اغلب شاعران ایرانی اشعار زیبایی را درباره حضرت محمد سروده اند که هر کدام از این اشعار دارای مضامین عاشقانه و عارفانه هستند و اگر شما به خواندن شعرهای مذهبی علاقه مند هستید بهتر است در زمان اوقات فراغت خود مجموعه شعر درباره حضرت محمد را مطالعه کنید و یا این اشعار را در شبکه های پرمخاطب اجتماعی برای دوستان و آشنایان خود ارسال کنید.
شعر درباره امام زمان، شعر درباره حضرت محمد و شعر زیبا درباره خدا از انواع اشعار پرمخاطب و دلنشین مدهبی هستند که اغلب شاعران بزرگ نظیر سعدی و سنایی و مولوی و حافظ و … این اشعار زیبا را سروده اند.
مجموعه چند شعر درباره حضرت محمد(ص)
شعر در مورد عید مبعث و شعر درباره ولادت حضرت محمد و شعر درباره رحلت حضرت محمد از انواع اشعار زیبایی هستند که در مورد حضرت محمد سروده شده اند. در ادامه این مطلب مجموعه ای بی نظیر و پرمحتوی شعر درباره حضرت محمد (ص) را گردآوری کرده ایم که امیدواریم این شعرهای دلنشین مورد توجه تان قرار بگیرند.
شعر درباره حضرت محمد با مضامین عاشقانه
نور عترت آمد از آیینهام
کیست در غار حرای سینهام
رگ رگم پیغام احمد میدهد
سینهام بوی محمد میدهد
من سخن گویم ولی من نیستم
این منم یا او ندانم کیستم
جبرئیل امشب دمد در نای من
قدسیان خوانند با آوای من
ای بتان کعبه در هم بشکنید
با من امشب از محمد دم زنید
از هوا گلبانگ تهلیل آمده
دیده بگشایید جبریل آمده
مکه تا کی مرکز نا اهلهاست
پایمال چکمه بوجهلهاست
مکه دریای فروغ وحی شد
بت پرستان بت پرستی نهی شد
روز، روز مرگ ظلم و ظالم است
بانگ نفرت مرد ، اقرا حاکم است
یا محمد منجی عالم تویی
این مبارک نامه را خاتم توئی
انبیا مشعل ز تو افروختند
وز دمت پیغمبری آموختند
غیرت و مردانگی آیین توست
عزت زن در حجاب دین توست
بر همه اعلام کن زن برده نیست
برده مردان تن پرورده نیست
خاتم توحید در انگشت تو
حق به پیش روی و حیدر پشت تو
ما تو را زهرای اطهر دادهایم
شیر مردی مثل حیدر دادهایم
ما تو را دادیم در بین همه
یک خدیجه یک علی یک فاطمه…!
شعر زیبا در مورد پیامبر اکرم(ص)
“امین” و “امن” و “مومن” آنقَدَر دنیا خطابت کرد
خدا طاقت نیاورد و سرانجام انتخابت کرد
برای هر سری از روشنایت سایه بان می خواست
که شب را پیش پایت سر برید و آفتابت کرد
حجازِ وحشیِ زیبا ندیده دل به حسن ات باخت
که بت ها را شکست و قبله ی دلها حسابت کرد
خدا از چشم زخم مردمان ترسید پس یک شب
تو را تا آسمان ها برد و مثل ماه قابت کرد
تو را از آسمان بارید مثل عشق بر دنیا
زمین را تشنه دید و در دل هر قطره آبت کرد
دوای درد دین و درد دنیا ، درد بی دردی
حضورت دردهای مرگ را حتی طبابت کرد
تو را از دورها هم می شود آموخت ای خورشید!
زمین گیرانه حتی با تو احساس قرابت کرد
که از این فاصله ، این سال های دوریِ نوری
همیشه پرتو مهرت به شب هامان اصابت کرد
هنوز از قله های ماذنه نور تو می روید
فقط باید دعا خواند و یقین در استجابت کرد
شعر حافظ درباره حضرت محمد ص(9
ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را رفیق و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا
فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد
به صدر مصطبهام مینشاند اکنون دوست
گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد
خیال آب خضر بست و جام اسکندر
به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد
طربسرای محبت کنون شود معمور
که طاق ابروی یار منش مهندس شد
لب از ترشح می پاک کن برای خدا
که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
کرشمه تو شرابی به عاشقان پیمود
که علم بیخبر افتاد و عقل بیحس شد
چو زر عزیز وجود است نظم من آری
قبول دولتیان کیمیای این مس شد
ز راه میکده یاران عنان بگردانید
چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد
شعر درباره حضرت محمد با مضامین دلنشین و عارفانه
آن شب سکوت خلوت غار حرا شکست
با آن شکست، قامت لات و عزا شکست
آمد به گوش ختم رسولان ندا بخوان
مُهر سکوت لعل بشر زان ندا شکست
با خواندن نخوانده الفبا طلسم جهل
در سرزمین رکن و مقام عصا شکست
آدم به باغ خلد خدا را سپاس گفت
تا سد ظلم و فقر به امالقرا شکست
نوح نبى به ساحل رحمت رسید و خورد
طوفان به پاس حرمت خیرالورا شکست
بر تخت گل نشست در آتش خلیل حق
تا ختمالانبیا گل لبخند را شکست
عیسى مسیح مُهر نبوت به او سپرد
زیرا که نیست دین ورا تا جزا شکست
آمد برون ز غار حرا میر کائنات
آن سان که جام خنده باد صبا شکست
در خانه رفت و دید خدیجه که مىدهد
از بوى خویش مُشک غزال ختا شکست
بر دور خویش کهنه گلیمى گرفت و خفت
آمد ندا که داد به خوابش ندا شکست
یا «ایها المدثر»ش آمد به گوش و گفت
باید که سد درد ز هر بینوا شکست
قانون مرگ زنده به گوران به گورکن
کز مرگ دختران نرسد بر بقا شکست
آماده بهر گفتن تکبیر کن بلال
چون مىدهد به معرکه خصم دغا شکست
اینک به خلق دعوت خود آشکار کن
هرگز نمىخورد به جهان دین ما شکست
برخیز و بت شکن که على دستیار توست
کز بت نمىخورد على مرتضى شکست
طعن ابى لهب نکند رنجه خاطرت
کو مىخورد ز آیه «تبت یدا» شکست
«ژولیده» گفت از اثر وحى ذات حق
آن سکوت خلوت غار حرا شکست
شعر کوتاه در مورد حضرت محمد
قلب مکه می تپد بی اختیار
مکه سرتا پا غرور و افتخار
رخت نو پوشیده بر تن روزگار
در دل او شادمانی بی شمار
کوی و برزنها چراغانی شده
دیده ها از شوق بارانی شده
فرش شد با فرش دیده این زمین
شادمان در آسمان روح الامین
شعر درباره حضرت محمد با ریتمی دلنشین
آیه آیه همه جا عطر جنان می آید
وقتی از حُسن تو صحبت به میان می آید
جبرئیلی که به آیات خدا مانوس است
بشنود مدح تو را با هیجان می آید
می رسی مثل مسیحا و به جسم کعبه
با نفس های الهی تو جان می آید
بسکه در هر نفست جاذبهی توحیدی است
ریگ هم در کف دستت به زبان می آید
هر چه بت بود به صورت روی خاک افتاده ست
قبلهی عزت و ایمان به جهان می آید
با قدوم تو برای همهی اهل زمین
از سماوات خدا برگ امان می آید
نور توحیدی تو در همه جا پیچیده ست
از فراسوی جهان عطر اذان می آید
عرش معراج سماوات شده محرابت
ملکوتی ست در این جلوهی عالمتابت
خاک از برکت تو مسجد رحمانی شد
نور توحید به قلب بشر ارزانی شد
خواست حق، جلوه کند روشنی توحیدش
قلب پر مهر تو از روز ازل بانی شد
ذکر لب های تو سرلوحهی تسبیحات است
عرش با نور نگاه تو چراغانی شد
قول و افعال و صفاتت همه نور محض اند
نورت آئینهی آئین مسلمانی شد
به سراپردهی اعجاز و بقا ره یابد
هر که در مذهب دلدادگی ات فانی شد
خواستم در خور حسن تو کلامی گویم
شعر من عاقبتش حسرت و حیرانی شد
ای که مبهوت تو و وصف خطی از حسنت
عقل صد مولوی و حافظ و خاقانی شد
«از ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد»
جنتی از همهی عرش فراتر داری
تو که در دامن خود سورهی کوثر داری
دیدن فاطمه ات دیدن وجه الله است
چه نیازی است که تا عرش قدم بر داری
جذبهی چشم تو تسخیر کند عالم را
در قد و قامت خود جلوهی محشر داری
عالم از هیبت تو، شوکت تو سرشار است
اسداللهی چون حضرت حیدر داری
حسنین اند روی دوش تو همچون خورشید
جلوهی نورٌ علی نور ، مکرر داری
اهل بیت تو همه فاتح دل ها هستند
روشنی بخش جهان، قبلهی دنیا هستند
ای که در هر دو سرا صبح سعادت با توست
رحمت عالمی و نور هدایت با توست
چشم امید همه خلق و شکوه کرمت
پدر امتی و اذن شفاعت با توست
با تو بودن که فقط صرف مسلمانی نیست
آنکه دارد به دلش نور ولایت، با توست
بی ولای علی این طایفه سرگردانند
دشمنی با وصی ات، عین عداوت با توست
باید از باب ولای علی آید هر کس
در هوای تو و در حسرت جنت با توست
سالیانی ست دلم شوق زیارت دارد
یک نگاه تو مرا بس، که اجابت با توست
کاش می شد سحری طوف مدینه آنگاه
نجف و کرب و بلا و حرم ثارالله
شعر درباره پیامبر اکرم(ص)
ماه، فرو مانَد از جمال محمّد
سرو نباشد به اعتدال محمّد
قدر فلک را کمال و منزلتی نیست
در نظر قدر، با کمال محمّد
وعدة دیدار هر کسی به قیامت
لیلة اسری، شب وصال محمّد
شعر درباره حضرت محمد با ریتمی زیبا
گزینم قران است و دین محمّد
همین بود ازیرا گزین محمّد
یقینم که من هر دُوان را بورزم
یقینم شود چون یقین محمّد
کلید بهشت و دلیل نعیم
حصار حصین چیست؟ دین محمّد
محمّد رسول خدای است زی ما
همین بود نقش نگین محمّد
مجموعه ای از اشعار درباره حضرت محمد
امروز قلب عالم و آدم حرای توست
این کوه نور شاهد حرف خدای توست
مکه دگر برای بزرگیت کوچک است
فریاد کن رسول که دنیا برای توست
اقرأ باسم ربک یا ایهاالرسول
قران بخوان امین که همین آشنای توست
لات و هبل برای تو تعظیم کردهاند
وقتی که قلب سنگی عُزی فدای توست
خورشید و ماه بین دو دست تو دل خوشند
یعنی تمام تکیه عالم عصای توست
بعد از هزار سال دگر میشناسمت
وقتی که جای جای دلم رد پای توست
فریادتان تمام زمین را گرفته است
امروز هر چه میشنوم از صدای توست
شعر کوتاه درباره حضرت محمد(ص)
ای آفتاب گردون، تاری شو و متاب
کز برج دین بتافت یکی روشنی آفتاب
آن آفتاب روشن شد جلوه گر که هست
ایمن ز انکساف و مبرّا ز احتجاب
شمس رسل، محمّد مرسل که در ازل
از ما سوی الله آمده ذات وی انتخاب
مجموعه 10 شعر درباره حضرت محمد با انواع مضامین عارفانه را در این مطلب مطالعه خواهید کرد که امیدواریم این اشعار مورد توجه تا ن قرار بگیرند و از مطالعه آن ها نهایت لذت را ببرید. در صورت تمایل می توانید برای مطالعه انواع اشعار مذهبی به بخش شعر مذهبی مجله آرگا مراجعه کنید.