تخریب و حمله به نیروهای انقلاب در حوزه فرهنگ یک امر کاملا طبیعی است. یعنی هر محصولی که توسط فرد یا سازمانهای نیروهای انقلابی ساخته شود، با هجوم چند برابری رسانهها و صفحات مجازی مواجه خواهد شد. با این حساب بحث انتشار لیست جعلی دستمزدهای سازمان اوج به هنرمندان پایتخت امری کاملا طبیعی به شمار میرود. در واقع روش جعل اسناد تخریب به شیوه کانال آمدنیوز امری در فضای مجازی به امری متداول تبدیل شده است.
جناح شبه آلترناتیو و جریان فرهنگی مقابل انقلاب، در حوزه فرهنگ فعالیتش را از حلقه کیان آغاز کرد و از همان دوران برای مستحیل کردن ارزشهای انقلابی در سطوح فرهنگی مختلف تلاش گستردهای را آغاز کرد. این جریان همواره توسط دو دولت سازندگی و اصلاحات برای استحاله انقلاب از مفری فرهنگی، بشدت حمایت میشد. این گروهک فرهنگی خاص که در سطح گستردهای رسانههای مکتوب فرهنگی را در چنبره خود دارد، دایه شعار هنر برای هنر را دارد و جریان مقابل خود را به صورت معترضان کف خیابان و چماق بدستان توصیف میکند.
این موضوع را باید ظریفتر تحلیل کرد و نگاهی به گذشته داشت، زمانیکه مسعود دهنمکی وارد عرصه سینما شد، جریان فرهنگی مقابل انقلاب، به صورت کامل برنامهریزی شدهای حملاتش را آغاز کرد و چون در عرصه روزنامهنگاری و فعالیتهای رسانهای حضور پرنگی داشت، تصویر مجعول و وارونهای را از گذشته ده نمکی ساخت، برای اینکه افکار عمومی نسبت به آثار هنریاش سمپات نباشند و اثرش را به انضمام گذشته مجعول ساخته شده قضاوت کنند، در طول سالها فعالیت دهنمکی این روش عملیات رسانهای حول او، پیوسته ادامه دارد و حتی در ابتدای دهه نود، با خدعهای رسانهای دو قطبی فرهادی – ده نمکی را ساختند.
در چنین شرایطی برخی رسانههای انقلابی به دلیل تشویق جعلی اذهان عمومی، عظم حمایت از دهنمکی را نداشتند و تحت تاثیر فضای شکل گرفته هر گونه حمایتی را از او دریغ کرد. به نظر میرسید فضای مجعول ساخته شده، توسط رسانههای مقابل، تبدیل به باور جریان فعالان رسانهای انقلابی شده بود. با این همه دهنمکی با ممارست و تلاش در امر فیلمسازی و اقبال عمومی در گیشه سینما، فضای تهاجمی موجود در دهه هشتاد را شکست و گسل دهنمکی در حوزه سینما، زمینه حضور نیروهای تازهنفس انقلابی در عرصه سینما و فرهنگ را زمینه ساز شد.
ده نمکی باوری را ساخت که نیروهای انقلابی باید در میانه معرکه فرهنگی حضور پررنگتری داشته باشند. همزمان با طوفان ده نمکی در گیشه، مدیریت عرصه فرهنگی انقلابی مستقر در دولت نهم، در بهترین شرایط ممکن، متوجه شد که امکان هدایت در حوزه فرهنگ بدون فعالیت سازمان دهی شده غیر ممکن است و در پایان دولت نهم بر اساس این باور تازه، سازمان اوج تاسیس شد. در این شرایط جناح مقابل کارش سختتر شد و تنها با یک دهنمکی سرو کار نداشت و با نهادهایی مواجه شده بود که تشکیلات گسترده هدایت گری را راه اندازی کرده بودند و جریان معارض فرهنگی با یک سازمان جوان خوشفکر طرف بود که خیلی هم اهل سیاستبازی و سیاسینگری نبود و مشی روشی هنری اما انقلابی داشت. اینکه با سینماگری همچون بهرام توکلی، نگین جریان روشنفکری تنگه ابوغریب ساخته میشود، سریال پایتخت با محسن تنابندهای ساخته میشود که در حوزه سیاسی مواضع همراهی را حداقل در فضای مجازی با انقلاب ندارد، دستاوردهای بزرگ سازمان اوج است. تا دیروز یک دهنمکی بود و افسانههایی دروغینی که در مورد شکل عملگرایی او در دهه هفتاد مینوشتند و حالا جریان معارض فرهنگی با سازمانی طرف شده که بدنه سینما و برنامه سازان تلویزیون تعامل بسیار نزدیکی دارد. قدر مسلم وجود چنین سازمانی به دق جریان معارض فرهنگی بدل شده است و طبیعی است که معارضان در یک همدلی رسانهای آتشبار سنگینتری روی سازمان اوج خواهند ریخت. هر چقدر دایره فعالیتهای سازمان اوج در حوزه سینما و تلویزیون گستردهتر شود، حملات سازماندهی شده شکل گستردهتری پیدا میکند.
چه کسانی هزینههای حمله به سازمان اوج را تامین میکنند؟
چند مفسد اقتصادی گل درشتی که در حوزه سینما سرمایهگذاری گستردهای کردهاند به صورت مستقیم به چند سایت مجازی و چندین صفحه اینستاگرام و کانال تلگرامی به صورت ماهیانه حقوق میدهند تا از هر طریق ممکن اقدام به تخریب سازمانی این نهاد فرهنگی کنند و البته برخی رسانههای خودی در اثر ناهماهنگی رسانهای و سلیقهای که در میان رسانههای انقلابی وجود دارند، برخی رسانههای بسیار ارزشمند هم به دامی میافتند که از سوی مفسدان با طراحی دقیقی پهن شده است.
آنطور که مشرق نوشته؛ در محافل خصوصی هم میتوان این جمله را شنید که تا سقوط سازمان اوج دست از این حملات برنخواهند داشت و اینقدر این بازی روشن و مشخص است که میتوان فهمید چه کسانی با چه اهدافی برای تخریب این نهاد فرهنگی پول میدهند. اگر این رویه ادامه پیدا کند قطعا رسانههای انقلابی سکوت نخواهند کرد و عاملان اجرایی این اقدامات را به مردم معرفی خواهد کرد. به هر حال آنچه مشخص است تخریبگران تولیدات سازمان اوج رسما از مفسدان اقتصادی و آنها که با سرمایههای غارت شده مردم فیلم و سریال میسازند، حقوق میگیرند و راه حل افشاگری افراد و فعالان فضای مجازی از شیوههای موثر برای رسوا کردن رسانههای وابسته است.