چند نکته
اگر سهواً در حضور کودکتان دروغ گفتید، حتماً در مورد آن با او صحبت کرده و اقرار کنید که اشتباه کردهاید و از این کار پشیمان هستید.
توقع نداشته باشید که کودک خردسال شما تفاوت میان دروغ مصلحتی و دروغهای دیگر را دریابد و درک کند.
هیچگاه برای اینکه کودکتان را به انجام کاری ترغیب کنید، به او دروغ نگویید؛ مثلا نگویید به دندانپزشکی میرویم تا در آنجا بازی و تفریح کنیم و ...
زمانی که گفتن حقیقت برای کودکتان مشکل است و با این وجود حقیقت را میگوید، او را تشویق و تحسین کنید.
همیشه بنا را بر این بگذارید که اعضای خانوادهتان راست میگویند؛ مگر اینکه دلیلی مبنی بر دروغگویی آنها وجود داشته باشد.
از کودکتان انتظار زیادی نداشته باشید و خیلی قانون وضع نکنید. زیرا هر چقدر قوانین بیشتری وضع شود، احتمال اینکه کودک آنها را رعایت نکند، بیشتر خواهد بود و ترس از مجازات و احتمال دروغگویی نیز بیشتر میشود.
حتی راستگوترین کودکان که در محیطی بسیار صادقانه بزرگ شدهاند نیز امکان دارد دروغ بگویند. وقتی این اتفاق افتاد، آرامش خود را حفظ و سعی کنید به جای اینکه سریع عصبانی شوید و واکنش نشان دهید، دلایل این دروغگویی را پیدا و بررسی کنید. آنچه که کودک سعی دارد با دروغگویی مخفی کند، در برخی موارد از خود دروغ مهمتر است. به کودکتان بگویید با وجود اینکه دروغ گفته است، او را دوست میدارید و او فرزند بدی نیست و فقط رفتار او غیرقابل قبول است. مراقب باشید بیش از حد واکنش نشان ندهید؛ زیرا گاهی کودکان به خاطر فرار از تنبیه دروغ میگویند؛ پس تنبیه شرایط را بدتر خواهدکرد و این مجازات بیش از حد و غیرمنطقی، نتیجه معکوس خواهد داشت.
شرایط راستگویی را برای کودک آسان کنید و به او فرصت دهید تا اعتراف کند؛ نه اینکه به زور و دعوا بخواهید از او اعتراف بگیرید.
اگر کودکتان برای جلب توجه شما داستانهای بلند خیالی تعریف میکند، او را به دروغگویی متهم نکنید؛ اما به او بگویید که از آن مطالب اطلاعی ندارید و آنها را باور نمیکنید و به او لبخند بزنید و بگویید که دوستش دارید. اگر در حضور فرد سومی این کار را انجام داد، در تنهایی با او در این مورد صحبت کنید.
او را متهم به انجام کاری نکنید و از او به روشنی سوال بپرسید؛ یعنی به جای اینکه بگوئید من که میدانم چه کسی این کار را انجام داده است، به طور مستقیم از او سوال کنید. آیا تو این کار را کردی؟
قصه روش بسیار خوبی برای آموزش ارزشها به کودکان کمسن است.
به فرزند نوجوان خود اجازه دهید یک حریم خصوصی برای خودش داشته باشد تا مجبور نشود برای حفظ حریم خصوصیاش دروغ بگوید.
تشویق به راستگویی
همانطور که اشاره شد، یکی از دلایل اصلی دروغگویی، فرار از تنبیه است. بنابراین تنبیه کودک، به جای اینکه مشکل را حل کند، زمینه دروغهای بزرگتر در آینده را فراهم میآورد. به جای اینکه او را مجازات کنید، جلوی دروغ گفتنش را بگیرید؛ مثلاً به دروغ ادعا میکند هر روز تکالیف مدرسهاش را به خوبی انجام میدهد، بهتر است از معلمش خواهش کنید گزارش انجام تکالیف او را هر روز به صورت یک نوشته به شما اعلام کند.
این کار باعث میشود تا رفتار خود را تغییر دهد. ضمن اینکه مشاهده عواقب طبیعی رفتار درست یا نادرست، موجب شکلگیری حس مسئولیت کودک نسبت به رفتار خودش میشود. دروغ گفتن کودکان مشکل اساسی و جدی نیست؛ مگر در مواقعی که به یک راهکار مهم برای برخورد با مشکلات مورد استفاده قرار بگیرد و به یک عادت تبدیل شود. ممکن است دروغگویی فقط یک عادت بد کودک باشد که کنار گذاشتن آن به کمک والدین نیاز داشته باشد؛ اما زمانی که کودک از دروغگویی خود پشیمان نیست و اظهار ندامت نمیکند، زمانی است که باید این موضوع را جدی گرفت.
گاهی دروغگویی همراه با رفتارهایی همچون سرقت، اذیت و آزار دیگران، فرار از مدرسه و ... همراه میشود که نشانهای از یک مشکل بسیار جدی خواهد بود. کودکان با شرایط زیستی متفاوت (مانند بیماری ADHD) نیز ممکن است نتوانند دروغ گفتن خود را کنترل کنند و با این کار بخواهند روی مسائل و مشکلات جدیتر سرپوش بگذارند. وقتی کودکان در سنین نوجوانی با روایت داستانهای خیالی و مبالغه در واقعیت، دروغ میگویند، نشانهای از کمبود محبت آنهاست و هشداری است برای اینکه والدین به آنها بیشتر توجه نشان دهند.
در اغلب موارد، دروغگویی کودک را میتوان به طور مؤثر با تغییر مدیریت پدر و مادر از بین برد؛ ولی در موارد جدی که به آن اشاره شد، آنها باید به دنبال راه چاره و کمک گرفتن از یک مشاور خانواده یا درمانگر باشند. در برخی موارد نیز درمان به صورت گروهی انجام میشود. دروغ را نمیتوان با دارو درمان کرد؛ اگرچه کودکان مبتلا به ADHD که دارو مصرف میکنند، میگویند راحتتر میتوانند دروغ گفتن خود را کنترل کنند.
برای خواندن بخش اول- با کودکان دروغگو چه کنیم- اینجا کلیک کنید.