ماهان شبکه ایرانیان

قربانیان خاموش

وقوع بیشترین آزار جنسی کودکان در لب خط، دروازه غار، پاکدشت و فرحزاد

انگار همین دیروز بود که ماجرای اهورا و آتنا کام مردم ایران را تلخ کرد. مدت‌ها شوکه بودیم از این اتفاقات تلخ و نگاه معصومانه کودکان قربانی شده

انگار همین دیروز بود که ماجرای اهورا و آتنا کام مردم ایران را تلخ کرد. مدت‌ها شوکه بودیم از این اتفاقات تلخ و نگاه معصومانه کودکان قربانی شده. تا مدت‌ها تصویر این دو کودک بی‌گناه از مقابل چشمانمان کنار نمی‌رفت. چه بغض‌ها که بی‌امان شکست و چه لعنت‌ها و نفرین‌هایی که حواله بانیان خاموش شدن چراغ زندگی این دو کودک شد.

به گزارش به نقل از همشهری، این در حالی است که غافلیم از آتنا و اهوراهایی که زنده‌اند، در کنار ما زندگی می‌کنند و نفس می‌کشند و رمقی برای روح خسته‌شان باقی نمانده است و در کودکی پیر شده‌اند. زندگی بسیاری از کودکان در سکونتگاه‌های فقیر‌نشین جنوب تهران تراژدی غمباری است.

تراژدی‌ای که قربانیان خاموشش کودکانی هستند که به روش‌های مختلف مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند؛ نه کسی آنها را می‌بیند و نه صدایشان را می‌شنود. کودک‌آزاری یکی از معضلات سکونتگاه‌های فقیرنشین است. معضلی که ‌ای کاش مسئولان ما چشم‌هایشان را باز کنند و آن را بهتر ببینند و فکری به حال قربانیانش کنند. هرچند کودک‌آزاری پدیده‌ای خاص یک منطقه و شهر یا حتی کشور نیست و در همه جای دنیا می‌توان ردپای آن را دید اما این معضل در سکونتگاه‌های فقیرنشین تهران هر روز به کرات اتفاق می‌افتد و بعضی از آنها از دید مسئولان بهزیستی پنهان نمی‌ماند.

طوری که رئیس اورژانس اجتماعی جنوب تهران می‌گوید کودک‌آزاری رکورددار تماس‌هایی است که با سامانه 123 مخابره می‌شود. هرچند رئیس اورژانس اجتماعی تنها به گفتن این جمله بسنده و از ارائه جزئیات آماری خودداری می‌کند. برای اینکه این جزئیات را با چشم خودمان ببینیم، با مددکاران جمعیت امداد دانشجویی امام علی(ع) همراه می‌شویم. مددکارانی که مدت‌هاست عزم خود را جزم کرده‌اند تا نجات‌بخش زندگی کودکان آزاردیده باشند. این گزارش روایتی است از مواجهه با کودکانی که در سکونتگاه‌های فقیرنشین محله‌های جنوبی تهران زندگی می‌کنند و آزار روحی و جسمی و جنسی دیده‌اند.

گیرم که زخم‌های جسمشان التیام پیدا کند! با زخم‌های روحشان چه کنند؟ سمیه و فرهاد در اوج کودکی پیر و فرتوت شده‌اند؛ نه جسمشان که چشم‌هایشان. راست می‌گویند که چشم‌ها هیچ‌وقت دروغ نمی‌گویند. سمیه 9 ساله و فرهاد 7 ساله مصداقی از راستگویی چشم‌هایند. نشانی از شور و نشاط کودکی در نگاهشان نیست. با اینکه مددکاران جمعیت امام علی(ع) اوضاع زندگی‌شان را سر و سامان داده‌اند. کلاس نقاشی، تئاتر، خنده‌درمانی اما زخمی به روحشان خورده که خوب‌شدنی نیست. تصویرهای دردناک حک شده در جان و ذهن‌شان پاک‌شدنی نیست.

پدر این دو کودک که معتاد است، دست و پای سمیه و فرهاد را می‌بندد و آنها را به مدت دو روز در اتاقی بدون آب و غذا حبس می‌کند و گه‌گداری سراغشان می‌آید و هر دو را به باد کتک می‌گیرد. مادر معتاد بچه‌ها هم گوشه آشپزخانه کنار گاز پیک نیک نشسته و از هفت دولت آزاد و بی‌خیال بچه‌های معصومش، در حال نشئه شدن است. اعتیاد بر مهر مادری هم مهر فراموشی زده است. یک سال قبل مددکاران جمعیت امام‌علی(ع) در طرح کوچه «گردان عاشق» در یکی از محله‌های فقیرنشین شهرری متوجه اوضاع زندگی این دو کودک شدند.

پدر فرهاد و سمیه را به کمپ ترک اعتیاد فرستادند. مادرشان را هم همین‌طور. بچه‌ها در خانه مخروبه‌ای در محله نفرآباد زندگی می‌کردند. مددکاران جمعیت با کمک خیّران خانه‌ای برایشان اجاره کردند. فرهاد و سمیه به خانه ایرانی جمعیت امام‌علی(ع) پناه داده شدند اما فقط برای چند ساعت در روز، چون شرایط برای نگهداری بچه‌ها فراهم نیست. پدر از کمپ بیرون آمد. دوباره مواد. دوباره توهم و دو کودک معصومی که قربانی این توهم بی‌پایانند.


معصومیت از دست رفته

بارها قلم را بر زمین می‌گذارم. سخت است روایت زندگی پر از رنج کودکان بی‌گناه آزاردیده. سهیل یکی دیگر از قربانیان کودک‌آزاری در یکی از محله‌های فقیر‌نشین جنوب تهران است که وقتی قصه تلخ زندگی‌اش را می‌شنوی نمی‌توانی بغضت را فرو بخوری. سهیل را در خانه ایرانی جمعیت امام علی (ع) شهرری می‌بینم. مددکاران جمعیت سعی کردند به روش‌های مختلف او را به زندگی عادی برگردانند. اما تلاش برای بازگشت به معصومیت از دست رفته کودکی برای پسربچه بی‌گناه سخت است.

«‌‌قاسم فلاح» یکی از مددکاران جمعیت امداد امام‌علی(ع) شهرری می‌گوید: «اعتیاد پدر، مرگ مادر، فقر مطلق و بیکاری باعث شد تا سهیل و پدر معتادش در دخمه‌ای که هیچ شباهتی به خانه نداشت زندگی کنند. پدر برای تهیه موادمخدر در ساعت‌های پایانی شب پسر بچه را تنها می‌گذارد و از آنجا که محل زندگی آنها در یکی از محدوده‌های حاشیه‌ای و پر خطر قرار دارد، 4 مرد او را مورد تعرض قرار می‌دهند و پدر وقتی از راه می‌رسد که دیر شده. سهیل را به بیمارستان می‌برد و خدا به او رحم می‌کند که زنده می‌ماند.»

او می‌گوید: «ما خلأهای قانونی بسیاری در خصوص حمایت از کودکان داریم. کودک 9 ساله را به بیمارستان می‌برند و مسئولان بیمارستان بدون آنکه موضوع را به پلیس اطلاع دهند کودک را بعد از یک روز ترخیص می‌کنند. پدر سهیل بی‌سواد است و اعتیاد هم دارد. او هیچ تلاشی نکرد تا لااقل مسببان تعرض به پسرش شناسایی شوند. ما به‌طور اتفاقی متوجه مشکل سهیل شدیم. 2 سال از این ماجرا می‌گذرد و با تلاش مددکاران جمعیت امام‌علی(ع)، حالا او یکی از بهترین بازیکنان تیم فوتبال کودکان جمعیت است اما زخم‌ها همچنان روحش را می‌سایند.»


دختران زاغه‌نشین

در زاغه‌های نمور و تاریک زندگی می‌کنند و دوران بی‌بازگشت کودکی را در خانه‌های دودی که هیچ ردپایی از امکانات در آن وجود ندارد می‌گذرانند. 5 خانواده در چند زاغه چسبیده به هم و هفت، هشت دختر قد و نیم قد بلوچ که به جبر خانواده هر روز مجبورند آفتاب بالانزده با یک قوطی اسفند و یک آتش‌گردان سر چهارراه و در مغازه‌ها بروند تا شاید نگاه سرشار از التماسشان را کسی جواب بدهد و مزد دود کردن اسفند را کف دستشان بگذارد. کودکی نکرده‌اند و اصلاً الفبای کودکی کردن را هم نمی‌دانند.

یک سال قبل صبح یکی از روزهای سرد زمستانی 4 دختر بچه مورد سوء‌استفاده و آزار و اذیت قرار می‌گیرند. از سر ترس حرفی به خانواده‌ها نمی‌زنند و این اتفاق تلخ چند بار برای آنها می‌افتد. دختران مثل روح سرگردان شده بودند تا اینکه مددکاران جمعیت امام علی(ع) با کمک بهزیستی به گفته کودکانی که سر چهارراه بودند و از ناپدید شدن دوستانشان در ساعت‌های خاصی از روز و تغییر در رفتارشان خبر داده بودند متوجه موضوع می‌شوند.

«رؤیا منوچهری» مددکار جمعیت امام علی(ع) می‌گوید: «این دخترها توانایی صحبت کردن را هم نداشتند و مثل روح سرگردان فقط راه می‌رفتند. به دلیل فرهنگی و تعصبی که بر خانواده‌های آنها حاکم است ترجیح دادیم به خانواده دختران آزاردیده که از شهرستانی دور به تهران آمده بودند حرفی نزنیم اما باید طوری آنها را مجاب می‌کردیم که از مجبور کردن دخترها برای کار در چهارراه‌ها دست بردارند. از آنجا که تکدی‌گری و کار کودکان جزو لاینفک زندگی برخی از کودکان آنهاست، دخترها دوباره روانه چهارراه‌ها شدند.‌ کاری که از دست ما بر می‌آمد این بود که آموزش‌های خودمراقبتی را به آنها بدهیم. روان‌شناسان و مددکاران تلاش بسیاری کردند تا بتوانند روح زخم‌خورده این دخترهای بی‌گناه را التیام دهند.»


آمارها چه می‌گویند؟!

منوچهری از مددکاران فعال جمعیت امام علی(ع) در گفت‌وگو با همشهری محله از آماری که توسط این مرکز خیریه در خصوص کودک‌آزاری در سکونتگاه‌های فقیر‌نشین محله‌های مختلف تهران تهیه شده خبر می‌دهد و می‌گوید: «این آمار از میان کودکانی جمع‌آوری شده که توسط مددکاران جمعیت شناسایی شده بودند. بنابراین نمی‌تواند منبع قابل استنادی برای پدیده کودک‌آزاری در سکونتگاه‌های فقیر‌نشین باشد و شاید بتوان گفت مشت نمونه خروار است. بسیاری از کودک‌آزاری‌ها در فضای خانه توسط پدر یا مادر انجام می‌شود و از دید همه پنهان می‌ماند. بعضی از کودک‌آزاری‌های جنسی هم به دلیل فرهنگ غلطی که درخانواده‌ها وجود دارد و برای ترس از آبرو به مسئولان ارجاع داده نمی‌شود و کسی از آن با خبر نمی‌شود.»

منوچهری به این آمار اشاره می‌کند و می‌گوید: «کودک‌آزاری سه نوع دارد. کودک‌آزاری از نوع مسامحه و عفلت، کودک‌آزاری جسمی و کودک‌آزاری جنسی. تحقیقی که بر روی 490کودک آزار دیده تحت پوشش جمعیت امام‌علی(ع) در محله‌های فقیر‌نشین تهران انجام شده نشان می‌دهد که 164مورد از آزارها آزار جسمی بوده است. 221مورد کودک‌آزاری از نوع مسامحه و غفلت و 106مورد از نوع آزار جنسی بوده است.»

منوچهری ادامه می‌دهد: «مهم‌ترین دلیل کودک‌آزاری فقر، اعتیاد و بیکاری والدین کودک است. ممکن است یک کودک در معرض انواع کودک‌آزاری باشد. ما در طول این تحقیق به مواردی برخوردیم که در آن یک کودک به کرات مورد آزار از هر سه نوع آن قرار گرفته بود. طوری که انگار چرخه کودک‌آزاری برای پدر و مادر هم عادی تلقی می‌شد. متأسفانه اهرم‌های قانونی در این خصوص وجود ندارد. زیرساخت‌های بهزیستی هم در مواجهه با پدیده کودک‌آزاری مناسب نیست. کودکان در سکونتگاه‌های فقیر‌نشین کاملاً بی‌دفاع هستند.»


آزارگران به دنبال طعمه

براساس اطلاعاتی که توسط مددکاران جمعیت جمع‌آوری شده است، بیشترین آزار جنسی کودکان در سکونتگاه‌های فقیرنشین لب خط، دروازه غار، پاکدشت و فرحزاد انجام شده است. بیشترین نوع کودک‌آزاری جسمی هم در محله‌های فقیرنشین فرحزاد، ملک‌آباد، احمد‌آباد مستوفی، شهرری، خاک‌سفید انجام شده است. به گفته عضو فعال جمعیت امام علی(ع) کودک‌آزاری از نوع مسامحه و غفلت رکورد‌دار کودک‌آزاری است. در این نوع کودک‌آزاری، کودک از همه امکانات محروم است و در بدترین شرایط زندگی می‌کند. منوچهری به دلیل شیوع بیشتر کودک‌آزاری در سکونتگاه‌های فقیرنشین محله‌های مختلف تهران اشاره می‌کند و می‌گوید: «محله‌های فقیرنشین جرم‌خیز است و اصلاً بسیاری از افراد کودک‌آزار در این محله‌ها به دنبال طعمه کردن کودکان هستند.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان