به تازگی گروهی از داستاننویسان مجوز تشکیل انجمن صنفی داستاننویسان را از وزارت کار گرفتهاند. در پی این موضوع، گزارشی از سوی محمد حسینی - سخنگوی این انجمن - در اختیار ایسنا قرار گرفته که در پی میآید.
حسرت مدام
به نظر میرسد نیازمند بازگویی و تاکید نیست که فقدان نهادی برآمده از دل دغدغههای صنفی داستاننویسان ایرانی، از بزرگترین حسرتهای نویسندگان ما بوده است. در تمام این سالها، در جلسات رسمی، مصاحبههای مطبوعاتی و گپهای خودمانی، همواره رشتهی کلام به این موضوع گره میخورد که؛ هم نهادهای خصوصی قدیمی و هم سازوکارهای برساختهی حکومت، آنچه را در فعالیتهای خود از یاد بردهاند یا به دلایل متعدد نتوانستهاند انجام دهند، حمایت از داستاننویسی به عنوان یک شغل است. مواردی همچون حمایت ساختاریافته و صنفی از داستاننویسان، پیوستن به قانون کپیرایت جهانی، مشارکت با ناشران در تدوین قراردادهای نشر آثار، جلوگیری از سرقتهای ادبی، هدایت دولت در جهت شفافسازی موانع انتشار و حمایت از منافع نویسندگان در عرصههای دیگر که به نوعی متضمن فعالیت داستاننویسان در کشور است.
گام دوم
در مردادماه سال 1395، در جمع کوچکی از نویسندگان پس از گفتوگوی همیشگی در مورد نبود چنین نهادی، گام دوم برداشته شد. یعنی اینکه چرا که نه؟ چرا نباید به سمت ساخت چنین نهادی حرکت کرد؟ گرچه نباید از یاد برد که احتمال همراهی دولت کنونی در برابر خواستهی بهحق نویسندگان نیز در برداشتن گام دوم، تاثیر داشت. بهخصوص که کمابیش همزمان با ما سینماگران، مترجمان، ویراستاران و نویسندگان کودک و نوجوان نیز گامهایی در این مسیر برداشته بودند که آن جمع اولیه در ارتباط با فعالان این صنوف از تجربیات آنان نیز استفاده کردند. به هر حال این جمع به صورت جدیتر ماجرا را پی گرفتند.
مرجعِ مراجعه
در بررسیهای اولیه مشخص شد بهترین مرجعی که میشود به آن مراجعه کرد تا ذیل حمایتهای قانونی برای دفاع از حقوق صنفی نویسندگان قرار گرفت، وزارت کار است. از این طریق علاوه بر بالاتر رفتن احتمال برخورداری از پشتیبانی قانونی مراجع قضایی داخلی، با ارتباط ارگانیک با نهادهای مشابه جهانی، حمایت از حقوق صنفی، تضمین بیشتری مییابد.
به غیر از وزارت کار به سه وزارتخانهی دیگر هم میشد مراجعه کرد. گرفتن مجوز علمی از وزارت علوم منوط به داشتن هیئت علمی است و چون داستاننویسی در ایران به صورت رشته و تخصص وجود ندارد، پس، به طریق اولی، هیئت علمی هم ندارد.
گرفتن مجوز از وزارت کشور محدودیتها و نظارتهای دست و پاگیری دارد که اخذ آن فقط برای برخی ممکن است. ضمن آنکه وزارت کشور نیز مجوز انجیاو یا همان سازمانهای مردمنهاد میدهد که اساسنامه و شرح وظایف آنان تضمینکنندهی حمایت از حقوق صنفی حرفههای مختلف و فراگیر نیست.
از وزارت ارشاد، تنها میتوان مجوز فعالیت موسسات فرهنگی و هنری و یا کانونهای ادبی اخذ کرد، که اولی بیشتر هدفی انتفاعی دارد و دومی کمابیش اهدافی صرفا فرهنگی. ضمن آنکه مجوزهای ادارهی وزارت ارشاد از سوی همان وزارتخانه امکان ابطال دارد در حالیکه مجوز انجمن صنفی از سوی وزارت کار، ضوابط جهانی دارد که تعطیلی آن به همین سادگی نیست. تجربهی خانهی سینما و تعطیلیِ آسان آن پیش روی ماست. به همین سبب است که اهالی سینما به عنوان یکی از باتجربهترین گروههای هنری کشور در امور صنفی، اکنون به سمت اخذ مجوز از وزارت کار حرکت کردهاند.
اولین مراجعه و 50 امضا
طبق قانون کار، زمانی صنفی میتواند درخواست تاسیس دهد که حداقل 50 نفر از فعالان آن صنف به صورت کتبی چنین درخواستی به وزارت کار ارائه دهند. در این زمان بود که جمع اولیهی نویسندگانی که به صورت جدی پیگیر تشکیل صنف بودند، تصمیم گرفتند از 50 نویسنده که حداقل دو کتاب به چاپ رساندهاند برای درخواست تشکیل چنین نهادی دعوت کنند. بدون شک شرط اساسی چنین افرادی، میزان بالای همدلی آنان برای تحقق یافتن این امر بود.
معرفی رابطین
طبق قانون برای سهولت انجام کارها میبایست سه نفر به عنوان نمایندهی مجمع موسسان به وزارت کار معرفی شوند تا به صورت رسمی پیگیر کارها و تسریع روند اداری ثبت درخواست شوند. ضمن مشورت با برخی از دوستان مجمع موسسان، حسین سناپور، محمدحسن شهسواری و کامران محمدی پذیرفتند امور مربوط به پیگیری جلسات مربوط با مدیران و کارشناسان وزارت کار را به عهده گیرند.
چرا کارگری؟
در مراجعه به وزارت کار برای ثبت درخواست تاسیس انجمن صنفی، مشخص شد صنوف یا باید ذیل عنوان حقوقی کارفرما به فعالیت بپردازند یا عنوان حقوقی کارگر. بدیهی است داستاننویسان جزو کارفرمایان نیستند. از سوی دیگر قبولاندن این نکته که داستاننویسان طبق قانون مشمول تعریف کارگر میشوند، مستلزم بحث و اقناع مسئولان مربوط در وزات کار بود.
جلسات متعدد و نیز ارتباطهای مخلتف با دفتر وزیر کار، مشاورانش، مدیرکلها و نیز کارشناسان وزارت کار برگزار شد تا بالاخره توجیه شدند که فعالیت داستاننویسان، ذیل عنوان کارگری قابل تفسیر است. انجمنهای صنفی کارگری، به سبب عنوان حقوقی «کارگری»شان این حسن را دارند که چون ثبت جهانی میشوند، دولت جز در موارد عدول از اساسنامه نمیتواند راسا آنها را بدون مستندات قانونی تعطیل کند.
اثبات شاغل بودن
اکنون باید شاغل بودن داستاننویسان به صورت قانونی و مستدل در این صنف برای وزارت کار مشخص میشد. در جلسهای با مدیرکل مربوط توافق شد ارائهی دو قرارداد انتشار اثرِ داستانی در حوزهی بزرگسال، موید شاغل بودن افراد در این صنف است.
فعالیت در سطح استان
از سوی دیگر طبق قانون، صنوف نمیتوانند به صورت کشوری فعالیت کنند. وسیعترین سطح جغرافیایی فعالیت هر صنف، استان است. به همین سبب است که نام کامل انجمن ما «انجمن صنفی کارگری داستاننویسان استان تهران» است. اما به محض آنکه داستاننویسان دو استان دیگر تشکیل انجمن صنفی با مجوز وزارت کار دهند، میشود اتحادیهی داستاننویسان کشوری را تشکیل داد.
تجمیع مدارک
با تشکیل جلسات کمابیش منظم و پیگیریهای جمعی، مدارک آماده و تحویل وزارت کار شد. بالاخره پس از پیگیریهای فراوان در بهمنماه مدارک 50 نویسنده به عنوان مجمع موسسان انجمن صنفی داستاننویسان، مورد تایید کارشناس وزارت کار قرار گرفت و اجازهی ادامهی روند تشکیل انجمن صنفی کارگری داستان نویسان استان تهران داده شد.
گام نهایی در رسمیت یافتن انجمن
در تاریخ 11 اسفند جلسهی مجمع موسسان با حضور 28 نویسنده تشکیل یافت تا بررسی روند کار و بحث و تدقیق در مورد اساسنامه صورت گیرد. باید تاکید شود که وظیفهی مجمع موسسان رساندن انجمن به مجمع عمومی و انتخابات هیاتمدیره است. بعد از انتخاب هیاتمدیره، اعضای مجمع موسسان شانی برابر سایر اعضای انجمن دارند. پس هدف نهایی، تشکیل مجمع عمومی و انتخاب هیاتمدیرهی انجمن است.
پس از تایید اساسنامه از سوی وزارت کار و طی زمان مشخص برای عضوگیری، مجمع عمومی باید با حضور حد نصاب قانونی و نیز نمایندهی وزارت کار تشکیل شود تا هیاتمدیره انتخاب شوند. در واقع پس از تایید روند انتخابات از سوی نمایندهی وزارت کار، انجمن صنفی داستاننویسان استان تهران به صورت قانونی کار خود را آغاز خواهد کرد.
در ادامه نام 65 داستاننویسی که تا تاریخ 24 اسفند 1395 به انجمن پیوستهاند میآید:
قباد آذرآیین/ فرخنده آقایی/ شهره احدیت/ فرشته احمدی/ افسانه احمدی/ کیوان ارزاقی/ شیوا ارسطویی/ بهاره ارشدریاحی/ مهدی اسدزاده/ کورش اسدی/ پیمان اسماعیلی/ مهدی افروزمنش/ محمدهاشم اکبریانی/ مژده الفت/ میترا الیاتی / رضیه انصاری/ آذردخت بهرامی/ منیرالدین بیروتی/ احمد پوری/ محمدجواد جزینی/ نازنین جودت/ فریبا حاجدایی/ محمد حسینی/ محمود حسینیزاد/ سیدامین حسینیون/ محسن حکیممعانی/ علیاکبر حیدری/ امیر خداوردی/ سینا دادخواه/ مهدی ربی/ سارا سالار/ مرضیه سبزعلیان/ بلقیس سلیمانی/ حسین سناپور/ علی شروقی/ محمدحسن شهسواری/ لیلا صادقی/ ملیحه صباغیان/ محمد طلوعی/ شهریار عباسی/ عالیه عطایی/ منصور علیمرادی/ تبسم غبیشی/ الهام فلاح/ کاوه فولادینسب/ مجید قیصری/ مدیا کاشیگر/ ضحی کاظمی/ فرزانه کرمپور/ سیامک گلشیری/ محمدرضا گودرزی/ شاهرخ گیوا/ نصرت ماسوری/ جواد ماهزاده/ کامران محمدی/ حسن محمودی/ علیرضا محمودی ایرانمهر/ ناهید مشایخی/ جمال میرصادقی/ حمیدرضا نجفی/ فرشته نوبخت/ لادن نیکنام/ فریبا وفی/ پیمان هوشمندزاده/ آنیتا یارمحمدی.
بدیهی است تا زمان برگزاری مجمع عمومی همچنان عضوگیری به صورت فعال صورت خواهد گرفت.