در بررسی فرونشست زمین باید گفت که امروزه بخش قابل توجهی از مصیبتهای محیطزیستی کشور بهدلیل حفر چاههای فراوان است. حفر چاهها چندین مساله را برای همگان بهوجود آورده است.
به گزارش به نقل از آرمان،این در حالی است که قبل از انقلاب در کشور وزارت آب و برق با استفاده از فناوریهای نوین برای برداشت بیرویه از آب تصمیمات متعدد گرفت؛ در آن شرایط حفر چاههای عمیق در دستور کار بود. بعد از انقلاب هم وزارت نیرو فناوری نوین دیگری را در قالب سدسازی و کانالکشی تحت عنوان عوامل توسعه مطرح کرد. سومین اقدام نیز واردات شیر و شیلنگ با استفاده از اختراع اروپاییان بهعنوان سمبل تمدن بود.
بعد از انقلاب هم بهدلیل خودکفایی کشور با افزایش سطح کشت، توسعه صنعت و شهرها با سدسازیهای متعدد مواجه بودیم. در این اقدامات سطح آب برای کشاورزی کاهش یافت. باید دانست که هر گونه اقدام برای آبرسانی با اولویت آب شرب و در گام دوم بهکارگیری آب در صنعت مورد توجه بود. این مساله باعث شد تا در ابعاد 50 کیلومتری اصفهان صنعت به وفور مشاهده شود.
در این اقدامات کشاورزی و صنعت توسعه یافت و در نتیجه با کمبود آب مواجه بودیم. در این شرایط دشتها برای کشاورزی ممنوع شد. برای مثال در دشت قزوین کشاورزی ممنوع شد، اما در عوض هر گونه اقدام برای حفر چاه در شهر ممنوع نشد. در این وضعیت با مهاجرت روستاییان به شهرها و توسعه شهرها روبهرو بودیم، طبیعتا برای توسعه شهرها نیز به آب نیاز است.
برای مثال بعد از اینکه تهران به شهر تبدیل شده آب رودها در روند سدسازی به سمت این شهر هدایت شدند. هر چند بعد از این اقدامات نیاز به آب در شهرها وجود داشت و برای برطرف سازی این نیاز اقدام به حفر چاه کردند. هماکنون نیز برای برطرف کردن بحران آب در شهرها مجوز حفر چاه صادر و صنایع هم آب کشاورزان را استفاده میکنند. در این روند از حفر چاههای غیرمجاز جلوگیری میشود.
باید دانست که در روستاها و اراضی کشاورزی از یک چاه 10 خانوار کشاورز استفاده میکنند. برای مثال یکی از دلایل خشکی دریاچه ارومیه حفر چاههای فراوان بود. هماکنون در تهران نیز چاههای فراوان حفر میشود. برای مثال وزارت نیرو نیز در دوره مدیریت شهری گذشته به قالیباف، شهردار اسبق تهران درباره حفر چاه هشدار داد. در روند حفر قنات هم باید به این نکته توجه کرد که هر یک از قناتها در شعاع یک کیلومتر باید از هم فاصله داشته باشند.
همچنین در حفر چاه هم هر یک از آنها باید با یکدیگر بیش از یک کیلومتر فاصله داشته باشند. هرچند تاکنون این امر در کشور ما رعایت نشده است. برای مثال افراد در گذشته در شهریار با حفر 15 متر از سطح زمین به آب میرسیدند، اما هماکنون با حفر 20 متر هم نمیتوان به آب رسید. بنابراین بهدلیل حفر چاههای متعدد زمین فرونشست کرد. برای مثال در دورههای قبل شهر تهران 300 رشته قنات و دشت تهران 500 رشته قنات داشت، اما با حفر چاهها و بدون رعایت فاصله مجاز شاهد نشست زمین هستیم. به عبارت دیگر در یک سفره زیر زمینی چندین چاه حفر شده و همین مساله باعث کاهش میزان آب شده است.
کاهش سالانه 36 سانتیمتر از سطح خاک
بر اساس بررسیهای انجام شده در کشور سالانه 36 سانتی متر سطح خاک کاهش مییابد. این در حالی است که اگر در کشورهای توسعه یافته سالانه دو سانتی متر سطح خاک کاهش یابد، این مساله را برای محیطزیست خطرناک میدانند. برای مثال در غرب استرالیا سه بیابان وجود دارد، اما در آن کشور با مشاهده پنج سانتی متر کاهش سطح خاک مسئولان امر از حفر چاه منصرف شده و با شیرین کردن آب دریا به نیاز جامعه پاسخ دادند. باید به این امر اذعان داشت که در کشور ما صنایع با خریداری آب کشاورزان به فعالیت میپردازند.
پیشرفت کشورهای توسعه یافته بهدلیل بهکارگیری صنایع بزرگ بود، اما اغلب صنایع موفق دنیا در کنار دریا ایجاد شده است. هر چند در کشور ما صنایع در مناطقی همچون سیرجان با 120 میلیمتر بارندگی در سال ایجاد شده است.
با تشکیل صنایع آبهای موجود را در اختیار آنها قرار دادند، اما بهدلیل کمبود آب بخشی از رودها به سمت صنایع هدایت شدند. هماکنون برای جبران کمبود آب در کشور در خلیج فارس آب شیرین قرار داده تا با کانالکشی آب به مس سرچشمه هدایت شود. برای مثال هماکنون در خراسان جنوبی با اندک بارندگی سالانه شاهد تاسیس کارخانه هستیم، طبیعتا این اقدام سطح آب چاههای اطراف را کاهش میدهد.
فناوریهای نابودکننده محیطزیست را رها کنید
هماکنون یکی از فناوری نابودکننده محیطزیستی باروری ابر است، چون باروری ابرها در آینده همچون حفر چاهها محیطزیست را با چالشهای فراوان مواجه میکند. حال این سوال مطرح است که در دو ماه اخیر با بارندگیها و بروز خسارتها برای مزارع و دیگر نارساییها چرا تاکنون از این نزولات استفاده نشده است؟ هماکنون اقداماتی همچون باروری آب، انتقال آب از دریای عمان و استفاده از آبهای ژرف را در دستور کار قرار دارند، اما تمامی این اقدامات نادرست است. همانطور که در گذشته افراد را به حفر چاههای فراوان ترغیب میکردند، امروزه باروری ابرها، انتقال آب دریا و ... مدنظر است. تمامی این اقدامات محیطزیست کشور را به نابودی میکشاند.
فرونشست زمین بهدلیل حفر چاهها
بعد از سال 1340 در مناطق روستایی چاههای نیمهعمیق روستایی حفر شد. با اینکه در اصلاحات ارضی دیگر هیچفردی بدون اجازه دولت مجاز به حفر چاه نبود، اما از سال 1340 به بعد در تمامی چهارراههای تهران چاههای متعدد حفر شد. هرچند بعد از گذشت شش سال از دستورالعمل مذکور حفر چاهها در دشتهای قزوین، شهریار، تهران، ورامین و گرمسار ممنوع شد.
در حالی است که قبل از آن 90درصد چاهها در کشور باید بسته میشد. هماکنون 450 چاه غیرمجاز و 400 چاه در کشور وجود دارد. اغلب چاهها و قناتهای کشور را خشک کردهاند. این وضعیت باعث فرونشست زمین شده است. با این تفاسیر بهدلیل فرونشست زمین بارندگیها در زمین جذب نمیشود، بلکه باعث بروز سیلاب میشود. برای مثال در شهر تهران بهدلیل نشست زمین ساختمانهای قدیمی نشست میکنند، اما بنابر یک باور نادرست ساختوساز را دلیل این اتفاق میدانند. در روند فرونشست زمین برخی بر این باورند که با بتن ریزی میتوان جلوی این مساله را گرفت، اما باید تاکید کرد که این اقدام کاملا غیرعلمی و بینتیجه است.