ماهان شبکه ایرانیان

دوری تحصیلکردگان از خرافات

چرا برخی مردم گرایش به رمال‌ها و فالگیرها دارند؟

هرچه افراد بیشتری فریب بخورند، سفره رمال‌ها رنگین‌تر است، اصلی غیرقابل انکار که با وجود پیشرفت تکنولوژی نیز مدرن‌تر شده است. آن چنان که در این روزها فالگیران رهسپار فضای مجازی شده و تنها با یک کلیک مشتریان خود را از سراسر کشور دارند.

چرا برخی مردم گرایش به رمال‌ها و فالگیرها دارند؟

هرچه افراد بیشتری فریب بخورند، سفره رمال‌ها رنگین‌تر است، اصلی غیرقابل انکار که با وجود پیشرفت تکنولوژی نیز مدرن‌تر شده است. آن چنان که در این روزها فالگیران رهسپار فضای مجازی شده و تنها با یک کلیک مشتریان خود را از سراسر کشور دارند.

به گزارش ، حسین ابراهیمی‌مقدم، روانشناس درباره مراجعه مردم به رمال‌ها و فالگیرها در گفت‌و‌گو با «آرمان» می‌ گوید: ما معمولا آن‌گونه رفتار می‌ کنیم که تربیت شده‌ ایم. وقتی در خانواده‌ای افکار غلط و خرافی وجود داشته باشد، احتمال دارد که فرزندان آن خانواده هم اعتقاد خرافی را به همان صورت داشته باشند. در واقع زمانی که علم و دانش به اندازه کافی مطرح نیست، شاهد هستیم که افراد بیشتر به سمت خرافات حرکت می‌کنند.

چرا برخی مردم گرایش به رمال‌ها و فالگیرها دارند؟

به‌طور کلی مردم دوست دارند ناشناخته‌‌ها را بشناسند و بتوانند در ارتباط با آینده‌ شرایط زندگی‌شان را به گونه‌‌ای تنظیم کنند که بیشترین میزان موفقیت و کمترین میزان خطا را داشته باشد. طبیعی است که اگر فردی آینده را بشناسد و پروتکلی را برای کارش در نظر بگیرد، می ‌تواند موفقیت بیشتری داشته باشد. با این حال واقعیت امر این است که برای شناختن این داستان باید علممان را افزایش دهیم، دانشمان را گسترش دهیم و سعی کنیم که ارتباطمان بیشتر شود. در واقع افرادی که از ارتباطات کمتری برخوردارند و هوش پایین ‌تری دارند، به‌راحتی به سمت رمال‌ها و کف‌بین‌ها می ‌روند و هزینه‌ های زیادی را هم متحمل می ‌شوند. با وجود این، چنین افرادی فکر نمی ‌کنند که اگر رمال‌‌ها و فالگیرها می ‌توانستند به درستی پیش‌بینی کنند و برنامه‌ ریزی کاری داشته باشند حداقل برای خودشان این کار را می ‌کردند تا از این وضعیت فلاکت ‌بار خارج شوند. بنابراین هر چه میزان نادانی، سوء ‌استفاده از احساسات مردم و خرافات افزایش پیدا کند، علم کاهش یابد و دانش و پژوهش به سمت قهقرا بروند؛ تعداد فالگیرها و رمال‌ها بیشتر و بازار مکاره‌شان گرم ‌تر می ‌شود. به همین ترتیب افراد نادان اجتماع حاضر خواهند بود که برای این مسائل هزینه کنند. شاید عده‌ای مخالف باشند و بگویند که ما دیده‌ ایم رمال‌هایی پیشگویی می‌ کنند و حرفشان درست از آب در می‌ آید. گرچه احتمال دارد تا حدی حرفشان درست باشد، اما با ذکر مثالی می‌گویم که اغلب نوجوانان در استرس، بحران و مسائل خاصی قرار دارند و فرد رمال وقتی فنجان و کف دست آنها را می‌ بیند به آنها می ‌گوید که شما عاشق هستید. این در حالی است که این مورد برای همه نوجوانان می‌تواند اتفاق افتاده باشد. چیز عجیب و غریبی نیست. به همین دلیل آنها فکر می‌کنند که رمال‌ها درست می ‌گویند.

این در حالی است که برخی قربانیان رمالی به‌دلیل فقدان آگاهی در دام این شیادان می‌افتند ...

ما معمولا آن‌ گونه رفتار می‌ کنیم که تربیت شده‌ ایم. وقتی در خانواده‌‌ای افکار غلط و خرافی وجود داشته باشد، احتمال دارد که فرزندان آن خانواده هم اعتقاد خرافی را به همان صورت داشته باشند. در واقع زمانی که علم و دانش به اندازه کافی مطرح نیست، شاهد هستیم که افراد بیشتر به سمت خرافات حرکت می ‌کنند. مسلما مشاوران و روانشناسان به افراد آگاهی داده و بهترین روش‌ های تصمیم‌گیری را به آنها آموزش می‌ دهند. البته شاید این کار ساده‌‌ نباشد و برای برخی افراد سخت به‌نظر برسد که قبول کنند در برخی مواقع مشکل از خودشان است. این در حالی است که وقتی یک رمال مسائل را به قضا و قدر نسبت می‌دهد، برای مراجعه‌‌کنندگان خوشایندتر و کارشان را ساده می ‌کند. با این حال افراد نیاز به دانش، آگاهی، پیشرفت، آرامش و... دارند. اگر ما بستر مناسب را برای آنها فراهم کنیم، احتمال اینکه به سمت رمال‌ها کشیده شوند، کمتر خواهد شد.

تبعات مراجعه مردم به رمال‌ها چیست؟

هر چه نادانی افزایش پیدا کند، آمار طلاق هم بالا می‌ رود، چون افراد تصمیم‌گیری‌ های خود را براساس صحبت ‌هایی می ‌گذارند که پایه و اساس عملی و درستی ندارد. به همین دلیل به‌راحتی می ‌بینیم که همسران با تکیه بر حرف‌هایی به هم شک کرده و از هم جدا می ‌شوند. از این رو برخی هم در ارتباط با کار موفقیت‌ هایی که باید داشته باشند را ندارند و تلاش‌هایی که باید بکنند را نمی ‌کنند. در واقع آنها به جای تلاش کردن به‌دنبال این هستند که ببینند رمال‌‌ها برایشان چه چیزی را پیش‌بینی و پیشنهاد می ‌کنند. به همین دلیل است که ما با افت کارکرد و عملکرد در جامعه مواجه می‌ شویم. آن چنان که میزان تولید کاهش و میزان انحرافات اخلاقی و مشکلات خانوادگی افزایش پیدا می ‌کند.

متاسفانه شاهد هستیم که برخی تحصیلکرد‌ه‌ها نیز به فالگیرها مراجعه می‌کنند ...

در این‌باره باید ببینیم که آیا پژوهش علمی و دقیقی صورت گرفته است یا فقط بر مبنای مشاهدات اولیه آمارها ارائه شده‌‌اند، چرا که بررسی‌‌ها نشان می ‌دهد هر قدر میزان تحصیلات بالاتر باشد، افراد از خرافات و اعتیاد دور می ‌شوند. البته همیشه استثنائاتی وجود دارد و نباید فراموش کنیم که برخی‌ تحصیلکرده نیستند و صرفا مدرکی را گرفتند. در واقع برخی دانشی یاد نگرفته و از فضای دانشگاه استفاده کافی نداشته‌اند. اینها جزو استثنائات هستند که ممکن است به سمت پدیده رمالی کشیده شوند. این در حالی است که ما باید از خلط مباحث دوری کنیم. فردی که از رمال استفاده می‌کند با فردی که از طالع‌ بینی استفاده می‌کند، فرق دارد. همچنین فردی که به سمت عرفان کاذب می‌ رود، می‌ تواند انگیزه متفاوتی داشته باشد. این افراد با اهداف و دورنمای مختلف و حتی با نوع ساختار فکری، شناختی و عقیدتی متفاوتی هستند. شاید در بعضی مواقع اهداف سیاسی در پس بعضی از این موارد وجود داشته باشد. برای شناخت بهتر باید کاملا افراد از هم تفکیک داده شوند و بررسی کامل صورت گیرد. برای همین نمی‌توان برای همگان نسخه واحدی پیچید، اما معمولا بر این اساس است که افراد با اعتماد به نفس کمتر و تحصیلات و هوش پایین ‌تر سراغ رمال‌ها می‌‌روند. این در حالی است که افراد باهوش ‌تر و باایمان ‌تری که توکل بیشتری به خدا دارند و تلاش و کوشش را سرلوحه کار خودشان قرار می ‌دهند، معمولا به سمت فالگیرها نمی ‌روند.

شاهد رواج جادوگری در فوتبال هم هستیم، شما علت این مساله را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در هر چیزی که پول وجود داشته باشد، فساد هم بیشتر است و فوتبال هم یکی از مواردی است که حسابی در آن پول است. ما شاهد این هستیم برخی افراد رفتارهای خرافی را به این دلیل انجام دهند که منجر به وجود آمدن نتیجه شده است. برای مثال فردی در فوتبال مچ‌ بند روی دستش را جا به جا می ‌کند و پنالتی گل می‌شود. از این رو این ذهنیت پیش می‌آید که چون مچ‌بند را تکان داده منجر به گل شده است، در حالی که ربطی ندارد یا فردی در بسکتبال کلاهش را کج می‌کند و تبدیل به گل می‌ شود. دفعه بعد هر وقت که می‌خواهد پنالتی بزند کلاهش را کج می‌ کند. در اینجا می ‌گوییم که برخی بین رفتار خرافی و نتیجه ارتباط برقرار می‌ کنند. حال فرض کنید که در چنین شرایطی فردی به شما بگوید پول دریافت می ‌کنم و به ازای آن برای شما فلان کار را می ‌کنم که کمتر گل بخورید. با وجود این، خودمان هم وقتی بچه بودیم، مداد جادویی داشتیم. پدران و مادرانمان می‌گفتند که اگر با این مداد بنویسید، مشق‌هایتان تمام می‌ شود. این در حالی است که مشق‌هایمان را با هر مدادی می ‌نوشتیم تمام می ‌شد. گرچه همگی‌‌مان در زمان کودکی تفکر کودکانه داریم، اما متاسفانه برخی افراد در بزرگسالی هم تفکر کودکانه دارند و دنبال چیزهای جادویی می ‌گردند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان