مقدمه:
مشکل یتیمی از پدیده های اجتماعی محسوب می شود که از گذشته در جوامع انسانی مطرح بوده است، جوامع نیز به تناسب با چنین قشری برخوردی متفاوت داشته اند، برخی از دیده ترحم و عطوفت ایتام را گرامی داشته و بعضی هم بر مشکلات ایتام افزوده اند، دین مقدس اسلام به عنوان آیینی جهانی که برای تمام بخش های جامعه انسانی برنامه دارد، بی تردید درباره یتیمان و مسائل مادی و معنوی آن ها برنامه و توصیه های فراوانی دارد که برخی در قرآن کریم بیان شده و بعضی نیز در روایات و سخنان پیشوایان معصوم- علیهم السلام- آمده است.
توجه و اهمیت دین اسلام درباره یتیم ها نیز افزون بر آن که از رحمت و لطف خدا سرچشمه می گیرد، جنبه دیگری نیز دارد و آن نگاه پیش گیرانه از عواقب رها شدن یتیم ها به حال خود می باشد، چون اگر چنین افرادی به حال خود رها شوند در آینده هزینه های سنگینی را بر جامعه وارد خواهند ساخت و می توانند عامل بسیاری از ناهنجاری های جامعه شوند، به همین خاطر، قرآن کریم به این محور نیز توجه کافی داشته است.[1]
مفهوم یتیم
«یتیم» در اصل به معنای تنها و منفرد است و از یتَمَ، یتْیمُ، یتماً و یتماً می باشد و در افراد انسان، به انقطاع و جدایی کودک از پدر یا از دست دادن او ـ قبل از سن بلوغ ـ اطلاق می شود.[2]
یتیم در اصطلاح مفسران نیز دارای معنای ویژه ای است؛ چنان که مرحوم علامه طباطبایی(رحمه الله) می گوید: «یتیم به کسی گفته می شود که پدرش را از دست داده و این واژه برای شخصی که مادرش مرده، به کار نمی رود، برخی معتقدند که در میان افراد انسان یتیم کسی است که پدرش مرده و در حیوانات به کسی که مادرش را از دست داده اطلاق می گردد»[3]
محمدطاهر بن عاشور، در معنای یتیم می نویسد: «از نظر عرب ها، کودکی که تنها مانده و پدرش را که حامی و دفاع کننده و نفقه دهنده او بوده، از دست داده یتیم است و این مطلب درباره مادر صدق نمی کند، زیرا با از دست دادن او بی سرپرست نمی ماند»[4]
تکریم ایتام در ادیان الهی
یتیم گرچه از نوازش های پدری محروم است، ولی از رحمت خداوند مهربان بی نصیب نیست و لطف پروردگار شامل حال او می شود، در دین مقدس اسلام، نسبت به رعایت حال و حفظ حقوق یتیم، سفارش فراوان شده و این اهمیت تنها اختصاص به اسلام ندارد؛ چنان که قرآن کریم می فرماید: «به یاد آرید آن هنگام را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و درویشان نیکی کنید و با مردمان سخن نیک گویید و نماز بخوانید و زکات بدهید، ولی جز اندکی، پشت کردند و رویگردان شدند.»[5]
پیامبرانی چون حضرت موسی و حضرت عیسی- علیهما السلام- به شدت از حقوق یتیمان طرفداری کرده و ظلم به یتیمان را از گناهان کبیره شمرده اند.[6]
در عصر جاهلیت و قبل از اسلام، اعراب با تصرف در مال یتیمان و ظلم و ستم به آن ها، نه تنها او را تکریم نمی کردند، بلکه یتیم در نزد آن ها ارزشی نداشت و همواره او را به خواری، سستی و بیچارگی و فقر توصیف می کردند.[7]
دین اسلام به عنوان کامل ترین و جامع ترین دین الهی، همواره، مستضعفان و محرومان اجتماع را زیر حمایت خویش داشته است و در این میان ایتام بیشتر از سایر محرومان مورد عطوفت و رحمت قرار گرفته اند. برای روشن شدن اهمیت موضوع ایتام در اسلام کافی است که بدانیم واژه یتیم و مشتقات آن 23 بار در آیات قرآن وارد شده و افزون بر این، آیاتی نیز هستند که این واژه و تعبیر در ظاهر آن مشهود نیست، ولی مضمون آن آیات درباره یتیم است.
به طور کلی، در آیات و روایات اسلامی موجود سه موضوع مهم و اساسی درباره ایتام به چشم می خورد که عبارتند از:
1ـ سرپرستی ایتام:
قرآن کریم و پیشوایان معصوم- علیهم السلام- امر سرپرستی کودکان یتیم را از بهترین و پسندیده ترین امور به حساب می آورند. و مؤمنان را در این راستا راهنمایی و تشویق می نمایند، تا در جامعه یتیمی آواره نماند و در پناه مؤمنان نیازهای آن ها برطرف شود.
قرآن کریم می فرماید: «یسْأَلُونَک عَنِ الْیتَامَی قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُکمْ[8] از تو درباره یتیمان می پرسند، بگو: اصلاح کار آنان بهتر است و اگر زندگی خود را با زندگی آنها بیامیزید، آن ها برادران دینی شما هستند.»
از آیه یاد شده بر می آید که بهترین محیط برای کودکان یتیم، محیط طبیعی خانواده است و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)جای دادن یتیم در منزل و تأمین نیازمندی های او را باعث قبولی اعمال در پیشگاه خداوند دانسته[9]و در حدیث دیگری فرموده: «در خانه ای که یتیم باشد، رحمت و برکت الهی در فضای آن خانه حاکم خواهد شد» و باز می فرماید: «من و سرپرست یتیم، در بهشت در کنار هم خواهیم بود»[10]
اگر چه امروزه مؤسسات و کانون های یتیم نوازی در نقاط مختلف بیشمار است، ولی چنین مراکزی به خاطر شرایط حاکم بر آن ها، به صفا و صمیمیت و گرمی خانواده نمی رسد، چون اگر یتیمی در آغوش خانواده ای ایده ال پرورش یابد، از محبت پدرخوانده و مادرخوانده برخوردار می شود و آن ها نیز به مراتب بهتر از مربیان مؤسسات حمایت از ایتام، به یتیم ها محبت می کنند. بدیهی است که یتیم در میان خانواده ای که او را به فرزندخواندگی قبول کرده اند می تواند با جامعه و اطرافیان ارتباط بهتری برقرار نماید.
قرآن کریم، با نفی هر گونه مسائل غیر منطقی و خرافی، ماجرای به فرزندخواندگی زید توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)را مطرح کرده و در واقع یکی از شیوه های سرپرستی از ایتام را قبول یتیم به عنوان فرزندخوانده و پرورش او در محیط خانواده می داند، چنان که می فرماید: «خدا پسرخوانده هایتان را پسرانتان نکرده، این سخنانی است که شما از پیش خود می گویید، ولی خدا حق را می گوید و به سوی راه درست هدایت می کند، پسر خوانده ها را به نام پدرانشان صدا بزنید، که این نزد خدا به عدالت نزدیک تر است و به فرض که پدر آنان را نمی شناسید، برادر دینی خطابشان کنید و یا به عنوان دوست صدایشان بزنید و خدا در آن چه که تاکنون اشتباه کرده اید، شما مؤاخذه نمی کند، ولی آن چه را که عمداً مرتکب می شوید، مؤاخذه می کند و خدا همواره آمرزنده و رحیم است»[11]
از آیه یاد شده بر می آید که فرزندخوانده احکام فرزند صلبی را ندارد و باید آن ها را به پدران خویش نسبت داد به آنها باید محبت و مودت نمود.
2ـ شیوه های رفتار با ایتام
در قرآن کریم و روایات اسلامی درباره شیوه رفتار با ایتام و یتیم نوازی تأکید و سفارش فراوان شده است، چنان که خداوند متعال درباره ازدواج با دختران یتیم سفارش می کند که رفتار عادلانه ای داشته باشید: «و اگر می ترسید که (به هنگام ازدواج با دختران یتیم) عدالت را رعایت نکنید، (از ازدواج با آنان، چشم پوشی کنید و) با زنان پاک (دیگر) ازدواج نمایید»[12]
علامه طباطبایی مورد نزول آیه یاد شده را ازدواج سرپرستان ایتام با دختران یتیم به خاطر بهره مندی از مالشان و سپس رها کردن آن ها در حالی که تهی دست شده و کسی مایل به آن ها نیست دانسته است.[13]
خداوند متعال سرپرستان ایتام را از ستم در حق ایتام نهی کرده است. به ایتام باید نیکی کرد[14] و امور و کارهای آن ها را باید اصلاح نمود.[15]
براساس آیات قرآن کریم، با ایتام باید به نیکی و مهربانی سخن گفت و به آن ها به شیوه پسندیده اطعام و پوشاک داد و آن ها را همه جا گرامی داشت و به آن ها پناه داد و هیچ گاه آن ها را نباید آزرد و یا با قهر آن ها را از خویش دور نمود، قرآن کریم می فرماید: «با یتیمان سخن نیکو و دل پسند بگویید، به آن ها اطعام دهید، آن ها را گرامی داشته و به آنها پناه دهید و هرگز آن ها را آزرده خاطر نکرده و از خود دور نکنید»[16]
در روایات اسلامی نیز بر تکریم ایتام تأکیدشده است؛ پیامبر اکرم- صلی الله علیه وآله- می فرماید: «بهترین خانه مسلمانان آن منزلی است که در آن، یتیمی زندگی کند که با وی به نیکی رفتار شود و بدترین منزل ها آن است که در آن جا به یتیمی اهانت گردد.[17]
حضرت علی-علیه السلام- می فرماید: «هر مرد و زن با ایمانی که از روی مهربانی دست خود را روی سر یتیمی بکشد، خدای متعال به عدد هر مویی که دست خود را روی آن می گذارد یک ثواب برای او می نویسد»[18]
همچنین حضرت علی- علیه السلام- در جایی دیگر می فرماید: «در تربیت و تنبیه یتیم مانند فرزند خویش عمل کن.» یتیم نوازی در سیره پیشوایان معصوم - علیهم السلام- امری مرسوم و با اهمیت بوده است؛ چنان که نوشته اند حضرت محمد - صلی الله علیه وآله- روزی در راه اصلی مدینه می گذشت، چند کودک را دید که طفلی را دوره کرده و او را به نداشتن پدر سرزنش می کنند و می گویند که تو پدر نداری ولی پدر ما فلان است و دارای شأن و مقام می باشد، کودک یتیم بنای گریستن گذاشت. پیامبر گرامی- صلی الله علیه وآله- نزد او رفت و پرسید: چرا گریه می کنی؟ گفت: من پسر فلانی هستم که در جنگ احد کشته شد، مادرم شوهر کرد و مرا از خود راند و خواهرم نیز فوت کرده است. پیامبر مهربان- صلی الله علیه وآله- او را نوازش و آرام کرد، فرمود: اگر پدرت را کشتند، من پدر توام و همسرم مادرت، فاطمه-علیها السلام- خواهرت است، کودک خوشحال شد و فریاد برآورد، هان! ای کودکان اکنون مرا سرزنش نکنید که پدر و مادر و خواهر من از همه شما بهتر و برتر است، سپس حضرت او را به حضرت فاطمه سپرد، حضرت فاطمه- علیها السلام- نیز او را نوازش و پاکیزه نمود و لباسی پاک بر او پوشانید و تا رحلت پیامبر-صلی الله علیه وآله- در خانه حضرت فاطمه- علیها السلام- بود.[19]
حضرت علی (علیه السلام) وقتی از حال زنی که مشک آب بر دوش دارد آگاه می شود طعامی بر می دارد و به خانه آن زن می رود، یتیمان او را نوازش می کند، برای آن ها غذا می پزد و با دست خویش به آنها لقمه می دهد و در هر لقمه از مادر و یتیمان او عذرخواهی کرده و حتی با آن ها بازی های کودکانه می کند.[20]
همچنین آن حضرت-علیه السلام- در میان راه متوجه زن فقیری شد که بچه های او از گرسنگی گریه می کردند و زن برای آرام کردن آن ها زیر دیگ که تنها آب در آن بود را آتش می افروخت، تا خیال کنند که برایشان غذا تهیه می کند، به این وسیله آن ها را گرسنه خوابانید. حضرت علی-علیه السلام- با مشاهده این صحنه با عجله به همراه قنبر به منزل رفت و ظرفی خرما، مقداری آرد و روغن و برنج بر شانه خویش گذاشت و به خانه آن زن رفت و اجازه ورود خواست و داخل شد، سپس برای آن ها غذا پخت و آن ها را از خواب بیدار کرد و با دست خویش به آن ها غذا داد سپس با بازی های کودکانه آن ها را سرگرم و خوشحال نمود.[21] در روایت آمده که امام سجاد-علیه السلام- سرپرستی و تأمین مخارج حدود صد خانواده از یتیمان و فقرای مدینه را به عهده داشت و با دست خویش به یتیمان غذا می داد و آن ها را تکریم و نوازش می نمود.[22]
3ـ حفظ اموال ایتام
یکی از محورهایی که در قرآن کریم و روایات اسلامی مورد سفارش و تأکید قرار گرفته حفظ اموال و احسان مالی به ایتام است، قرآن کریم می فرماید: «و اموال یتیمان را (هنگامی که به حد رشد رسیدند) به آن ها بدهید؛ و اموال بد (خود) را با اموال خودتان (با مخلوط کردن یا تبدیل نمودن) نخورید، زیرا این گناه بزرگی است»[23] در جایی دیگر می فرماید: «هر کس اموال یتیمان را به ستم بخورد، شکم خویش را از آتش پر می سازد»[24] و در سوره انعام، آیه 152 می فرماید: «به مال یتیمان نزدیک مشوید، مگر به نیکوترین وجهی که به صلاح او باشد» همچنین خداوند متعال سفارش کرده که به ایتام کمک مالی باید کرد؛ «انسان نیکوکار کسی است که از اموال مورد علاقه اش به یتیم ببخشد»[25] همچنین قرآن کریم در آیه 23، سوره نساء بر سرپرستی یتیمان سفارش کرده است و در آیه 220، سوره بقره به شیوه های برخورد یاران پیامبر-صلی الله علیه وآله- با یتیمان و ارزش یتیم نوازی اشاره شده و در سوره نساء، آیه 36، به نیکی کردن به یتیم سفارش کرده است.[26] آیات یاد شده، هشداری جدی به کسانی است که به نوعی با اموال ایتام ارتباط دارند و مژده ای به انسان های نیکوکار است که خداوند نیکی آن ها را بی پاسخ نخواهد گذاشت.[27]
پی نوشت ها
[1]ر.ک: تفسیر نمونه، آیة الله مکارم شیرازی و همکاران، ج 26، ص 463، تهران، دارالکتب الاسلامیة.
[2] ر.ک: مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، ص 575، دارالکتب العربی، بیروت؛ لغت نامه دهخدا، علی اکبر دهخدا، ص 137، انتشارات دانشگاه تهران.
[3] المیزان فی تفسیر القرآن، علامه سیدمحمد حسین طباطبایی، ج 1، ص 219.
[4] تفسیر التحریر و التنویر، محمدطاهر بن عاشور، ج 4، ص 219، الدار التونسیه للنشر.
[5] بقره/ 83.
[6] الفروع من الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج 8، ص 133، دارالتعارف، بیروت؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 14، ص 290، مؤسسه الوفاء، بیروت.
[7] برای آگاهی بیشتر ر.ک: تفسیر التحریر، محمد طاهر ابن عاشور، ج 2، ص 355، مطلعه عیسی البابی الحلبی.
[8] بقره/ 220.
[9] مشکاة الانوار، ابی الفضل علی الطبرسی، ص 291، المکتبة الحیدریة فی النجف.
[10] ر.ک: تفسیر ابن کثیر، ابن کثیر، ج 4، ص 544، دارالمعرفة، بیروت.
[11] احزاب/ 4 ـ 5
[12] نساء/ 3.
[13] ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، ج 4، ص 166 ـ 167، مؤسسه العلمی، بیروت.
[14] بقره/ 83.
[15] بقره/ 220.
[16] ر.ک: سوره ها و آیات: نساء/ 8 و 127 ؛ انسان/ 8 ؛ فجر/ 17 ؛ ضحی/ 6 و 9؛ ماعون/ 2.
[17] ر.ک: مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج 2، ص 474، مؤسسه آل البیت، قم.
[18] ثواب الاعمال، ص237.
[19] ر.ک: مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج 2، ص 474، مؤسسه آل البیت، قم.
[20] ر.ک: بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 1، ص 52، ح 3، مؤسسه الوفاء، بیروت.
[21] ر.ک: پند تاریخ، موسی خسروی، ج 1، ص 153، کتابفروشی اسلامیة، تهران.
[22] بحارالانوار، همان، ج 46، ص 62، ح 19.
[23] نساء/ 2.
[24] نساء/ 10.
[25] بقره/ 177 و 215.
[26] برای آگاهی بیشتر ر.ک: المیزان، همان، ج 2، ص 201؛ کشف الاسرار، خواجه عبدالله انصاری، ج 1، ص 594؛ پرتوی از قرآن، سیدمحمود طالقانی، ج 4، ص 88، ج 6، ص 136.
[27] ر.ک: یتیم در قرآن و حدیث، ملیحه علمچی میبدی، ص 57 ـ 100، انتشارات شرکت چاپ و نشر بین الملل.