به گزارش ایسنا، محمد فاضلی در این یادداشت نوشته است:
«جامعهشناسی و اصحاب اندیشه اجتماعی در ایران امروز سوگوار مردی شدند که سهمی بسزا در بالیدن جامعهشناسی ایران داشته است. محمدامین قانعیراد (1397-1334)، استاد جامعهشناسی و رئیس پیشین انجمن جامعهشناسی ایران، غروب پنجشنبه 24 خرداد 1397 ایران را به قصد دیار باقی وداع گفت. محمدامین قانعیراد را از ابتدای دهه 1389 میشناختم، بارها گفتوگو کرده بودیم و در چند مورد از نزدیک با هم کار کردیم. خودش مرا برای نقد کتاب «جامعهشناسی رشد و افول علم در ایران» دعوت کرد.
ایران را از عمق جان دوست داشت و دلش نگران حال و آینده ایران بود؛ و تا آخرین روزها که تن رنجور شدهاش توان داشت، برای ایران و مسائل مختلفش فکر کرد، نوشت، مصاحبه کرد، کانال تلگرامیاش را بهروز کرد. جامعهشناسی را فقط در دانشگاه و کلاس حبس نکرد، به عرصه عمومی کشاند، همان گونه که نام کانال تلگرامش هم «جامعهشناسی حوزه عمومی» بود.
من افتخار داشتم از مهر 1393 در پروژه «باید درباره آب گفتوگو کنیم» همکارش باشم. جامعهشناس زمانهاش بود و دریافت که محیطزیست و آب مسأله بزرگ پیش روی ایران عزیزش است. انجمن جامعهشناسی ایران را در کنار مرکز بررسیهای استراتژیک و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات برای چهارده نشست «باید درباره آب گفتوگو کنیم» بسیج کرد. همانقدر با شور و تعهد وارد بحث محیطزیست و آب شده بود که به تخصص اصلیاش درباره جامعهشناسی علم میپرداخت؛ همان قدر مؤثر که دو دوره از درخشانترین دورانهای انجمن جامعهشناسی ایران را مدیریت کرد.
یک سال اخیر جسمش دیگر همراهی نمیکرد، اما نگران ایران بود. آخرین بار در دیماه 1396 در نشستی که برای تحلیل اعتراضات خیابانی توسط انجمن جامعهشناسی ایران و انجمن علوم سیاسی برگزار شد، قبل از من سخنرانی کرد، با همه وجود از نگرانیهایش برای ایران گفت و هشدار داد. بیمناک بود، از سرطانی که او را تضعیف میکرد گویی نمیهراسید، شجاعانه با تن نحیفش آمده بود تا از سرطانهای خطرناکتری که بر جان ایران نشستهاند، بگوید. سخنش که تمام شد، توان نداشت بالای صحنه بماند، آرام صندلی را ترک گفت و در بین حضار نشست. اما این 6 ماه آخر هم دست از تلاش برنداشت، فعالانه اندیشید، نوشت، سخن گفت تا شاید گوش شنوایی پیدا شود.
کتابهای پرشمارش یادگارهای جاودانه اوست. یادگارهای مردی که هم اخلاق و اصول دانشگاه را درونی کرده بود، هم در دفاع از استقلال و آزادی دانشگاه نوشت، هم برای اعتلای علم کوشید و هم مسئولیت اجتماعی دانشگاهیبودن را یک لحظه از یاد نبرد. تردید ندارم در حالی ایران را ترک گفته که از عمق جان نگران این آب و خاک بوده است. روحش شاد.
برخی از کتابهای تألیفشده توسط محمدامین قانعیراد:
"تعاملات و ارتباطات در جامعه علمی: بررسی موردی رشته علوم اجتماعی"
"تبارشناسی عقلانیت مدرن، قرائتی پست مدرن از اندیشه شریعتی"
"جامعه شناسی کنشگران علمی در ایران"
"مشارکت سیاسی و اجتماعی نخبگان"
"ساختار مدیریت نظام علمی کشور"
"نظام عملی کشور دربرنامه سوم توسعه"
"شبکه سیاستی علم و فناوری: نظریهها، تجربیات و مدل مفهومی"
"پیمایش علم و جامعه: تجربه جهانی و اجرای نسخه ایرانی"
"الگوی چهاروجهی برای ارزیابی توسعه علوم انسانی"
"نخبگان دانش: مشارکت یا مهاجرت؟"
"زوال پدرسالاری؛ فروپاشی خانواده یا ظهور خانواده مدنی"»