شناسه : ۸۹۵۹۸۸ - چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۰۸
از بین رفتن انگیزه های ازدواج برای افراد در دوران نامزدی
نامزدها؛ لطفا زیر یک سقف نروید
جذابیت های زندگی در یک خانه و زیر یک سقف، تلاش دختر و پسر را برای برگزاری مراسم ازدواج زود صد چندان می کند اما گاهی نامزدی های طولانی بدون مرز محدودیت موجب می شود زوجین بویژه مردان تعهد اولیه خود مبنی بر ازدواج و تشکیل خانواده را به روزهایی که از راه نمی رسند موکول کنند
جذابیت های زندگی در یک خانه و زیر یک سقف، تلاش دختر و پسر را برای برگزاری مراسم ازدواج زود صد چندان می کند اما گاهی نامزدی های طولانی بدون مرز محدودیت موجب می شود زوجین بویژه مردان تعهد اولیه خود مبنی بر ازدواج و تشکیل خانواده را به روزهایی که از راه نمی رسند موکول کنند.
به گزارش به نقل از سایت تبیان، ماجرای نامزدی و نوع ارتباط های بین دختر و پسر داستان طولانی است که هنوز انتهای آن نوشته نشده است. آهن ربای کشش و علاقه بین دختر و پسر در اولین روزهای بعد از خواستگاری، فکر اینکه او همسر آینده من است، دقیق شدن در رفتار و حرکات و خلقیاتش همه و همه دوره نامزدی را بیش از هر دوره ای دیگر تجسسی و حساس می کند.
سبک زندگی و آداب و رسوم در مناطق مختلف کشور و حتی در یک شهر بین خانواده ها، اعتقادات و نگاه های گوناگونی را به تشریفات و دوره های قبل از ازدواج بوجود می آورد. از طرف دیگر سبک ازدواج های دانشجویی، همکاری و آشنا شدن افراد توسط دیگران در شهرهای مختلف موجب شده تا پیوند و وصل های بین شهری افزایش یابد. از این رو نامزدها در شهرهای متفاوت دشواری بیشتری نسبت به کسانی که در یک شهر ساکن هستند را تجربه می کنند.
دوره نامزدی افراد را می توان به چند دسته تقسیم کرد:
1- نامزد هایی که با خانواده خود در یک شهر ساکن هستند.
2- نامزدهایی که یکی از آنها( در اکثر موارد پسر) به دلایل شغلی یا تحصیلی بدون حضور خانواده اش در شهری که نامزد او زندگی می کند، ساکن است.
3- نامزدهایی که به دلایل شغلی یا تحصیلی در یک شهر واحد بدون حضور خانواده ساکن هستند. ( اکثرا دانشجو در خوابگاه هستند و یا به علت وضعیت شغلی یک خانه اجاره کرده اند)
زوجین تازه بهم رسیده که حرارت عشقی بین آنها نقطه جوش را هم گذرانده است، نوع ارتباط و با هم بودنشان را فرهنگ و اعتقاداتی که دارند تعیین می کند. بر این اساس، چه هر دو در یک شهر باشند یا نباشند و یا هر دو در شهری بدون خانواده در خوابگاهی یا خانه اجاره ای زندگی می کنند میزان رفت و آمد و حدود ارتباط شان بسته به نوع افکار و اعتقادات خود و خانواده شان است.
آنچه در این مطلب قصد داریم به آن بپردازیم اینکه، اگر پسری بر اساس شغل یا تحصیل اش در شهر نامزد خود خانه ای اجاره ای داشت، بالاخره دختر در روزهایی از هفته یا ماه دوست دارد که در خانه نامزدش آشپزی کند، آنجا را برای حضور نامزدی که قرار است شوهرش شود مهیا سازد و آراسته منتظر برگشتن او از دانشگاه یا محل کار باشد و یا اگر هر دو در شهری به دور از خانواده در خوابگاه یا در خانه اجاره ای زندگی می کردند، پس ازنامزدی با این هدف که اینک زن و شوهر محسوب می شوند و قرار است سالیان سال کنار هم زندگی کنند، این خوابگاه و خانه را به یک سقف مشترک تبدیل و تا قبل از برگزاری مراسم ازدواج کنار هم برای شناخت بیشتر زندگی می کنند، نگاه به زندگی پس از ازدواج برای آنها چگونه است؟ آیا میزان انگیزه برای تشکیل خانواده در زوج های دور از هم به همان نسبت زوج هایی است که روز بعد از نامزدی زندگی مشترک را آغاز می کنند؟
انتخاب یک راه دو طرفه
نامزدی شروع یک آشنایی برای زندگی طولانی است. راهی که در میانه به دو بخش تقسیم می شود. یک جاده سمت زندگی دائمی می رود و زمانی است که دو فرد بر اساس اصول و معیارهای ازدواج و تطابق با یکدیگر آن را انتخاب می کنند. مسیر دیگر بازگشت به سوی شروعی دوباره برای زندگی است.مسیری که اگر دو طرف بعد از فهم یکدیگر به این نتیجه رسیدند که متناسب با اصول و معیارهای همسر آینده ای که در ذهن متصور بودند نیست، به سادگی قابل بازگشت است.
در حالتی که دو فرد به این سطح از درک رسیده باشند که نامزدی تنها برای شناخت بیشتر و نه دلبستگی و زندگی هایی فراتر از حد نامزدی است. چرا که اگر دو فرد نامزدی را بیش از حدی که دارد جدی بگیرند و در مقابل در انتهای بازه زمانی این دوره متوجه شوند به درد هم نمی خورند ولی علاقه بین شان مانع از قطع این ارتباط شود، هر دو در شانه خاکی زندگی قدم برداشته اند که بعد از مدتی گرد و غبار روی زندگی شان را می گیرد و زمانی دیرتر به این اشتباه خود پی می برند که کمی دیر شده است.
در این دوره، دختر و پس هر کدام انگیزه های قوی برای تشکیل زودتر زندگی شان را دارند. ممکن است بین آنها بارها این مکالمه صورت بگیرد که زندگی مشترک شان را چگونه آغاز کنند، از رفتار های بعد از ازدواج خود حرف بزنند، شوق انتظار و دیدن هم در خانه خودشان را داشته باشند و در یک عبارت مرد خانه و خانم خانه بودن را تجربه کنند، هر کدام به تنهایی یک انگیزه قوی برای برگزاری مراسم ازدواج و مستقل شدن است. در این شکل از نامزدی های دو فرد بی صبرانه تلاش می کنند تا مقدمات برگزای مراسم ازدواج خود را سریع تر فراهم کنند تا زودتر طعم شیرین زندگی مشترک را بچشند.
حال زوجینی که انگیزه باهم بودن زیر یک سقف مشترک را پیش از مراسم ازدواج تجربه کرده اند و خود را از شوق آن بعد از مراسم محروم ساخته اند، تلاش شان برای ساخت یک خانه واقعی کم می شود. بویژه این مسئله برای مردان بیش از زنان است و در مقابل وابستگی که برای دختران حاصل می شود بیش از پسران.
نامزدهایی که در این دوره نیز مانند یک زن و شوهر واقعی در یک خانه زندگی کرده اند و هر رفتار و عملی که متناسب با فرهنگ کشورمان برای بعد از مراسم ازدواج دختر و پسر بوده است را تجربه کرده اند، دیگر آن تلاش لازم برای یک زندگی واقعی را ندارند، گاهی اگر پسر از نظر اخلاقی فرد مناسبی نباشد بعد از مدتی بدون آنکه تعهدی در قبال نامزد خود داشته باشد رابطه را به پایان می رساند. این همان دوراهی اول نامزدی است؛ تابلوی سمت راست یا چپ؟ وقتی بعد از یک دوره زندگی مشترک در یک خانه و وابستگی عاطفی تازه به این نتیجه برسند که به درد همدیگر نمی خورند، حتی بازگشت به اول راه هم نه امیدی برای یک زندگی جدید که راهی برای نابودی تمام احساسات و علاقه ای است که تا کنون داشته اند و این امر به خصوص برای دختران امری دشوار تر است.