این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا، درباره ظرفیت ادبیات در زمینه آگاهیبخشی به کودکان برای شناخت بدن خود و پیشگیری از اتفاقهایی مثل تعرض و تجاوز به آنها، اظهار کرد: آموزش این مسائل باید از خانواده شروع شود و به مهدکودک و پیشدبستانی و مدرسه راه بیاید. متأسفانه در این مملکت سادهترین مهارتهای زندگی به کودکان آموزش داده نمیشود. سیستم آموزشی ما بهروز نیست؛ نه معلمان میدانند و نه شاگردان. هیچکس نمیداند، زیرا آموزش داده نشده است. پدر و مادرها هم بیشتر از اینکه به این مسائل توجه کنند درگیر کارهای خود هستند و برای کودکان وقت زیادی نمیگذارند.
او سپس گفت: اگر بخواهیم جلو این اتفاقها را بگیریم باید من نویسند در داستانهایم به آن بپردازم و معلم در مدرسه به کودکان آموزش دهد. این معضل بزرگی است و برای حل آن باید دست به دست هم دهیم. خیلی از نوجوانان ما در سن 15-16 سالگی هنوز قدرت نه گفتن ندارند، زیرا به آنها آموزش داده نشده است. نوجوانان هنوز اعتماد به نفس ندارند و حتی خرید ساده را هم بلد نیستند.
شمس خاطرنشان کرد: تاکنون در ادبیات کودک به این مسائل پرداخته نشده زیرا این تابو است که به بچه بگوییم اجازه نده کسی به بدنت دست بزند. باید راه بیان این مسائل برای کودکان را پیدا کنیم و این تابوها را بشکنیم. همانطور که گفتم آموزش لازم به ما داده نشده است؛ من به عنوان نویسنده نمیدانم این موضوع را چگونه باید مطرح کنم. این مسائل واقعا حساس و ورود به آنها سخت است. اگر به من از زمانی که بچه بودم آموزش داده میشد، میتوانستم آن را از طریق داستان به بچهها یاد بدهم.
این نویسنده کودکان و نوجوانان در ادامه افزود: چیزهایی که به عنوان «مهارت زندگی» در کتابهایمان مطرح میکنیم از آن طرف میآید و این طرف دیده میشود، در واقع بر اساس آنچه خوانده و یاد گرفتهایم شروع به نوشتن کردهایم. مسئله «نه گفتن» یکی از بزرگترین مسائل کودکان و نوجوانان است و بلد نبودن آن هرساله بسیاری از نوجوانان را به اعتیاد و مسائل دیگر میکشاند؛ فقط به خاطر اینکه این مسئله آموزش داده نشده و پدر و مادرها هم یاد نگرفتهاند به آنها یاد بدهند.
او درباره اینکه این تابوهای اجتماعی بالاخره زمانی باید شکسته شود تا شاهد این اتفاقات نباشیم، گفت: این کار کارشناسی میخواهد. به عنوان نویسنده میتوانم کتابی در این زمینه بنویسم اما با خط قرمز روبهرو خواهد شد، زیرا مسیر بیان این مسائل را بلد نیستم، بلد نیستم به بچهها بگویم که اجازه ندهند کسی به بدنشان دست بزند، یا بدن تو حریم شخصی توست. باید راهش را پیدا کنیم.
محمدرضا شمس با بیان اینکه بیان مسائلی از جمله شناساندن حریم شخصی به کودکان دغدغه نویسندهها نبوده است، خاطرنشان کرد: تا کنون این مسائل دغدغه کسی نبوده، و الان اگر درباره این مسئله حرف زده میشود به خاطر این است که این موضوع بُلد شده است. در حالی که در کشورهای دیگر این یک دغدغه است؛ از بدو ورود بچه به مهدکودک و مدرسه به آنها آموزش میدهند و بدنشان را به آنها میشناسانند. چون این آموزشها در کشور ما اتفاق نیفتاده ورود به آن سخت است اما باید زمانی به آن پرداخت.
او در ادامه افزود: میتوانم بگویم نویسندهها بالاخره راه رسیدن به این مسائل را از طریق داستان حیوانات و یا چیزهای دیگر پیدا میکنند، ولی این موضوع اراده ملی میخواهد تا آموزش درست به بچهها داده شود و آنها بتواند بر اساس آموزشی که میبینند قدرت تصمیمگیری و نه گفتن پیدا کنند.
این نویسنده سپس گفت: با باور خودمان خیلی از مسائل را میدانیم، اما بلد نیستیم، خیلی چیزها را یاد نگرفتهایم و آداب اجتماعی را نمیدانیم؛ مثلا میبینید یک جوان تحصیلکرده خیلی شیک و آراسته راه میرود اما زمانی که چراغ قرمز میشود صبر نمیکند چراغ سبز شود و از خیابان عبور میکند. یا وقتی عابر پیاده از خیابان رد میشود، راننده ماشین به جای اینکه سرعتش را کم کند، سرعتش را بیشتر میکند تا زودتر رد شود، یا سر پارک کردن ماشین در کشورمان قتل رخ میدهد.
او با تأکید بر اینکه اگر مسائل را بلد بودیم، آن را هنری کرده و به بچهها میگفتیم، خاطرنشان کرد: این دلیل نمیشود که سراغ این مسائل نرویم؛ حالا که جامعه آن را به عنوان دغدغه پذیرفته بهتر است دغدغه نویسندهها هم باشد و شروع به نوشتن کتابهایی با این موضوعات کنند.