-* نادر اربابی: از اینجا که این داروها، ضدالتهاب غیراختصاصی هستند، میتوانند علائم بیشتر بیماریها را بپوشانند و گاهی این ویژگی میتواند برای پزشکان وسوسهانگیز باشد، خصوصا اگر زمانی تشخیص معلوم نباشد و علت اصلی درد برای پزشک نامعلوم!
به گزارش به نقل از روزنامه سپید، از کاربرد کورتونها در پزشکی زمان خیلی زیادی نمیگذرد. اولینبار این داروها در اوایل دهه 50 قرن بیستم به کار برده شدند و با آمدن آنها انقلابی در درمانهای پزشکی، علیالخصوص در حیطه درماتولوژی که رشته تخصصی راقم این سطور است، صورت گرفت. از آن پس، درمان بیماریهایی امکانپذیر شد که قبلا یا درمان نداشتند یا به سختی قابل درمان بودند. مثلا قبل از کاربرد کورتونها در پزشکی احتمال مرگومیر در پمفیگوس و ولگاریس که یک بیماری تاولی خودایمن است، 100 درصد بود، اما بعد از کشف کورتیکوستروئیدها میزان مرگومیر به حدود 15 درصد! رسید. همانطور که همکاران محترم پزشک مطلع هستند در حیطههای مختلف پزشکی این داروها کارگشایند و تقریبا هیچ رشته تخصصی پزشکی نیست که از کاربرد این داروها بینیاز باشد اما این سلاحهای کارا در درمان بیماریها رویه دیگری نیز دارند که به جای بیماری میتوانند بیمار را نشانه روند و چه بسا میتوانند او را از پا بیندازند.
تقریبا هیچ ارگانی در بدن نیست که از عارضههای این داروها مصون باشد، از استوپروز و مهار محور آدرنال گرفته تا هم ریزش مو و هم پرمویی جز عوارض استفاده این داروهاست.
ولی علیرغم این، هدف نویسنده صرفا ترساندن پزشکان از عوارض دارو نیست و کورتونها هم مثل هر داروی دیگری هم فایده دارند و هم ضرر و هنر پزشک استفاده ماهرانه و منطقی داروست، به شکلی که سود آن از ضررش بیشتر باشد.
اینجاست که تشبیه این داروها به تیغ دولب بهتر معلوم میشود، تشبیهی که در بطن خود این معنی ظریف را میرساند که دست گرفتن این اسلحه کار همه کس نیست و باید فقط توسط کسی به کار رود که به اندازه کافی از هنر و دانش پزشکی بهرهمند است.
در کتب و مقالات پزشکی بیشتر صحبت از اثرات «مفید» یا «مضر» این داروهاست، ولی در صحنه اجتماعی ما علاوه بر این 2 بحث با مساله خیلی مهمتری مواجهیم و آن تجویز نابجای دارو توسط بعضی پزشکان است که اساسا خود بحث مجزایی است و درنگ و تامل زیادی را میطلبد.
از اینجا که این داروها، ضدالتهاب غیراختصاصی هستند، میتوانند علائم بیشتر بیماریها را بپوشانند و گاهی این ویژگی میتواند برای پزشکان وسوسهانگیز باشد، خصوصا اگر زمانی تشخیص معلوم نباشد و علت اصلی درد برای پزشک نامعلوم!
گرچه مهارت و دانش پزشکان ایرانی نه فقط حرف و شعار بلکه اعتراف صریح دیگران نیز هست، ولی متاسفانه هستند همکارانی که بار بیدانشی خود را بر دوش این داروها میاندازند و هرجا در قافیه تشخیص، نقصی احساس کردند، از این ابزار بهعنوان نوشدارو، نه قبل مرگ سهراب، بلکه به قیمت مرگ او استفاده میکنند که اگر خوب به کُنه آن دقت کنیم درمییابیم که عملی است نه اخلاقی و نه منطبق بر اصول حرفهای پزشکی. گاهی بیدانشی نیست که علت تجویز نابجای کورتونهاست بلکه نفعطلبی غیرموجه است که بعضی درمانگران را ترغیب به این تجویز میکند. چراکه آنها گمان میکنند تجویز این دارو مصادف خواهد بود با بهبود زودتر بیمار و این احتمالا مِهر پزشک را در دل بیمار خواهد نشاند در نتیجه مُهر او بر نسخههای بیشتری جا خوش خواهد کرد.
و اما چند موردی که تجویزات غیرمنطقی در آنها بیشتر صورت میگیرد:
قبل از ورود بحث باید گفت کلا در چنین شرایطی، مطلوب این است که بررسی میدانی مناسب و مبتنی بر اصول علمی انجام گیرد و دامنه و فراوانی این تجویزات غیرمنطقی به صورت کارشناسانه معلوم شود، ولی در غیاب چنین تحقیقاتی با توجه به موارد مشاهده روزمره میتوان بهعنوان قسمتی از مساله به موارد زیر اشاره کرد.
سرماخوردگیها و عفونتهای ویروسی تنفسی: همکاران محترم مستحضرند سرماخوردگی ساده و بدون عارضه، یک عفونت خود محدود شونده است و در درمان آن کورتون جایی ندارد ولی متاسفانه ملاحظه میشود برای این بیماران کورتون اغلب به شکل آمپول دگزامتازون یا بتامتازون LA تجویز میشود. حداقل عارضهای که نویسنده مقاله با توجه به رشته تخصصیاش فراوان ملاحظه میکند، تشدید آکنه و روزاسه و پسوریازیس بیماران بعد از این تجویزهاست.
بیماریهای پوستی: با اینکه بیماریهای پوستی مشکلاتی هستند که با مرگومیر همراه نیستند، بسیاری از اوقات تشخیص آنها ساده نیست و ممکن است به نظر و ویزیت متخصص پوست نیاز داشته باشد.
حال همانطور که ذکر شد، ممکن است توسط بعضی همکاران غیرحرفهای جبران این ناتوانی در تشخیص با تجویز کورتون، چه سیستمیک چه موضعی، انجام گیرد، با این فکر اشتباه که در بیماریهای پوستی با توجه به نرخ پایین مورتالیتی، در صورت خطا بودن تجویز هم!، هیچ اتفاقی نمیافتد، در حالی که این دوستان خبر ندارند در عمل اینگونه نیست و این شیوه تشخیص و درمان گاهی عوارض بسیار وخیم و جبرانناپذیر برای بیماران ایجاد کرده است. عفونت قارچی، مثالی است که مورد توجه نویسندگان کتب پزشکی هم قرار گرفته و با استفاده از کورتونهای موضعی به صورت موقت بهبود مییابد، ولی چندی بعد دوباره و البته این بار تغییر شکل یافته برمیگردد. در این حالت ممکن است تشخیص موقعیت برای متخصص پوست هم سخت باشد.
کورتونها با اینکه اثر ضدالتهابی دارند، میتوانند خود هم عامل ایجاد ضایعات التهابی مثل آکنه و روزاسه باشند. کورتون موضعی شاید بتواند خارش صورت بیماری روزاسه را فرو نشاند و برای بیمار احساس رضایت و سپاس از پزشک خود ایجاد کند ولی در واقع روزاسه به مانند آتش زیر خاکستر در حال بدتر شدن هست و خود بیمار هم، حتی اگر دوره کوتاهی کورتون موضعی را کنار بگذارد، شعلههای سوزان بیماری را به چشم خود میبیند. در مورد روزاسه بیماری برگشتپذیر است، ولی اگر کورتون موضعی به اندازه کافی قوی باشد و طولانی نیز تجویز شود، با آتروفی و استریایی مواجه خواهیم بود که برای آن برگشتی نیز متصور نیست. حال فرض کنید این استریا بر بدن یک خانم، خصوصا اگر وسیع باشد، چه رنجی در پی دارد و حال اگر او بداند این رنج حاصل یک تجویز نابجا و غیرضروری بوده است!!!
تجویز جهت افزایش وزن
متاسفانه فراوان ملاحظه شده و میشود برای بیماری که طالب افزایش وزن و چاقی بوده، کورتون در اشکال مختلف تجویز شده است. بسیاری از مواقع این پزشکان نیستند که این تجویز را جهت افزایش وزن دارند. متاسفانه تجویزکنندگان دارو برای افراد جامعه فقط پزشکان نیستند بلکه از پرسنل داروخانه گرفته تا شاگرد عطار و داروفروش گیاهی خود را ذیحق در تجویز دارو برای مردم میدانند و چنین است که به فراوان ملاحظه شده به نام داروی گیاهی ولی در واقع کورتون در پوششی عوامفریب برای مُراجع، تجویز شده و آنگاه، ماهیت واقعی دارو معلوم شده که عوارض خود را به شکل ترسناک و گاهی برگشتناپذیر آشکار کرده است.
اساتید ما به درستی هر موقع صحبت از کورتیکوستروئیدها میشد، متذکر میشدند که مواظب باشید این داروها شمشیر دولبه هستند و باید درست استفاده شوند، ولی علاوه بر این باید ما پزشکان، اگر تمایل به رعایت اصول اخلاق پزشکی و رعایت حقوق بیمار داریم، مراقب باشیم مبادا کورتونها سپر بلایی برای پوشاندن نفعطلبی و کمدانشیمان باشند.
*متخصص پوست و مو