ماهان شبکه ایرانیان

گزارش باکس آفیس: بازگشت A Quiet Place به صدر جدول و پیش‌بینی فروش Avengers: Infinity War

در گزارش باکس آفیس این هفته درباره عملکرد فیلم I Feel Pretty، کمدی جدید ایمی شومر و دیگر پرفروش‌ترین فیلم‌های هفته صحبت می‌کنیم.

گزارش باکس آفیس: بازگشت A Quiet Place به صدر جدول و پیش‌بینی فروش Avengers: Infinity War

گزارش باکس آفیس این هفته را با کمدی «من احساس زیبایی می‌کنم» (I Feel Pretty) با بازی ایمی شومر شروع می‌کنیم که اکرانش را با کسب 16 میلیون و 200 هزار دلار شروع کرد که در محدوده‌ی عملکردی که از فیلم انتظار می‌رفت قرار می‌گیرد. رقمی که کمتر از افتتاحیه‌ی 19 میلیون دلاری «ربوده‌شدگان» (Snatched) و افتتاحیه‌ی 30 میلیون دلاری «درب و داغان» (Trainwreck)، دوتا از فیلم‌های قبلی شومر است. عملکرد عالی «درب و داغان» به خاطر این بود که آن فیلم نه تنها علاوه‌بر زنان، با هدف جذب مخاطبان مرد هم ساخته شده بود، بلکه به عنوان یک کمدی/رمانتیکِ زنانه حکم یک رویداد سینمایی منحصربه‌فرد را داشت. این در حالی بود که آن فیلم زمانی اکران شد که شومر به عنوان یک کمدین غافلگیرکننده تازه کشف شده بود و در اوج محبوبیتش به سر می‌برد. اما «من احساس زیبایی می‌کنم» تنها چیزی که برای جذب مردم به سینماها داشته فقط و فقط ستاره‌ی اصلی‌اش بوده است. این یعنی اکثر فروش حال حاضر فیلم از صدقه‌سری نام شومر است. پس یعنی می‌توان شومر را یکی از همان ستاره‌های مرسومی دانست که مردم را فارغ از خود فیلم به سینماها می‌کشانند. «من احساس زیبایی می‌کنم» که با 35 میلیون دلار بودجه تهیه شده با وجود نقدهای ضعیف منتقدان، میانگین امتیاز عالی A مثبت را از تماشاگران دریافت کرده که احتمالا به معنی دوام طولانی‌مدت فیلم در جدول است. از آنجایی که اولین سری از فیلم‌های تابستان همه مردانه هستند، «من احساس زیبایی می‌کنم» این پتانسیل را دارد تا به عنوان یه فیلم منحصربه‌فرد در بازار بیشتر دیده شود. تحلیلگران فکر می‌کنند اگر این فیلم عملکردی شبیه به «ربوده‌شدگان» یا «علاقه‌مند» (The Obsessed) داشته باشد به چیزی پایین‌تر از 40 میلیون دلار دست پیدا خواهد کرد، اما اکرانی نزدیک به «مادر جوان» (Baby Mom)، «زن دیگر» (The Other Woman)، «نقشه‌ی جایگزین» (The Back Up Plan) یا «عصر آدلاین» (The Age of Adeline) داشته باشد می‌تواند به 52 تا 56 میلیون دلار فروش خانگی هم برسد.

اگرچه در حال حاضر امیدی به آینده‌ی پُربار این فیلم نمی‌رود، اما تاریخ ثابت کرده تا وقتی که ایستادگی آن در مقابل «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (Avengers: Infinity War) را ندیده‌ایم، نمی‌توانیم کاملا ازش قطع امید کنیم. دومین تازه‌اکران این هفته اما «سوپر تروپرها 2» (Super Troopers 2) بود که با کسب رقم غافلگیرکننده‌ی 14 میلیون و 700 هزار دلار در جایگاه چهارم جدول قرار گرفت. این فیلم که با 13 و نیم میلیون دلار بودجه تهیه شده به عنوان فیلمی که حدود 16 سال بعد از فیلم اول عرضه شده خیلی بهتر از چیزی که انتظار می‌رفت ظاهر شده است. در مقایسه قسمت اول این فیلم به 18 میلیون و 400 هزار دلار فروش خانگی و 23 میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرده بود. آخرین تازه‌اکران مهم هفته «قاچاق» (Traffik)، محصول لاینزگیت بود که پس از اکران در یک هزار و 46 سالن سینما، 3 میلیون و 875 هزار دلار فروخت که به معنی میانگین سینما به سینمای قابل‌قبول 3 هزار و 700 دلار بود.  این فیلم که به درگیری زوجی با گروهی از موتورسوارانی که با حلقه‌های قاچاق انسان ارتباط دارند می‌پردازد نقدهای افتضاحی دریافت کرده و میانگین امتیاز B را از تماشاگران دریافت کرده است.

اما در زمینه‌ی فیلم‌های قدیمی جدول بگذارید از صدرنشین این هفته «یک مکان ساکت» (A Quiet Place) بگویم که همچنان یکی از بهترین موفقیت‌‌های هالیوود امسال باقی مانده است. ساخته‌ی جان کرازینسکی پس از تجربه‌ی 34 درصد افت فروش، 22 میلیون دلار دیگر در سومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به رقم باورنکردنی 132 میلیون و 300 هزار دلار فروش خانگی در جریان 17 روزی که از نمایشش می‌گذرد دست پیدا کرد. با این وضعیت اگر «آسمان‌خراش» (Skyscraper) در بهترین حالت ممکن ظاهر شود، «یک مکان ساکت» احتمالا به پفروش‌ترین فیلم اورجینال آمریکای شمالی در سال 2018 تبدیل خواهد شد. همچنین اگر این فیلم بتواند فروش 189 میلیون دلاری «بین‌ستاره‌ای» (Interstellar) کریستوفر نولان را پشت سر بگذارد، از زمان «جاذبه‌»‌ی آلفونسو کوآرون با 274 میلیون دلار درآمد به پرفروش‌ترین فیلم لایو اکشن اورجینال سینما هم بدل خواهد شد. افت فروش 34 درصدی فیلم در هفته‌ی سومش آن را بالاتر از «گسست» (41 درصد افت) و «احضار» (43 درصد افت) اما در جایگاه برابری با «نشانه‌ها» (The Signs) با 34 درصد افت فروش قرار می‌دهد. همچنین فروش 22 میلیون دلاری «یک مکان ساکت» در هفته‌ی سومش، آن را پشت سر «حس ششم» (24 میلیون دلار)، «من افسانه‌ام» (27 میلیون دلار)، «پارک ژوراسیک» (27 میلیون دلار)، «آن» (29 میلیون دلار) و «دنیای ژوراسیک» (54 میلیون دلار) در جایگاه ششم بهترین فروش‌های هفته‌ی سوم تاریخ فیلم‌های ترسناک قرار می‌دهد. اگر «یک مکان ساکت» بتواند در مقابل «اونجرز: جنگ اینفینیتی» دوام بیاورد، آن وقت این شانس را دارد تا از درآمد 175 میلیون دلاری «برو بیرون» (Get Out) عبور کند و پشت سر «نشانه‌ها» و «حس ششم» در جایگاه سوم پرفروش‌‌ترین فیلم‌های ترسناک اورجینال تاریخ قرار بگیرد.

در حال حاضر اگر این فیلم اکرانی شبیه به «گسست» داشته باشد به 185 میلیون دلار فروش خانگی می‌رسد، اگر شبیه به «احضار» بفروشد به 168 میلیون دلار فروش دست پیدا می‌کند و اگر عملکردی شبیه به «نشانه‌ها» داشته باشد می‌تواند به 200 میلیون دلار فروش هم فکر کند. تمام اینها در حالی است که این فیلم 74 میلیون دلار هم در کشورهای خارجی فروخته و مجموع درآمد جهانی‌اش را به 206 میلیون دلار رسانده است. اگر جان کرازینسکی بتواند جوردن پیل را به عنوان جدیدترین نسخه‌ی ام. نایت شیامالان پشت سر بگذارد، آن وقت احتمالا پیل و شیامالان می‌توانند در حالی که حسابی عصبانی شده‌اند و با چشمانی خون‌انداخته به موزیک هوی متال گوش می‌کنند، هرچه زودتر فیلم‌های جدیدشان را برای اکران آماده کنند. پس بیایید امیدوار باشیم که «یک مکان ساکت» از «برو بیرون» عبور کند و بیایید امیدوار باشیم که شیامالان و پیل برای انتقام گرفتن از او به فجیعترین شکل ممکن برنامه‌ریزی کنند. چون انگیزه‌ی بالای آنها برای کار کردن بهترین اتفاقی است که می‌تواند برای خوره‌های ژانر وحشت و طرفداران سینمای پاپ‌کورنی با کیفیت بیافتد. موفقیت هرکدام از فیلم‌های آنها یعنی آزادی عمل بیشتر و سرمایه‌گذاری بیشتر روی کارهای آنها. موفقیت هرکدام از آنها یعنی موفقیت همه‌ی ما. 

در جایگاه دوم جدول اما «رمپیج» (Rampage) را داریم که با تجربه‌ی افت فروش اندک 41 درصد، 21 میلیون دلار دیگر در دومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد. شتاب فروشِ «رمپیج» در روز شنبه با 82 درصد افزایش مواجه شد که نشان می‌دهد این فیلم بدجوری مورد توجه بچه‌ها قرار گرفته است. البته که این موضوع به این معنی نیست که دواین جانسون هفته‌ی آینده توسط جدیدترین گردهمایی ابرقهرمانان مارول سلاخی نخواهد شد، اما به این معنی است که «رمپیج» این شانس را دارد تا مثل چیزی که در رابطه با زندگی مسالمت‌آمیز «جومانجی 2» و «جنگ ستارگان: آخرین جدای» دیدیم، زیر سایه‌ی فرمانروایی «اونجرز 3» دوام بیاورد. «رمپیج» بعد از 10 روزی که از اکرانش گذشته 66 میلیون و 600 هزار دلار فروخته است.  محصول برادران وارنر که با 120 میلیون دلار بودجه تهیه شده قرار است بعد از «پرندگان خشمگین» (103 میلیون دلار) و «توم ریدر» (131 میلیون دلار در سال 2001) به سومین فیلم ویدیو گیمی تاریخ تبدیل شود که از مرز 100 میلیون دلار فروش خانگی عبور کرده است. با این اوصاف فروش خانگی نهایی 110 میلیون دلاری فیلم غیرممکن نیست. «رمپیج» حالا 214 میلیون دلار هم در کشورهای خارجی فروخته و مجموعا به 283 میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرده است. اگر «رمپیج» هفته‌ی آینده در مقابل «اونجرز 3» به‌طور کامل منهدم نشود، این شانس را دارد تا در کنار امثال «شاهزاده‌ی پارسی» (330 میلیون دلار در سال 2010)، «پرندگان خشمگین» (352 میلیون دلار در سال 2016) و «وارکرفت» (433 میلیون دلار در سال 2016) به جمع پرفروش‌ترین فیلم‌های ویدیو گیمی دنیا بپیوندد.

thank you for your service

فیلم ترسناک «حقیقت یا شجاعت» (Truth or Dare)، محصول استودیوی بلام‌هوس 7 میلیون و 900 هزار دلار (58 درصد افت فروش) در دومین هفته‌ی اکرانش فروخت و مجموع درآمد 10 روزه‌اش را به 30 میلیون و 390 هزار دلار رساند. رقمی که برای فیلمی با 5 میلیون دلار بودجه که تاکنون 38 میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخته است و با فیلم ترسناک غول‌آسای دیگری مثل «یک مکان ساکت» درگیر شده است، به اندازه‌ی کافی خوب است. «بازیکن شماره یک آماده» (Ready Player One)، محصول برادران وارنر هفت و نیم میلیون دلار دیگر در آمریکای شمالی و 23 میلیون دلار دیگر در کشورهای خارجی فروخت و مجموع درآمد خانگی و جهانی‌اش را به ترتیب به 126/1 میلیون دلار و 521 میلیون دلار رساند که شامل 200 میلیون دلار از بازار چین می‌شود. پس، آره ساخته‌ی استیون اسپیلبرگ بدون شک و تردید نه تنها به یک موفقیت تجاری خوب بدل شده، بلکه موفقیت‌ترین فیلم ماه آوریل امسال هم حساب می‌شود. این استقبال نشان می‌دهد که سینماروها به همان اندازه که به دنبال دنباله‌ها و ریبوت‌ها هستند، به همان اندازه هم در جستجوی محتواهای کاملا جدید هستند. «بازیکن شماره یک آماده» طبق پیش‌بینی تحلیلگران اکرانش را با کسب چیزی بیش از 550 میلیون دلار به اتمام خواهد رساند. کمدی «مخالفان» (The Blockers) دوام بااستقامتی در هفته‌ی سوم اکرانش تجربه کرد و با کسب 6 میلیون و 990 هزار دلار‌، مجموع درآمد خانگی‌اش را به 48 میلیون و 250 هزار دلار رساند. این در حالی بود که «با عشق، سایمون» (Love, Simon) هم به تازیگی از مرز 40 میلیون دلار فروش خانگی عبور کرد. در همین حین، «حاشیه‌ی اقیانوس آرام: طغیان» (Pacific Rim: Uprising) با وجود 287 میلیون دلاری که تاکنون فروخته است، قادر نخواهد بود تا از مرز 300 میلیون دلار فروش جهانی عبور کند. فروش 100 میلیون دلاری این فیلم در چین نه تنها کمتر از فروش 112 میلیون دلار قسمت اول در این بازار است، بلکه فروش 58 میلیون و 660 هزار دلاری «طغیان» خیلی کمتر از فروش 101 میلیون دلاری خانگی قسمت اول محسوب می‌شود.

«بلک پنتر» در دهمین هفته‌ی اکرانش با تجربه‌ی فقط و فقط 19 درصد افت فروش، 4 میلیون و 642 هزار دلار دیگر کسب کرد و به مجموع درآمد باورنکردنی 681 میلیون و 100 هزار دلار دست پیدا کرد. اگرچه این رقم کمتر از 687/9 میلیون دلاری است که «آواتار» (Avatar) تا پایان آخرهفته‌ی دهمش کسب کرده بود، اما این موضوع بیشتر از این که به معنی شکایت باشد، حکم یک اعلان جنگ را دارد؛ اینکه باید صبر کنیم و ببینیم آیا «آواتار 2» می‌تواند در گیشه‌ی آمریکای شمالی بیشتر از ساخته‌ی رایان کوگلر بفروشد؟ «بلک پنتر» تاکنون یک میلیارد و 324 هزار دلار از سرتاسر دنیا کسب کرده و آن را در فاصله‌ی 9 میلیون دلاری «جنگ ستارگان: آخرین جدای» قرار داده است. در این شرایط، اگر «بلک پنتر» تعداد سینماهایش را از دست ندهد و بتواند به خاطر نزدیک شدن به شروع اکران «اونجرز 3» با استقبالِ تازه‌ای از سوی سینماروها روبه‌رو شود، آن وقت این شانس را دارد تا به هر زور و زحمتی که شده از کنار فیلم رایان جانسون عبور کند. حتی این فرصت را هم دارد تا افتتاحیه‌ی «اونجرز: جنگ اینفینیتی» را با پشت سر گذاشتن فروش واقعی «شوالیه‌ی تاریکی» (534 میلیون دلار در سال 2008 / 684 میلیون دلار با احتساب نرخ تورم) جشن بگیرد و در جدول بیشترین بلیت‌های فروخته‌شده بین فیلم‌های ابرقهرمانی در گیشه‌ی خانگی در جایگاه دوم قرار بگیرد. در جایگاه اول «اونجرز» با 705 میلیون و 769 هزار دلار فروش (با احتساب نرخ تورم) قرار دارد.

حالا که حرف از غوغای «بلک پنتر» در گیشه‌ی خانگی شد باید گفت این موضوع یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای دست‌کم‌گرفته‌شده‌ی این فیلم در باکس آفیس است. «بلک پنتر» این هفته موفق شد درآمد واقعی «کتاب جنگل» (676 میلیون و 381 هزار دلار به نرخ امروز) را پشت سر بگذارد و در رده‌ی سی و دوم جدول بیشترین بلیت‌های فروخته‌شده‌ی گیشه‌ی خانگی قرار بگیرد. یکی از درس‌هایی که از این رقم باید بگیریم این است که مارول با «بلک پنتر» به تنهایی باکس آفیس آمریکای شمالی را از تبدیل شدن به بازاری بی‌اهمیت در مقایسه با دنیا نجات داده است. «بلک پنتر» با وجود فروش غول‌آسایی که در خانه تجربه کرده به دنیا ثابت کرده است که تمرکز روی بازارهای خارجی به ویژه چین و صرف نظر کردن از بازار آمریکا به معنی صرف نظر کردن از پتانسیل فوق‌العاده‌ای برای استودیوهای فیلمسازی است. مسئله این است که از هیچکس پنهان نیست که چین در حال تبدیل شدن به بزرگ‌ترین بازار سینمایی دنیا است. همچنین بر کسی پوشیده نیست که آنها تاکنون سال پُربارتر و بزرگ‌تری را نسبت به آمریکای شمالی تجربه‌ کرد‌ه‌اند. آنها در ابتدا یک سری فیلم‌های بلاک‌باستر وطنی داشتند که به برخی از پرفروش‌ترین فیلم‌های سال 2018 تا این لحظه تبدیل شدند و سپس یک سری فیلم‌های هالیوودی وارداتی داشتند که با عملکرد بهتری در چین نسبت به آمریکای شمالی روبه‌رو شدند. در این میان، «بلک پنتر» تنها فیلم بزرگ هالیودی است که نه تنها برای نجات پیدا کردن به بازار چین نیاز نداشت، بلکه حتی بدون بهره بردن از این بازار به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های سال 2018 تبدیل شد.

«بلک پنتر» با یک میلیارد و 324 میلیون دلاری که تاکنون در گیشه‌ی آمریکا فروخته با فاصله‌ی زیادی پرفروش‌ترین فیلم 2018 محسوب می‌شود. اما دو فیلم پرفروش بعدی امسال، فیلم‌هایی هستند که 99 درصد از درآمدشان را از بازار چین به دست آورده‌اند. اکشن جنگی «عملیات دریای سرخ» (Operation Red Sea) که با 70 میلیون دلار بودجه تهیه شده، به 568 میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد که اکثرش از چین به دست آمده است (این فیلم فقط یک و نیم میلیون دلار در آمریکای شمالی فروخت). اکشن کمدی «کاراگاه محلی‌چینی‌ها 2» (The Chinatown Detective 2) هم به 531 میلیون و 900 هزار دلار فروش جهانی دست پیدا کرد که فقط یک میلیون و 980 هزار دلارش متعلق به آمریکای شمالی می‌شود. راستی، ششمین فیلم پرفروش سال که بالاتر از «حاشیه‌ی اقیانوس آرام: طغیان» (282 میلیون دلار) و «توم ریدر» (269 میلیون دلار) قرار می‌گیرد، فیلم «شکار هیولا 2» (Monster Hunt 2) است که با بودجه‌ی 143 میلیون دلار، موفق به کسب 357 میلیون دلار از سرتاسر دنیا شد. قسمت اول «شکار هیولا» به 385 میلیون دلار فروش در چین دست پیدا کرد. در نهایت «میمون پادشاه 3» (The Monkey King 3) که با 87 میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، به فقط 115 میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد. خب، تمام این چهار فیلم چینی در یک روز اکران شده بود. راستش، هر چهارتا درست در همان روزی که «بلک پنتر» (16 فوریه) در آمریکای شمالی روی پرده رفت اکرانشان را همزمان با هم آغاز کردند. مجموع درآمد هر چهار فیلم یک میلیارد و 572 میلیون دلار است که 99 درصد از آن متعلق به بازار چین است.

«عملیات دریای سرخ»، «کاراگاه محله‌چینی‌ها 2» و «شکار هیولا 2» به ترتیب در جایگاه دوم، سوم و هشتم پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ باکس آفیسِ چین قرار گرفتند. تنها فیلم‌های هالیوودی که توانسته‌اند به آنها نزدیک شوند دو قسمت قبلی مجموعه‌ی «سریع و خشن» هستند که در جایگاه پنجم و هفتم قرار دارند. برای اینکه بهتر متوجه شوید، باید بدانید که اکران همزمان این سه فیلم در یک روز، مثل این می‌ماند که «آواتار»، «بلک پنتر» و «شوالیه‌ی تاریکی» در یک روز روی پرده می‌رفتند! پس نه تنها بلاک‌باسترهای چینی در مقایسه با بلاک‌باسترهای آمریکای در حال ترکاندن هستند، بلکه تعداد قابل‌توجه‌ای بلاک‌باسترهای آمریکایی هم وجود دارند که عملکرد بهتری در چین نسبت به آمریکای شمالی دارند. به عبارت بهتر چهار هفته از پنج هفته‌ی گذشته، یک فیلم هالیوودی افتتاحیه‌ی بهتری در چین نسبت به آمریکای شمالی تجربه کرده‌اند. «توم ریدر» در حالی اکرانش را در آمریکای شمالی با 23 میلیون دلار آغاز کرد که افتتاحیه‌اش در چین 41 میلیون دلار بود (79 میلیون دلار فروش نهایی). «حاشیه‌ی اقیانوس آرام: طغیان» در حالی با افتتاحیه‌ی خانگی 28 میلیون دلاری‌اش ناامیدکننده ظاهر شد که اکرانش را با 63 و نیم میلیون دلار در چین به دست آورد. «بازیکن شماره یک آماده» با وجود اینکه از هیچ ویژگی قابل‌توجه‌ای برای جلب نظر چینی‌ها بهره نمی‌برد، اما به 61 میلیون دلار افتتاحیه در این کشور دست پیدا کرد و تاکنون 193 میلیون دلار از این بازار به جیب زده است. دلیل موفقیت «بازیکن شماره یک آماده» این است که علاوه‌بر چین، با کسب 55 میلیون دلار افتتاحیه در آمریکای شمالی، علاو‌ه‌بر چین، در گیشه‌ی خانگی هم مورد استقبال قرار گرفت. «رمپیج» در حالی به افتتاحیه‌ی قابل‌قبول 35 میلیون و 700 هزار دلار در خانه دست پیدا کرد که 55 میلیون دلار به عنوان افتتاحیه در چین فروخت. حتی «دونده‌ی هزارتو: علاج مرگ» (Maze Runner: The Death Cure) افتتاحیه‌ی برابری (23 میلیون دلار آمریکای شمالی و 22 میلیون دلار چین) را بین این دو بازار تجربه کرد. اما به‌طور همزمان «پنجاه طیف آزادی» (Fifty Shades Freed) در حالی به 368 میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد که در چین روی پرده نرفت. یا «پیتر خرگوشه» (Peter Rabbit) در حالی به 300 میلیون دلار فروش از 50 میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد که «فقط» 26 میلیون دلارش متعلق به چین بود.

ولی به‌طور کلی اکثر بلاک‌باسترهای هالیوودی با وجود فرمانروایی تک و تنهای «بلک پنتر» و بعد از قرار گرفتن در سایه‌ی «یک مکان ساکت»، در گیشه‌ی آمریکای شمالی ناامیدکننده ظاهر شدند.  و با اینکه اکثرشان افتتاحیه‌های خوبی را در چین تجربه کردند، اما این به تنهایی برایشان کافی نبود تا آنها را از شکست نجات بدهد یا به موفقیت‌های جهانی تبدیل کند. منهای فیلم‌های چینی، دومین فیلم پرفروش 2018 در دنیا «بازیکن شماره یک آماده» است که احتمالا اکرانش را با کسب بیش از 500 میلیون دلار از 175 میلیون دلار بودجه به اتمام می‌رساند. همچنین این فیلم در حالی در جایگاه دوم پرفروش‌ترین فیلم گیشه‌ی خانگی قرار می‌گیرد که درآمد «بلک پنتر» حدود 5/7 برابر بیشتر از درآمد خانگی‌اش است. تازه حتی اگر «یک مکان ساکت» بتواند خوش‌بینانه‌ترین پیش‌بینی‌های تحلیلگران یعنی 200 میلیون دلار فروش نهایی را به حقیقت تبدیل کند، باز کماکان فقط به یک سوم فروش «بلک پنتر» دست پیدا کرده است. بماند که فیلم‌های تابستانی اندکی هستند که شاید بتوانند در طول دوره‌ی اکرانش افتتاحیه‌ی چهار روزه‌ی 242 میلیون دلاری «بلک پنتر» را تکرار کنند. اینکه آیا «بلک پنتر» آن‌قدر قوی بود که تمام رقبایش را از لب تیغ گذراند یا اینکه دیگر فیلم‌ها آن‌قدر ناامیدکننده بودند که «بلک پنتر» به راحتی جای آن را گرفت مهم نیست. مهم این است که باکس آفیس خانگی امسال فقط و فقط به «بلک پنتر» ختم می‌شود. همچنین «بلک پنتر» تنها بلاک‌باستر 2018 بود که به لطف 680 میلیون دلار فروش خانگی و 640 میلیون دلار فروش خارجی (که فقط 105 میلیون دلارش متعلق به چین است)، تنها فیلم بزرگ امسال بود که برای تبدیل شدن به غولی دست‌نیافتنی به بازار چین نیاز نداشت.

Black Panther

یکی از درس‌هایی که استودیوها باید از «بلک پنتر»، «بازیکن شماره یک آماده» و «یک مکان ساکت» یاد بگیرند این است که به جای تلاش برای مورد توجه قرار گرفتن توسط چینی‌ها، باید فیلم‌هایی برای مخاطبان آمریکایی بسازند. آن وقت آن فیلم‌ها طوری در خانه مورد استقبال قرار می‌گیرند که دیگر نیازی به چین هم نخواهد بود. نه تنها درآمدی که فیلم‌ها از چین به دست می‌‌آورند به حدی زیاد نیست که بلاک‌باسترهای پرخرج را به تنهایی به بلاک‌باسترهای پرفروشی تبدیل کند، بلکه خود مخاطبان چینی هم دارند به سرعت متوجه می‌شوند که صنعت فیلمسازی خودشان قادر به ساختن بلاک‌باسترهای وطنی در حد و اندازه‌ی نمونه‌های هالیوودی است و تقاضا و درخواست مردم چین هم آن‌قدر گسترده است که باکس آفیس‌شان به راحتی می‌تواند فیلم‌های بزرگی در حد و اندازه‌ی «بلک پنتر» را سرویس‌دهی کند. هم‌اکنون در لحظه‌ای به سر می‌برنیم که آن‌قدری که هالیوود به چین نیاز دارد چین به هالیوود نیاز ندارد. «بلک پنتر» حداقل 680 میلیون دلار در باکس آفیس آمریکای شمالی کسب کرد که 20 درصد از تمام درآمدهای گیشه‌ی خانگی سال 2018 را شامل می‌شود. در میان تازه‌اکران‌های سال 2018 (که شامل «آخرین جدای»، «جومانجی 2»، «بزرگ‌ترین شومن» و مدعیان اسکار نمی‌شود)، «بلک پنتر» 28 درصد از درآمد کل باکس آفیس خانگی را به دست آورده است. به عبارت دیگر تقریبا بیش از یک چهارم دلارهایی که خرج خرید بلیت شده، خرج خرید بلیت‌های «بلک پنتر» شده است. خلاصه «بلک پنتر» کاری کرد که راحتی می‌توان آن را «تایتانیک» نسل جدید خطاب کرد. این فیلم تقریبا دست تنها ثابت کرد که ساخت فیلم‌‌های آمریکایی برای مخاطبان آمریکایی در دورانی که باکس آفیس خارجی همیشه به داد فیلم‌ها نمی‌رسند چقدر اهمیت دارد. هالیوود شاید برای مدت بیشتری نتواند روی باکس آفیس چین حساب باز کند، اما «بلک پنتر» ثابت کرد که وقتی می‌توان از باکس آفیس خانگی بهره برد، چرا باید روی یک گیشه‌ی خارجی حساب باز کرد.

راستی، حالا که حرف از «تایتانیک» شد، بگذارید ببینیم عملکرد دوتا از مستحکم‌ترین فیلم‌های ماه‌های اخیر یعنی «بلک پنتر» و «بزرگ‌ترین شومن» در مقایسه با تایتانِ جیمز کامرون چگونه است. «بلک پنتر» هفته‌ی دهم اکرانش را با کسب 681 میلیون دلار به پایان رساند. از آنجایی که «آواتار» با پایان هفته‌ی دهمش 687 میلیون دلار فروخته بود، پس فیلم رایان کوگلر پشت سر «آواتار» و «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» در رده‌ی سوم پرسرعت‌ترین فیلم‌های دنیا در زمینه‌ی فروش قرار می‌گیرد. جیمز کامرون به تازگی در مصاحبه‌ای گفته بود که امیدوار است به زودی شاهد خستگی مردم از فیلم‌های از تیر و طایفه‌ی «اونجرز» باشد. چرا که فکر می‌کند داستان‌های زیاد دیگری برای روایت در ژانر علمی‌-تخیلی وجود دارد. اگرچه فعلا کاری به درست یا غلط بودن حرف کامرون ندارم، اما هدف اشاره به کامرون این بود تا به این نکته اشاره کنم که ما در طول چهار ماه گذشته دو فیلم داشته‌ایم که موفق شدند روحِ «تایتانیک»، فیلم رکوردشکنِ کامرون در باکس آفیس را زنده نگه دارند. حتی بعد از 20 سال که آن فیلم غیرممکن را به ممکن تبدیل کرد، هنوز فیلم‌هایی با فروش‌های خانگی بالا و دوره‌های اکران طولانی‌مدت داریم. اولین فیلم طبیعتا «بلک پنتر» است که همین چند هفته پیش از مجموع درآمد «تایتانیک» (بدون احتساب نرخ تورم) عبور کرد و در جایگاه سوم پرفروش‌ترین فیلم تاریخ گیشه‌ی آمریکای شمالی قرار گرفت. این فیلم احتمالا با کسب 690 میلیون دلار تا پایان دوره‌ی اکرانش، پشت سر «آواتار» (760 میلیون دلار) و «جنگ ستارگان: نیرو بر‌می‌خیزد» (937 میلیون دلار) جای خواهد گرفت. اما «بلک پنتر» با احتساب نرخ تورم به زودی از درآمد واقعی «شوالیه‌ی تاریکی» (534 میلیون دلار در سال 2008 / 684 میلیون دلار به نرخ امروز) عبور می‌کند تا در جایگاه دهم جدول بیشترین بلیت‌های فروخته شده در 25 سال گذشته قرار بگیرد.

تایتانیک

«تایتانیک» بیش از حدود یک سال روی پرده‌ی سینماها بود، اما امروز ما از دیدن «بلک پنتر» که اکرانش را دو ماه پیش شروع کرده بود و تا زمان «اونجرز: جنگ اینفینیتی» روی پرده خواهد بود هیجان‌زده می‌شویم. نرخ توام فیلم‌های حالا در مقایسه با گذشته تغییر کرده است. برای مثال «مرد عنکبوتی» 87 درصد از درآمد 403 میلیون دلاری‌اش را تا پایان هفته‌ی پنجم اکرانش به دست آورد. یا «واندر وومن» اگرچه به‌طرز غیرمعمولی از دوام فوق‌العاده‌ای بهره می‌برد، ولی کماکان 89 درصد از درآمد 412 میلیون دلاری‌اش را تا پایان هفته‌ی ششم‌اش به دست آورد. همان‌طور که می‌بینید حتی بادوام‌ترین بلاک‌باسترها هم تقریبا در عرض دو ماه به نفس‌نفس زدن می‌افتند و این پدیده‌ی جدیدی نیست. چیزی که تغییر کرده این است که در حال حاضر ‌فیلم‌های کمتری که با عموم مردم ارتباط برقرار می‌کنند و به‌طرز غیرمنتظره‌ای منفجر می‌شوند وجود دارند. چرا که مردم فقط به تماشای فیلم‌هایی که «رویدادهای سینمایی» محسوب می‌شوند می‌روند و بقیه را در خانه از طریق نت‌فلیکس و دی‌وی‌دی تماشا می‌کنند. این در حالی است که تعریف «رویدادهای سینمایی» هم در حال تغییر کردن است. اگر یک زمانی «مرد عنکبوتی» حکم یک رویداد سینمایی را داشت، اما حالا که فیلم‌های ابرقهرمانی به روتین هرروز هالیوود تبدیل شده است، فیلم‌هایی مثل «بیبی راننده» (Baby Driver)، «یک مکان ساکت» (A Quiet Place) و «مسافرت دختران» (Girls Trip) بیشتر از گذشته در مرکز توجه قرار می‌گیرند. از سوی دیگر اگر هم فیلم‌های ابرقهرمانی با استقبال ویژه‌ی مردم روبه‌رو شوند، معمولا آن فیلم‌ها چیزهایی شبیه به «واندر وومن» هستند که در نوع خودشان منحصربه‌فرد هستند و چیزی نیستند که مردم قبلا نمونه‌شان را در این حوزه دیده باشند.

این موضوع اگرچه خبر بدی برای فیلم‌هایی که برای فیلم‌هایی که برای تبدیل شدن به رویدادهای سینمایی برنامه‌ریزی‌ نشده‌اند است، اما به این معنی است که امروز شاهد بلاک‌باسترهای کمتری هستیم که به سرعت ناپدید می‌شوند. در عوض بلاک‌باسترها افتتاحیه‌‌ها و اکران‌های بزرگی را تجربه می‌کنند. چرا که مردم مدام در حال حرکت بین «فیلم بزرگ حال حاضر» به «فیلم بزرگ حال حاضر» بعدی هستند. و البته اگر با فیلم‌هایی مثل «مریخی» (The Martian) یا «بلک پنتر» (Black Panther) که کل باکس آفیس را به خود اختصاص می‌دهند طرف نباشیم، همیشه فضا برای زندگی مسالمت‌آمیز چندتا فیلم بزرگ در کنار هم وجود دارد. مثلا به همین فصل کریسمس گذشته نگاه کنید. از یک طرف «جنگ ستارگان: آخرین جدای» را داشتیم که 621 میلیون دلار فروخت و از طرف دیگر «جومانجی 2» به 404 میلیون دلار فروش دست پیدا کرد. با این وجود هنوز «بزرگ‌ترین شومن» جا داشت تا در کنار آنها به یکی از بادوام‌ترین فیلم‌های تاریخ در گیشه تبدیل شود. راستش، فیلم دومی که روح «تایتانیک» را زنده نگه داشته همین «بزرگ‌ترین شومن» است. این فیلم با نقدهای متوسط و بدون بهره بردن از سروصدای رسانه‌‌ای خاصی روی پرده سینماها رفت و با افتتاحیه‌ی 8/8 میلیون دلاری‌ ضعیفش به نظر می‌رسد که نیامده ناپدید خواهد شد. اما فیلم خیلی زود موردتوجه خانواده‌ها، خوره‌های موزیکال‌ها و تمام کسانی که به دنبال چیزی متفاوت در سینماها می‌گشتند قرار گرفت. «بزرگ‌ترین شومن» گرچه برای بزرگسالان ساخته شده بود، اما به‌طرز بی‌نقصی مورد توجه بچه‌ها هم قرار گرفت. نتیجه این بود با نمونه‌ی برعکس بلاک‌باسترها که معمولا برای بچه‌ها ساخته می‌شوند و مورد توجه بزرگسالان قرار می‌گیرند طرف شدیم. «بزرگ‌ترین شومن» در هفته‌ی دوم اکرانش با 76 درصد رشد فروش مواجه شد، در هفته‌های بعدی با افت فروش‌های بسیار اندکی مواجه شد. درست به همان شکلی که «تایتانیک» 20 سال پیش انجام داده بود.

greatest showman

با اینکه فیلم الان حدود یک ماهی می‌شود که روی بلورری و اینترنتی در دسترس است، اما «بزرگ‌ترین شومن» کماکان فیلم بادوام‌تری در مقایسه با 18 هفته‌ی آغازین «تایتانیک» بوده است. این فیلم به 173 و نیم میلیون دلار فروش خانگی از 8/8 میلیون دلار افتتاحیه دست پیدا کرد که یعنی این فیلم 19 برابر افتتاحیه‌اش فروخته است. دیوانه‌کننده است! از آنجایی که این فیلم فقط 5/07 درصد از درآمد خانگی‌اش را از افتتاحیه‌اش به دست آورده، لقب بادوام‌ترین فیلم از زمان «تایتانیک» را به دست می‌آورد. این فیلم با 173/5 میلیون دلاری که از 8/8 میلیون دلار افتتاحیه کسب کرده در جایگاه شانزدهم بادوام‌ترین فیلم‌هایی که در بیش از 500 سینما اکران شده‌اند قرار می‌گیرد و پشت سر «تایتانیک» در رده‌ی دوم بادوام‌ترین فیلم‌ها از زمان «مرد بارانی» (172 میلیون دلار از 7 میلیون دلار افتتاحیه در سال 1988) قرار می‌گیرد. در طول 20 سال گذشته، کاری که «بزرگ‌ترین شومن» انجام داده است نمونه ندارد. به این ترتیب «بلک پنتر» و «بزرگ‌ترین شومن» به دلایل مختلفی تبدیل به نسخه‌ی تازه و مدرنی از درام عاشقانه‌ی کیت وینسلت و لئوناردو دی‌کاپریو تبدیل شدند. 20 سال پیش، موفقیت دیوانه‌وار «تایتانیک» که جان فیلم‌های متعددی مثل «سقوط کرده» (Fallen)، «شهر تاریک» (Dark City)، «رنگ‌های اصلی» (The Primary Colors)، «لبوفسکی بزرگ» (The Big Lebowski) و غیره را گرفت، کماکان به عنوان یک رویداد فرهنگی جهانی تمام‌عیار باقی مانده است که احتمالا هیچ‌وقت تکرار نخواهد شد.

این فیلم به 600 میلیون دلار فروش خانگی و یک میلیارد و 800 میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد که در آن زمان بدون وجود هرگونه‌ سینمای سه‌بعدی و آیمکسی غیرقابل‌باور که هیچ، غیرقابل‌تصور بود. این در حالی بود که فیلم برای سه ماه متوالی صدر جدول را در اختیار داشت و فقط هر هفته با افت فروش‌های بسیار اندکی روبه‌رو می‌شود. «تایتانیک» حکم آخرین نمونه از سینمای اولد-اسکول هالیوود را داشت و قبل از راه رسیدن بلاک‌باسترهای مُدرن، به خداحافظی باشکوهی برای سینمای استودیوی قدیم تبدیل شد. «بلک پنتر» و «بزرگ‌ترین شومن» نماینده‌ی بهترین‌های هر دو دنیا هستند. اولی یک بلاک‌باستر تحسین‌شده بود که به درآمدهای نسبتا غیرقابل‌تصوری در خانه و جهان دست پیدا کرد و مثل «تایتاتیک» چندتایی کشته از خود بر جای گذاشت و دومی هم یک درام تاریخی موزیکال بود که آدم را یاد بزرگان هالیوود قدیم می‌انداخت؛ به فیلم‌های دوران قبل از «تایتانیک». هر دوی این موفقیت‌ها به معنی خوش‌بینی در دوران فرمانروایی نت‌فلیکس و سینماهای خانگی هستند. شاید هیچ‌وقت با فیلمی شبیه به «تایتانیک» روبه‌رو نشویم، اما مجموع موفقیت «بلک پنتر» و «بزرگ‌ترین شومن» بهترین چیزی بود که در طول 20 سال گذشته برای یادآوری فیلم جیمز کامرون به دست آورده‌ایم.

Avengers: Infinity War

اما از آنجایی که فقط کمتر از یک هفته تا آغاز اکران «اونجرز: جنگ اینفینیتی» باقی مانده است، بیایید ببینیم این فیلم در بهترین حالت و در بدترین حالت چه عملکردی در گیشه خواهد داشت. بگزارید از بدترین سناریویی که ممکن برای «جنگ اینفینیتی» اتفاق بیافتد شروع کنیم؛ اگر این فیلم باعث شود تا تماشاگرانش بعد از هفت روز اول اکرانش بمیرند هم کماکان به یک شکست تمام‌عیار تبدیل نخواهد شد. فکر کنم همگی قبول داریم که این فیلم هرچقدر هم ضعیف ظاهر شود، هنوز عملکردی بهتر از «حلقه‌ها» (Rings) که به 27/7 میلیون دلار فروش خانگی از 13 میلیون دلار افتتاحیه دست پیدا کرد خواهد شد. بنابراین اگر «جنگ اینفینیتی» اکرانش را با افتتاحیه‌ای کمتر از «مرد آهنی 3» (مثلا 174 میلیون دلار) شروع کند و اکرانی شبیه به «حلقه‌ها» را تجربه کند، کماکان به 390 میلیون دلار فروش در آمریکای شمالی دست پیدا خواهد کرد. حتی عملکردی شبیه به «در کام جنون» (in the Mouth of Madness) با 8/9 میلیون دلار فروش از 3/4 میلیون دلار افتتاحیه، «جنگ اینفینیتی» را به 440 میلیون دلار بودجه از 170 میلیون دلار افتتاحیه خواهد رساند. البته که دارم شوخی می‌کنم! امکان ندارد که بزرگ‌ترین فیلم سال 2018 چنین عملکرد ضعیفی داشته باشد. اما فقط می‌خواستم بدانید که حتی ضعیف‌ترینِ عملکرد «جنگ اینفینیتی» به درآمدی منجر می‌شود که آرزوی خیلی فیلم‌های دیگر است.

اما بیایید قضیه را جدی بگیریم؛ خب، با توجه به سه سال تورم و هایپ طرفداران، به سختی می‌توان افتتاحیه‌‌ای کمتر از «اونجرز: دوران اولتران» (191 میلیون دلار در سال 2015 / 203 میلیون دلار امروز) را برای «جنگ اینفینیتی» تصور کرد.  این رقم که فقط اندکی کمتر از افتتاحیه‌ی 207 میلیون دلاری «اونجرز» بود باعث شد که خیلی‌ها شروع به گفتگو درباره‌ی اشباع‌شدگی فیلم‌های ابرقهرمانی و قیامت این قبیل فیلم‌ها صحبت کنند، اما امثال پیتر پارکر و تی‌چالا می‌توانند شهادت بدهند که برعکسش اتفاق افتاد. پس اگر «جنگ اینفینیتی» افتتاحیه‌ای نزدیک به «دوران اولتران» به جای «نیرو برمی‌خیزد» دارد که بدترین حالت ممکن حساب می‌شود، بیایید ببینیم چه می‌شود. البته که فضای باکس آفیس در طول سه سال اخیر متحول شده است. حالا تماشاگرانِ کمتری به تماشای هر بلاک‌باستری که روی پرده است می‌روند و فقط منتظر فیلم‌هایی که واقعا حکم رویدادهای تازه‌ای را دارند می‌ایستند. خبر خوب این است که «جنگ اینفینیتی» به عنوان اولین فیلم از نوع خودش، بزرگ‌ترین رویداد سینمایی‌ای است که می‌توان بهش فکر کرد. پس اگر «اونجرز 3» در بدترین حالت 190 تا 195 میلیون دلار به عنوان افتتاحیه کسب کند که برابر با افتتاحیه‌ی واقعی «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت دوم» (169 میلیون دلار) است. از سوی دیگر افتتاحیه‌ای شبیه به «دوران اولتران» و اکرانی شبیه به «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (408 میلیون دلار از 179 میلیون دلار افتتاحیه)، «جنگ اینفینیتی» را به 432 میلیون دلار فروش خانگی خواهد رساند. با در نظر گرفتن عملکرد «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» (Jurassic World: The Fallen Kingdom) و «شگفت‌انگیزان 2» (The Incredibles 2)، این رقم کافی است تا «جنگ اینفینیتی» را به پرفروش‌ترین فیلم گیشه‌ی خانگی تابستان امسال تبدیل کند. بالاخره با فیلمی سروکار داریم که حتی اگر نقدهایش بدتر از ریبوت «فنتستیک فور» (Fantastic Four) هم باشد، باز طرفداران دیوانه‌اش به تماشای آن خواهند رفت. سوال این است که آیا تبلیغات این فیلم به عنوان جایی که تمام خط‌های داستانی کاراکترهای اصلی مجموعه و دنیای سینمایی مارول را به نتیجه‌گیری می‌رساند باعث می‌شود تا تعداد بیشتری از عموم مردم به این فیلم جذب شوند؟

پس خلاصه به این نتیجه می‌رسیم که «جنگ اینفینیتی» حتی در بدترین حالت هم کم و بیش این شانس را دارد تا به بزرگ‌ترین فیلم تابستان در گیشه‌ی خانگی تبدیل شود. اما بهترین حالت چطور؟ وقتی در حال صحبت کردن درباره‌ی بهترین اتفاقاتی که می‌تواند برای فیلمی مثل «اونجرز 3» بیافتد هستیم هیچ حد و مرزی وجود ندارد. اگر این فیلم اکرانش را با افتتاحیه‌ای فراتر از 200 میلیون دلار آغاز کند، اولین چیزی که به ذهن‌مان می‌رسد مقایسه‌ی آن با «آخرین جدای» است که به 621 میلیون دلار از 220 میلیون دلار افتتاحیه (2/82 برابر افتتاحیه) دست پیدا کرد. اگر «اونجرز 3» کارش را با 200 میلیون دلار شروع کند و مثل «آخرین جدای» 2/82 برابر افتتاحیه‌اش بفروشد، به 564 میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا می‌کند که تقریبا بدون‌شک آن‌قدر بزرگ است که این فیلم را به بزرگ‌ترین فیلم تابستان گیشه‌ی خانگی تبدیل کند. قابل‌ذکر است که چهار فیلم دیگری که افتتاحیه‌ای بزرگ‌تر از 200 میلیون دلار داشته‌اند «اونجرز»، «دنیای ژوراسیک»، «نیرو برمی‌خیزد» و «بلک پنتر» هستند که ضریب افتتاحیه‌شان از 3/77 برابر شروع می‌شود و تا 3 برابر ادامه دارند. اگر «اونجرز» نقدهای خیلی خوبی دریافت کند و آن‌قدر پرسروصدا باشد که مردم را ترقیب به تماشای دوباره و سه‌باره‌ی ان در سینماهای آیمکس و دالبی دیجیتال کند، آن‌ وقت ضریب 2/8 کمترین چیزی است که می‌توان برای فیلم پیش‌‌بینی کرد. اگر «جنگ اینفینیتی» بتواند رکورد افتتاحیه‌ی «نیرو برمی‌خیزد» (247 میلیون و 900 هزار دلار) را پشت سر بگذارد، آن‌ وقت می‌توان فروش خانگی نهایی 750 تا 942 میلیون دلاری‌اش را پیش‌بینی کرد. این ارقام شاید دیوانه‌وار به نظر برسند، ولی مسئله این است که دقیقا همین‌طور هم است. افتتاحیه‌ی 250 میلیون دلاری «جنگ اینفینیتی» با عملکردی شبیه به «دوران اولتران»، این فیلم را به 600 میلیون دلار فروش خانگی خواهد رساند. اینجا این نکته را نباید فراموش کرد که «جنگ اینفینیتی» فقط در صورتی می‌تواند مجموع فروش خانگی «بلک پنتر» (681 میلیون دلار) را پشت سر بگذارد که از درآمد واقعی «اونجرز» (705 میلیون و 700 هزار دلار) از شش سال پیش عبور کند و از آنجایی که این فیلم حکم چهارمین فیلم تیمی مارول را دارد (برخلاف «بلک پنتر» که حکم اولین فیلم از نوع خودش بود)، اگر این اتفاق بیافتد غافلگیر خواهیم شد و به قدرت «جنگ اینفینیتی» ایمان کامل خواهیم آورد.

Scarlet Witch in Avengers: Infinity War

اما اگر یک سناریوی منطقی باشد که بتوان روی وقوع آن حساب باز کرد این است که «جنگ اینفینیتی» با افتتاحیه‌ای نزدیک به 225 میلیون دلار و عملکردی شبیه به «نگهبانان کهکشان 2» (389 میلیون دلار از 146 میلیون دلار افتتاحیه)، به چیزی نزدیک به 600 میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا خواهد کرد. «جنگ اینفینیتی» شاید رکورد افتتاحیه‌‌ی «نیرو برمی‌خیزد» را به چالش بکشد، شاید فروش خانگی «آخرین جدای» (621 میلیون دلار) یا «دنیای ژوراسیک» (652 میلیون دلار) را به چالش بکشد، اما «جنگ اینفینیتی» برای موفقیت نیازی به پشت سر گذاشتن هیچکدام از این فیلم‌ها ندارد. درست همان‌طور که «بلک پنتر» برای موفقیت نیازی به این همه رکوردی که شکست نداشت و بعد از همان افتتاحیه‌ی 202 میلیون دلاری‌اش موفق اعلام شد. اما هنوز یک نکته مانده است که در محاسبه‌ی فروش «جنگ اینفینیتی» نباید آن را دست‌کم بگیریم و آن هم این است که این فیلم یک هفته زودتر از آغاز رسمی فصل سینمایی تابستان روی پرده خواهد رفت. هدف مارول از این کار جلوگیری از اسپویل‌های داستانی از افتتاحیه‌ی آن در کشورهای خارجی، تلاش برای شکستن رکورد بهترین افتتاحیه‌ی جهانی از «سریع و خشن 8» با 542 میلیون دلار و ایجاد یک هفته فاصله‌ی بیشتر بین این فیلم و «ددپول 2» و «سولو» بود. اما شاید یک دلیل دیگر هم وجود داشته باشد: یکی از دلایلی که باعث شد «اونجرز» بتواند بعد از افتتاحیه‌ی 200 میلیون دلاری‌اش، چنان اکران بادوام و طولانی‌مدتی را تجربه کند به خاطر این بود که سه هفته جلوتر از رقبای اصلی‌اش اکران شد. از آنجایی که «سایه‌های تاریک» (Dark Shadows)، ساخته‌ی تیم برتون شکست خورده بود و «کشتی جنگی» (Battleship) به یک فاجعه‌ی خانگی تبدیل شد، «اونجرز» تا زمان اکران «مردان سیاه‌پوش 3»، چهار هفته بعد از آغاز نمایشش هیچ رقیب واقعی‌ای نداشت.

اما در مقایسه، «دوران اولتران» مجبور بود تا در هفته‌ی سوم اکرانش با «پیچ پرفکت 2» (70 میلیون دلار افتتاحیه) و «مد مکس: جاده‌ی خشم» (46 میلیون افتتاحیه) درگیر شود؛ فیلم‌هایی که در سقوط سریع‌ترش نقش بازی کردند. همچنین «مرد آهنی 3» هم مجبور بود تا در هفته‌ی دومش با «گتسبی بزرگ» (50 میلیون دلار افتتاحیه)، در هفته‌ی سومش با «استار ترک: به درون تاریکی» (83 میلیون دلار افتتاحیه) و در جریان آخرهفته‌ی روز یادبود با «سریع و خشن 6» و «خماری 3» دست و پنجه نرم کند. البته اینجا یک نمونه‌ی نقض هم داریم؛ «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» اگرچه در زمان اکرانش رقبای خاصی نداشت و رقبای اصلی‌اش هم که «افراد ایکس: آپوکالیپس» و «آلیس درون آینه» بودند چند هفته بعد ناامیدکننده ظاهر شدند، اما با این حال در جایگاه اول frontloaded‌ترین فیلم‌های مارول قرار می‌گیرد؛ فیلم‌هایی که اگرچه طرفداران در هفته‌‌ی اول برای تماشای آن هجوم می‌آورند، اما این حجم از علاقه را در هفته‌های بعدی حفظ نمی‌کنند. «اونجرز: جنگ اینفینیتی» تا زمان اکران «ددپول 2» در تاریخ 18 می، هیچ رقیب جدی‌ای ندارد. بنابراین از آنجایی که این فیلم یک هفته بیشتر از فصل تابستان لذت می‌بیرد، بنابراین می‌توان عملکردی شبیه به «اونجرز» را برای «جنگ اینفینیتی» پیش‌بینی کرد که به جای دو هفته، سه هفته برای منهم کردنِ تنهایی باکس آفیس وقت داشت. البته که همیشه این احتمال وجود دارد «جنگ اینفینیتی» به شکلی مشکل‌دار ظاهر شود که به استقبال مردم از آن ضربه بزند. مثلا فیلم با کلیف‌هنگری به اتمام برسد که مزه‌ی تلخی در دهان تماشاگران باقی بگذارد. چیزی شبیه به کلیف‌هنگرهای «ماتریکس: بارگزاری مجدد» (279 میلیون دلار از 134 میلیون دلار افتتاحیه) و «هانگر گیمز: مرغ‌مقلد قسمت اول» (333 میلیون دلار از 121 میلیون دلار افتتاحیه). اما جدا از اتفاقات غیرمنتظره‌ای که می‌تواند روی فروش فیلم تاثیرگذارد، چیزی که به‌طور کلی در رابطه با پیش‌بینی «جنگ اینفینیتی» داریم به سه بخش تقسیم می‌شود. بدترین سناریوی ممکن فروش 432 میلیون دلاری فیلم است. واقع‌گرایانه‌ترین سناریوی ممکن فروش 600 میلیون دلاری فیلم است و بهترین سناریوی ممکن فروش 750 میلیون دلاری‌اش خواهد بود. در ‌زمینه‌ی فروش خارجی هم با چیزی بین این دو عدد طرف خواهیم بود: یک میلیارد و 80 میلیون دلار جهانی (432 میلیون دلار خانگی / 645 میلیون دلار خارجی) و یک میلیارد و 710 میلیون دلار جهانی (600 میلیون دلار خانگی / یک میلیارد و 140 میلیون دلار خارجی). البته که این یکی اتفاق نخواهد افتاد، اما فکر کردن بهش که جای دوری نمی‌رود: 2 میلیارد و 142 میلیون دلار جهانی (750 میلیون دلار خانگی / یک میلیارد و 392 میلیون دلار خارجی).

جدول 10 فیلم برتر هفته

ردیفنام فیلمدرآمد هفتگی  
1A Quiet Place22 میلیون دلار
2Rampage21 میلیون دلار
3I Feel Pretty16/2 میلیون دلار
4Super Troopers 214/7 میلیون دلار
5Truth or Dare7/9 میلیون دلار
6Ready Player One7/5 میلیون دلار
7Blockers6/9 میلیون دلار
8Black Panther4/6 میلیون دلار
9Traffik3/8 میلیون دلار
10Isle Of Dogs3/4 میلیون دلار

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان