به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، سید محمد بهشتی در مراسم رونمایی از هفت اثر قلمزنی با موضوع شاهنامه که به همت هنرمندان پژوهشکده هنرهای سنتی پژوهشگاه انجام شد، بیان کرد: در عرصه هنرهای سنتی همواره با این پرسش مواجه هستیم که آیا آنچه به آن هنرهای سنتی میگوییم به جریان زندگی امروز مرتبط است یا اینکه حوزه وظیفه ما حفاظت از چیزهایی است که عمرشان سپری شده و در شرایط گلخانهای سعی در حفظ آنها داریم.
او با اشاره به قصه لیلی و مجنون که مکررا در ادبیات فارسی و از سوی شاعران مختلف به آن پرداخته شده است، افزود: در داستانهای دورتر لیلی و مجنون میخوانیم که لیلی و مجنون چوپان و فرزندان رییسان دو قبیله بودهاند، اما در زمان نظامی میبینیم که لیلی و مجنون شهری شدهاند و در مکتب خانه با هم آشنا میشوند. این قصه در هر زمان به مردمان همان زمان نزدیک شده است.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در مثالی دیگر گفت: در قصه هزار و یک شب که در دوره قاجار تهیه میشود و صنیع الملک کار نقاشی آن را انجام میدهد، میبینیم که هارون رشید خیلی شبیه ناصرالدین شاه است و جعفر برمکی آن شبیه به امیرکبیر است یعنی قصه کاملا به زمان خودش آمده است. در صحنههای دیگر نظیر مینیاتورهای دوره صفویه که تازه تفنگ به میدان آمده میبینیم که در صحنههای جنگ در شاهنامه نیز تفنگ وجود دارد و این نشان میدهد که از زمان امروز به مضامین نگاه شده است.
قرار دادن سنت در مقابل مدرنیزم
بهشتی با بیان اینکه خیلی نکات درباره تضاد دانستن سنت در برابر مدرنیزم، باعث شده ما در ابهام مضاعفی به سر بریم، گفت: از جمله این نکات قرار دادن نو مقابل کهنه است. در ادبیات فارسی چیزی به نام کهن وجود دارد که هم معنی کهنه نیست زیرا کهنه زباله، دور ریختنی، بیفایده و مندرس است اما کهن به اصل وابسته و ارزشش بیشتر است. سنت از جنس کهن است نه کهنه و نو هم از جنس کهن است و هر چه بخواهد نو باشد باید کهنه باشد تا نو شود.
او با اشاره به این نکته که هر چیز اگر کهن نباشد روز اول تولدش ممکن است کهنه شود، مد را نمونه این مدعا دانست که از روز اول کهنه است زیرا که عمرش خیلی کوتاه است. این سنت و فکر غربی است که با معاصر شدن مدرن شده چنانچه حاوی فکر غربی است.
ادامه بقا موکول به معاصر شدن است
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با بیان اینکه ادامه بقا موکول به معاصر شدن است و اگر چیزی معاصر نشود میمیرد، یکی از ارکان سنت را معاصر شدن دانست و افزود: آنچه در تاریخ از آن به عنوان سنت به جا آوردیم اگر معاصر نمیشد، میمرد.
بهشتی با طرح این پرسش که حالا چگونه ما در مورد هنرها بین مدرنیزم و سنت گرفتار شدهایم،گفت: باید در حوزه هنرهای سنتیمان برای معاصر شدن فکری کنیم. معاصر شدن هنرهای سنتی کمک میکند تا ما دست به چیزی نزنیم مگر دارای ارزش هنری باشد. به شهادت هنرهای سنتی ما با هر چه سرو کار داشتهایم باید آن را ارتقاء میدادیم و اعتلا میبخشیدیم؛ چرا امروز نباید هنرهای سنتی ما معاصر شود؟
او ادامه داد: مهمترین عاملی که به تداوم فرهنگ کمک میکند تماسی است که مردم اهل یک فرهنگ با مظاهیر فرهنگی خودشان نظیر اسطوره، زبان، ادبیات، هنرها، سنتها و ... دارند. هر اندازه که بتوان سطح تماس جامعه با مظاهر فرهنگی را نزدیکتر کرد امکان تداوم فرهنگ و برخورداری مردم از فرهنگشان بیشتر میشود.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری یکی از شاخههای مهم این حوزه را هنرها که مظاهر فرهنگیاند دانست و تصریح کرد: اگر هنرها درست معاصر شوند و سطح تماسشان برقرار شود به برخورداری جامعه نسبت به فرهنگ کمک شایانی شده است.
حذف فرهنگ ایرانی همان تهاجم فرهنگی است
محمد باقر آقامیری ـ هنرمند پیشکسوت ـ نیز سخنانش را با طرح این پرسش که آیا باید سنت را به همان شکلی که هست ادامه دهیم یا آن را با زمان خودمان هماهنگ کنیم و در کارها پیام و نوآوری داشته باشیم آغاز کرد و گفت: هر اثری اگر متعلق به صدها سال پیش باشد ولی بتواند بیننده خود را جذب کند و با آن همدل شود انگار برای امروز است و اگر اثری برای امروز باشد و نتواند با بیننده ارتباط برقرار کند بیهوده است. آثاری که در آنها روح، احساس، عشق و هنر واقعی هنرمند باشد میتواند در گذر زمان حفظ شود و با بیننده ارتباط برقرار کند.
او با انتقاد از بیتوجهی به فضاهای فرهنگی و هنری و به خصوص معماری افزود: متأسفانه معماری فضاهای فرهنگی ما نظیر مساجد به سمت مدرن شدن پیش میرود؛ در حالی که باید هنرهای اسلامی و ایرانی در آنها کمال یابد و نمونهاش برنجی شدن گنبد مساجد است. متأسفانه در مقاطع کارشناسی ارشد رشتههایی نظیر هنرهای اسلامی، مرمت، کتابآرایی و ... دروس عملی حذف شده و دانشجویان فارغ التحصیل حتی یک بار ابزار به دست نگرفتهاند.
آقامیری افزود: هنرهای کهن ارزشهای ماندگاری است که با گذشت زمان و سختیهای فراوان پابرجا ایستادهاند. ما باید در جهان امروز در میان فرهنگهای مختلف، فرهنگ خودمان را با هنرهای بیبدیلش به جهانیان نشان دهیم و عقبنشینی نکنیم زیرا که در صورت حذف این فرهنگ تهاجم فرهنگی واقعی رخ خواهد داد.
سرگشتگی دانشجویان بین استاد کار یا پژوهشگر شدن
رضا میرمبین نیز به بیان تفاوت تجربه زیسته با نگاه اُبژه محور در ادبیات و هنرهای سنتی ایران پرداخت و گفت: برخی از افراد زمانی که شعری را میخوانند از آن بسیار لذت میبرند ولی زمانی که از آنها میخواهید بخشی از شعر را برایتان بخوانند قادر نیستند اما برخی بعد از خواندن شعر به راحتی میتوانند درباره آن سخن بگویند و حتی بخشهایی از آن را بخوانند.
او نوع اول را تجربه زیست و نوع دوم را نگاه ابژه محورخواند و افزود: در ادبیات فارسی و هنرهای سنتی نیز زمانی که از هنرمند خالق یک اثر هنری میخواهیم توضیح دهد که چگونه این اثر را آفریده در جواب میگوید من با بیخودی به اینجا رسیدم و این بیخودی دقیقا همان تجربه زیسته است. یکی از مباحثی که گریبانگیر آموزش هنرهای سنتی شده، رها شدن دانشجو بین تجربه زیست و امر ابژه است. در این حالت دانشجو نمیداند باید استاد کار باشد یا پژوهشگر شود و تنها یک برگه فارغ التحصیلی در دست دارد.
میرمبین بیان کرد: در سیستم آموزش عالی نمیتوانیم این دو را از هم جدا کنیم و برای اینکه این معضل حل شود باید گرایش بندی بین هنرمند، کارشناس و پژوهشگر صورت گیرد زیرا در غیر این صورت نسل امروز به هیچ عنوان نمیتواند نام بزرگان هنری را حفظ کند.
نمایشگاهی با موضوع شاهنامه در آثار هنری هنرمندان
عبدالمجید شریفزاده ـ رییس پژوهشکده هنرهای سنتی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ـ نیز در سخنانی با اشاره به هفت اثر قلمزنی به نمایش درآمده از طرحهای استاد آقامیری تصریح کرد: در زمانهای که فضا بیشتر دیداری و شنیداری شده نیازمند تولید آثار دیداری شنیداری درباره شاهنامه فردوسی هستیم.
او با بیان اینکه این نگاه و معرفی شاهنامه در ابعاد مختلف باعث میشود که بتوانیم فعالیتهای گستردهتری انجام دهیم، گفت: هنرمندان زیادی در حوزههای مختلف درباره شاهنامه کارهای زیادی را انجام دادهاند که امیدواریم این مقدمهای برای شروع فعالیت در برگزاری نمایشگاههای مختلف درباره شاهنامه فردوسی و آثار هنرمندان مختلف باشد.
شریفزاده ابراز امیدواری کرد: سال آینده نمایشگاهی با موضوع شاهنامه در آثار هنری هنرمندان هنرهای سنتی برگزار شود و فعالیتهای حوزه شاهنامه روز به روز گستردهتر شود.
در این مراسم که با نقالیخوانی بهاره جهاندوست، پردهخوانی همراه بود از محمد باقر آقامیری هنرمند پیشکسوت و هنرمندان پژوهشکده هنرهای سنتی، امیر رضا صدیقی، ندا حامدی، فاطمه زیبانیا و مهری فیناسیان برای طراحی و اجرای تابلوهای قلمزنی با موضوع شاهنامه فردوسی تقدیر شد.