «از 15سالگی پشت فرمان مینشینم؛ همهچیز پارتیبازی و سلیقهای شده...». متقاضی مردود عصبانی بدون گواهینامه، دوباره مینشیند پشت فرمان و پدال گاز را میفشارد و ناپدید میشود.
افسر آزمون، متفاوت برخورد میکند. برخی از متقاضیان را یک دور، دور خیابان 30متری میچرخاند؛ برخی را با یک پارک دوبل یا پارک پل محک میزند؛ بعضیها را سوارنشده، پیاده میکند. آنقدر حال این متقاضیان، برزخیاست که مدام زیر لب، بدوبیراه و لیچار زمزمه میکنند.
لیلای 18ساله، 12جلسه کلاس شهری آموزش رانندگی را پشت سر گذاشته و هر جلسه 2ساعت رانندگی کرده است؛ یعنی آموزش، یادگیری و تجربه رانندگی او سرجمع در 24ساعت رانندگی خلاصه شده است؛ «بار اول افسر مردودم کرد. الان بار دوم است.»
لیلا پشت فرمان مینشیند. خونسردی خود را حفظ میکند. صندلی را تنظیم میکند. کمربند را میبندد. با دست، آینه را لمس میکند. استارت میزند. دسته راهنما را به سمت پایین حرکت میدهد و از پارک خارج میشود. افسر از لیلا میخواهد که پارک دوبل کند. لیلا مکث میکند، راهنما میزند و بهآرامی پارک میکند. افسر آزمون چند ثانیه با او صحبت میکند. چهره لیلا پر از استرس است اما وقتی از خودرو پیاده میشود چشمانش برق میزند و روی دو پا بند نیست؛ «گرفتم... گرفتم... امضا کرد... .»
پای کاردکس نخستین 18ساله جمع، امضا میشود تا گواهینامه بگیرد. هنوز 37نفر از 18سالههای فهرست، باقی ماندهاند.
لیلا وقتی میخواهد جمع متقاضیانی را که با حسرت به او چشم دوختهاند ترک کند، در پاسخ به این سؤال که به نظر خودش چقدر در رانندگی مسلط است، میخندد و میگوید: «هیچ»!
قبولی آماتورها، مردودی کارکشتهها
تا 12ظهر 42نفر آزمون میدهند که 23نفر قبول و 19نفر مردود میشوند. پس از اتمام آزمون برخی از متقاضیان مردودی و پذیرفتهشده، در گفتوگو با همشهری از فرازونشیبهای این آزمون میگویند.
آقای کریمی ـ 35ساله ـ امروز برای بار اول امتحان گواهینامه داده و قبول شده اما با اینکه قبول شده از نحوه صدور گواهینامه انتقاد دارد و راضی نیست؛ «یک افسر رانندگی با 5دقیقه آزمون عملی چطور میتواند تشخیص بدهد که طرف مقابل، راننده است یا خیر؟ به نظرم هر قدر هم در کار خود مهارت داشته باشد باز این نوع آزمونگرفتن، با خطاهای بسیاری همراه است. نمیشود به چهره یکی نگاه کرد و با چند متر رانندگی، متوجه شد که رانندگی بلد است یا خیر.»
آقای عباسنژاد ـ 28ساله ـ از مردودیهای آزمون است. برای بار چهارم پای کاردکس او امضا نشده و باید هفته آینده برای پنجمین آزمون در خیابان 30متری حاضر شود. او که جزو اقلیت متقاضیانیاست که با خودروی شخصی به محل آزمون آمدهاند، میگوید: «میبینی که! رانندهام. الان 11-10سال است که با گواهینامه برادرم رانندگی میکنم. بعد از این همه سال تصمیم گرفتم گواهینامه بگیرم اما حالا پشیمانم. واقعا باید چند روز متوالی بیایی اینجا تا ببینی چه خبر است. آدمهایی میآیند مینشینند پشت فرمان که اصلا تجربه رانندگی چندانی ندارند اما قبول میشوند؛ آدمهای بسیاری مثل من هم هستند که با وجود تجربه و مهارت در رانندگی، هر بار میآیند و مردود میشوند. من نمیدانم اینطور آزمونگرفتن، چه کمکی میتواند به رانندگی افراد بکند».
گواهینامهدارهای نابلد
خانم نصیری ـ 25ساله ـ دبیر ریاضیاست. امروز برای بار سوم در این آزمون شرکت کرده و خوشبختانه قبول شده است. او درباره نحوه صدور گواهینامه با این سبک و سیاق میگوید: « وضعیت از چند سال پیش، بهتر شده؛ قبلا هیچکس به آموزشگاه نمیرفت و مستقیم برای گرفتن گواهینامه اقدام میکردند. من جزو آندستهای هستم که رانندگی را در کلاسهای آموزشی اخذ گواهینامه یاد گرفتهاند اما واقعا با اینکه امروز قبول شدم خودم احساس میکنم به اندازه کافی تسلط و مهارت در رانندگی ندارم. به این فکر میکنم که دوباره بروم چند ساعت زیر نظر یک مربی، تمرین رانندگی کنم. با این سطح مهارت، ریسک بزرگیاست که پشت فرمان بنشینم و وارد خیابان یا جاده شوم».
مهدی از 18سالههای خوششانس امروز است. او همان بار اول قبول شده؛ «راستش من هم تا قبل از اینکه برای گرفتن گواهینامه اقدام کنم رانندگی بلد نبودم. الان هم خیلی مهارت ندارم اما افسر تشخیص داده و پای کاردکس را امضا کرده است. من دوستان و آشنایان زیادی دارم که گواهینامه دارند اما رانندگی بلد نیستند. دقیقا مثل من بودند. یعنی آمدهاند در چند جلسه رانندگی یاد گرفتهاند؛ در حد یک آماتور. بعد شانسی امتحان داده و قبول شدهاند. بعد از گرفتن گواهینامه چون ماشین نداشتند پشت فرمان ننشستند و همین آموزش در حد آماتوری را هم الان فراموش کردهاند. الان باید من هم خیلی مراقب باشم که مانند جماعت گواهینامهداری که رانندگی بلد نیستند، نشوم.»
دوباره هیچ...
آقای حسینی انتقاد متفاوتتری دارد. او 27سالش است و امروز برای بار اول امتحان داده و در آزمون گواهینامه رانندگی قبول شده؛ «به نسبت چند سال پیش، هزینه گرفتن گواهینامه تقریبا 10برابر شده. آن اوایل که بنا شد مردم برای گرفتن گواهینامه به آموزشگاههای رانندگی مراجعه کنند، حدود 70هزار تومان هزینه داشت اما حالا میتوان گفت گرفتن گواهینامه پایه3 با احتساب هزینه مردودی در آزمون شهری و تئوری، بین 600 تا 700هزار تومان (برای برخی حتی بیشتر) هزینه دارد. سؤال من این است که این افزایش هزینه چه تاثیر و چه تغییری در نحوه صدور گواهینامه ایجاد کرده است؟ میدانید پاسخ چیست؟ هیچ! هیچ تغییری در روند اخذ گواهینامه رانندگی صورت نگرفته و متقاضیان باید این همه هزینه کنند تا بتوانند یک کارت دریافت کنند. کیفیت آموزش همچنان پایین است. خیلی از متقاضیان در همان 12ـ10جلسه آزمون شهری هم شرکت نمیکنند. با مربیان آموزشگاه هماهنگ میکنند و بدون آنکه یک جلسه سر کلاسهای آموزش حاضر شوند، میآیند چند بار آزمون میدهند و بالاخره با امضای افسر، قبول میشوند. به نظر من برای بالابردن کیفیت آموزش رانندگی قبل از گرفتن گواهینامه، باید در سیستم فعلی تغییرات اساسی ایجاد شود.»
هزینهها بالا، کیفیت پایین
پیشنهاد آقای حسینی برای سختگیری بیشتر در صدور گواهینامه جالب است؛ « باید افسرانی که صدور گواهینامه به عهده آنهاست زمان بیشتری را برای سنجش متقاضیان صرف کنند. با چند دقیقه صرف وقت، نمیتوان مهارت رانندگی افراد را محک زد.»
خانم امینی نیز یکی دیگر از متقاضیان اخذ گواهینامه است. او پیشنهاد میدهد: «باید زمان و حجم آموزههای دوره آموزش رانندگی را افزایش دهند و کیفیت کار هم مرتب و دقیق توسط نهاد ذیربط رصد شود. البته این موضوع نباید به افزایش هزینههای صدور گواهینامه منجر شود؛ چراکه همین الان هم واقعا هزینهها بالاست. متأسفانه فقط هر سال هزینهها بالا میرود درحالیکه کیفیت صدور گواهینامه کاهش مییابد و نحوه آموزش متقاضیان روزبهروز بدتر میشود».
آقای مهرانفر که استاد دانشگاه است و در سن 35سالگی احساس کرده که نیاز به گواهینامه رانندگی دارد، در آزمون امروز مردود شده است. او میگوید:«الان برای هر متقاضی با هر مقدار مهارت، 10تا 12جلسه کلاس شهری در آموزشگاهها تعیین میشود. به نظر من قبل از برگزاری کلاسهای آموزش عملی، بهتر است آزمونی از متقاضیان گرفته شود تا سطح مهارت آنها سنجیده شود و بعد از سنجش مهارت متقاضی، برای او بسته به مقدار مهارتش جلسات عملی تعیین کنند. برای بالابردن کیفیت در این روش پیشنهادی، بهتر است افسر صدور گواهینامه بهعنوان کارشناس حضور داشته باشد. با نظارت افسر راهنماییورانندگی در کلاسهای آموزشی، مهارت متقاضیان بیشتر میشود».
این متقاضی گواهینامه معتقد است که در روند صدور گواهینامه رانندگی، بیتوجهی به آموزش فرهنگ رانندگی، نقطهضعف اصلیاست؛ «قبل از اینکه فردی پشت فرمان بنشیند باید آموزش فرهنگ رانندگی ببیند. ما ایرانیها در معاشرت و زندگی روزمرهمان بسیار محتاطانه و احترامآمیز رفتار میکنیم اما متأسفانه در رانندگی بیش از ضعف آموزشهای عملی و مهارتآموزی دچار فقر فرهنگی هستیم. رانندگی در این دوره و زمانه به بخش مهمی از زندگی روزمره تبدیل شده و باید در مورد فرهنگسازی آن بیشتر کار شود. فرهنگ رانندگی باید در کلاسهای آموزشی ـ قبل از گرفتن گواهینامه ـ آموخته شود نه در خیابانها و بعد از صدور گواهینامه.»
یکی از مربیان آموزشگاه رانندگی میگوید: «در نحوه صدور گواهینامه، مشکلات بسیاری وجود دارد. مثلا برای کاهش هزینههای آموزشی، تعداد جلسات آموزش رانندگی را محدود کردهاند. متقاضیان هم انتظار دارند که در کمترین زمان ممکن، مهارت رانندگی را بیاموزند. هماکنون گرفتن سادهترین مدرک رشته فنی و حرفهای حداقل 3 تا 6ماه زمان میبرد اما برای گواهینامه رانندگی که مهمترین و حیاتیترین مدرک فنیاست، کمتر از یک ماه کار اساسی انجام میشود. اهمیت و ضرورت آموزش صحیح رانندگی باید تبدیل به یک فرهنگ شود؛ طوری که متقاضیان توجیه شوند که هر چه این مهارت را دقیقتر و کاملتر بیاموزند، تأثیرات مثبت آن نصیب خودشان میشود».