به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، هنر نمایش طی سالهای گذشته با افزایش تعداد سالن های خصوصی به بازاری گرم و پر رونق مبدل شده که جمع بیشتری از مردم را با تماشاخانهها می کشاند.
در این بین تئاتر خصوصی که به طور کامل در دستان تهیه کنندگان محدودی قرار گرفته هر بار با ترفندی تازه سعی در جلب مخاطب دارد. حضور برخی بازیگران که صرفاً برای تضمین گیشه به اثر اضافه می شوند یکی از دغدغه های اصلی اهالی تئاتر است.
از سویی هم راستا با تولید آثار سینمایی کمدی مبتذل، تئاتر نیز برای فروش بیشتر و بهتر به سمت این چنین جنس کمدی رفته است. جنسی از کمدی که تنها به خنداندن مخاطب فکر کرده و فارغ از رسالت اصلی کمدی مبنی بر نیش دار بودن آن همه چیز را به شوخی گرفته است.
در این میان آثار متفاوتی از ادبیات ایران و جهان در تماشاخانه های تهران روی صحنه می روند. آثاری که کارگردان ایرانی باید در مواجهه با آنها با توجه به نیاز گیشه عنصر خنده را پررنگ کند. گاهی برخی از آثار با بهره گیری از پتانسیل های اجرا به خلق کمدی موقعیت می روند.
این نوع از کمدی در راستای اتفاقات دراماتیک اثر افتاده و اگر خنده ای ایجاد می کند همرنگ متن و شخصیت کاراکترها و بسته به فضایی است که موقعیت نمایش ایجاد می کند. اما در این میان تعداد آثاری که کمدی را کاملاً مبتذل و سطحی نگاه می کنند کم نیست.
کافی است به چند تماشاخانه شهر تهران که تعدادشان کم هم نیست سر بزنید تا ببینید شخصیت های اثر به دستور کارگردان گاهاً از متن خارج شده و با بیان برخی الفاظ رکیک و حرکات ناشایست قصد خنداندن مخاطب به هر نحو را دارند.
به طور معمول این نوع از شوخی ها در متن نیامده و کارگردان برای اینکه لبخند را به قیمتی بر لب مخاطب بنشاند از الفاظ رکیک و حرکات نامعقول استفاده می کند. حال می بینیم که در برخی آثار که متن خارجی دارند هم کارگردان گاهاً متن را کنار گذاشته و برای خوش آمد مخاطب شوخی ایرانی تزریق کار می کند.
متاسفانه این روزها استفاده از الفاظ رکیک و شوخی های مبتذل در تئاتر کشور باب شده است. شورای نظارت و ارزشیابی هم یا چشمش را بر این اتفاق بسته و یا اینکه از گروه های نمایشی رکب می خورد. این شورا چند روز قبل از اجرا نمایش را بازبینی کرده و مجوز صادر می کند اما اگر اثر در بخش هایی در زمان اجرا تغییر کند چه کسی متوجه خواهد شد؟.
تجربه ثابت کرده که اکثریت نمایش های روی صحنه با همان اثر در زمان بازبینی تفاوت های عمده ای دارند و متاسفانه هیچکدام از اعضای شورای بازبینی به صورت منسجم بعد از اخذ مجوز برای صحت کار گروه تئاتری به تماشای دوباره اثر نمی نشیند.به همین طریق گروه میتواند به راحتی اجرایی درگون نیست به نسخه بازبینی ارائه کند.
این روزها تئاتر با مدد استفاده از چهره های مطرح سینما و تلویزیون تبدیل به کالایی پرفروش البته برای عده ای خاص شده است. همین استقبال مردمی برای دیدن بازیگر محبوبشان باعث حضور تماشاگر بیشتر در سالن ها می شود. در این میان نکته اینجاست که این مخاطب که هر روز در حال افزایش است با چه خوراکی روبرو می شود؟.
کارگردانان در این مسیر چه وظیفه ای دارند و آیا نباید جلوی سیل مسموم تئاتر مبتذل بایستند؟ وضعیت نابهنجار اقتصاد در تئاتر همواره مساله ساز بوده اما آیا یک هنرمند تئاتری نمی تواند برای انعکاس درست و سالمی از این هنر برای فروش بیشتر دست به دامن هر ترفندی نشود؟.
آنچه امروزه تئاتر را بیش از همه درگیر حاشیه و اتفاقاتی مثل استفاده از الفاظ رکیک و شوخی های مبتذل کرده رها شدن این هنر از سوی وزارت ارشاد و مرکز هنرهای نمایشی است. این دو مرکز تئاتر را تناه گذاشته اند و به خیال اینکه تئاتر خصوصی روی پای خود ایستاده از مسئولیت های واضح خود در قبال ارزشیابی و نظارت شانه خالی کرده اند.
باید دید تا چه زمانی مخاطب تئاتر باید به برخی شوخی های مبتذل بخندد و تا کی کارگردانان به بهانه پول بیشتر هر لفظی را در دهان بازیگرانشان می گذارند. تئاتری که امروز روی صحنه تماشاخانه های ایران است به طور مسلم با رسالت اصلی تئاتر یعنی تفکر فاصله زیادی دارد.