سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت 7:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
پیشنماز خاص برای جریان خاص
به تازگی تصاویری از سخنرانی و اقامه نماز جماعت احمد خمینی، فرزند حسن خمینی، فرزند یادگار امام (ره) در شهر قزوین منتشر شده است.
در این تصاویر همچنین دیده میشود که حجتالاسلام قدرتالله علیخانی، از چهرههای مشهور اصلاحطلب در کنار چند روحانی معمّر دیگر و چند نفر دیگر، به احمد خمینی اقتدا کرده و مشغول نماز جماعت هستند.
این افراد همچنین در تصویری دیگر نیز پای منبر احمد خمینی مشاهده میشوند.
*صد البته اقتدای این افراد به شخص کم سن و سالی از خانواده حسن خمینی و یا نشستن پای منبر و سخنان او، به لحاظ شرعی و در ظاهر امر ایرادی ندارد.
اما نکته اینجاست که این معمّرین و امثال حجتالاسلام علیخانی، آیا طبق عادت به سایر ملبّسین جوان نیز اقتدای جماعت میکنند و به سخنانشان گوش فرا میدهند یا اینکه این امام جماعت خاص از امتیازات ویژهای برخوردار بوده است!؟
گفتنیست، برگزاری مراسم عمامهگذاری اختصاصی و خارج از سنتهای معمول طلبگی برای احمد خمینی که چندی قبل با حضور چهرههای جریان چپ و افراد حاشیه دار برگزار شد، موجی از انتقادات را برانگیخته است.
***
سرمایه اجتماعی عارف کم شده و باید قید انتخابات 1400 را بزند
«علی صوفی»، فعال اصلاحطلب و از وزرای دولت اصلاحات در بخشی از یک مصاحبه با سایت نامهنیوز درباره فعالیتهای محمدرضا عارف و اینکه گفته میشود او قصد کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 را دارد، گفته است:
آقای عارف قبل از انتخابات مجلس دهم نگاهش به انتخابات ریاست جمهوری 1400 بود اما بعد از ورود به مجلس سرمایه اجتماعیاش تنزل یافت و طبعا طرح این بحث ضعیف شد.
او همچنین تصریح میکند:
در کل، این موضعگیری های آقای عارف الان اقتضایی است و در وضعیت فعلی همه در حال موضعگیری و اظهارنظر درباره مسائل مختلف همچون رفع حصر، عدم انحصار در پیام رسان ها و حفظ برجام هستند و نمی توان این را ویژه برنامه ریزی برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 تلقی کرد. در مجموع آقای عارف باید بیشتر به فکر انتخابات مجلس سال 98 باشد تا انتخابات ریاست جمهوری 1400.[1]
*کنایههای اصلاحطلبان ستادی به عارف تمامی ندارد...
برخی معتقدند علت این کنایهها آنست که چپها عامل ناکامیهای خود در مجلس و مثلاً حضور نداشتن در ریاست قوه مقننه را عارف میدانند و از بابت مدیریت او بر فراکسیون امید هم ناراضیاند.
چندی قبل بود که احمد حکیمیپور، یکی از چهرههای جریان خاص در همین رابطه گفته بود که عارف یک رکورد تاریخی برجای گذاشته و با اینکه نفر اول انتخاب تهران شده اما نتوانسته(یا نخواسته) هیچ پستی را در مجلس احراز کند. [2]
حمیدرضا جلاییپور، دیگر فعال اصلاحطلب نیز سال گذشته طی اظهاراتی تأکید کرد که عارف در مجلس ضعیف عمل کرده و نتوانسته تمام راهیافتگان نزدیک به دولت و اصلاحطلبان را در مجلس حفظ کند. [3]
با تمام این سخنان اما گویا آقای عارف بدش نمیآید در انتخابات سال 1400 شرکت کند. این در حالیستکه او تجربه انتخابات 92 و کنار رفتنش به دستور اصلاحطلبان (به دلیل رأی نداشتن) را هم دارد و گویا از این انتقادهای گاه و بیگاه اصلاحطلبان نیز قصد درس گرفتن ندارد.
***
علویتبار: بهخاطر اصلاحطلبان است که به ایران حمله نمیشود!
«علیرضا علویتبار»، فعال سیاسی اصلاحطلب به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با شماره شنبه گذشته روزنامه اعتماد در اشاره به جریانات برانداز و نسبت آنها با اصلاحطلبی گفته است:
«کسانی که می گویند اصلاحطلبان خواهان وضع موجود هستند از این گله دارند که چرا اصلاح طلبان روشهای خشونت آمیز را محکوم میکنند و مقابل مداخله خارجی میایستند و موضع دارند. آنها این دو روش را کارآمدتر و سریعتر میدانند. البته اصلاحطلبان به دنبال تغییرات یکشبه نیستند. میدانیم که تغییرات اجتماعی معمولا کند صورت میگیرد، به خصوص اگر قرار باشد با خشونت ترکیب نشود. آنها میخواهند تغییرات، ناگهانی رخ دهد. این مساله با امنیت ملی و موقعیت سیاسی و جغرافیایی ما متناسب نیست. در شرایطی که فشارها بر ایران زیاد است، حضور اصلاحطلبان در داخل کشور مشروعیت حمله خارجی به ایران را از بین برده است. اگر اصلاحطلبان از قدرت خارج شوند، بهتر میتوان حمله کشوری خارجی را توجیه کرد.»[4]
*اظهارات علویتبار در حالیست که تا پیش از این عنوان میشد چیزی به نام رفع تهدید و سایه جنگ اثر «برجام روحانی» است!
ادعایی که البته با علنیشدن شکست توافق هستهای و خروج آمریکا از برجام نیز اثری از آن نیست و بیانکنندگان آن، ترجیح میدهند اشاره خاصی به حرفهای 3 سال قبل خود نداشته باشند.
صحبت علویتبار البته حاوی تأملات بیشتری است...
این چه تغییری در ساختار سیاسی ایران است که با عملگری اصلاحطلبان محقق میشود و دشمن هم با آن همراستا است!؟
اظهارات این فعال جریان چپ در عین حال در مغناطیس این حقیقت قرار دارد که جریان خاص بر خلاف ادعای خود مبنی بر دوری از براندازی و خشونت اما نه تنها سابقه خوبی در 2 فتنه 78 و 88 بر جای نگذاشته بلکه گِرای حضور خیابانی و حتی حضور میلیونی را هم در اعتراض به نظام به مردم داده است...
کما اینکه این شخص آقای علویتبار بود که چندی قبل طی اظهاراتی در یک نشست با اشاره به ضرورت حل مشکلات گفته بود: بگذارید با صراحت بگویم که اعتقاد ندارم که زمان زیادی داریم. فکر میکنم نقطه عطفی در ایران در حال اتفاقافتادن است و ایران نیاز به یک تغییر بنیادین دارد.
و تأکید کرده بود: وضعیتی طوری است که من بهشدت ترسیدهام؛ نه به دلیل تظاهراتی که از سوی در حدود 110 تا 150هزارنفر شده است. البته آنها هم مردم هستند و حق اعتراض دارند، ولی اتفاق بزرگی نیست. یادتان باشد ما در همین تهران تظاهرات سهمیلیونی مسالمتآمیز هم داشتهایم؛ یعنی میشود نیروی اجتماعی بزرگتری نیز فراهم کرد، بدون آنکه به خشونت منتهی شود! [5]
شگفتانگیز آنکه کم نیستند چهرههایی از جریان چپ که این روزها صراحتا تأکید دارند قرار است انقلاب شود، اصلاحات در حکومت بعدی ایران هم زنده میماند و در جامعه ایران انقلاب رخ خواهد داد! [6]
گفتنیست مسئله «وقوع فتنه اقتصادی» از 2 سال قبل در وبلاگ مشرق مورد اشاره قرار گرفته است.
با عنایت به آن تحلیل، که در مطالب متعدد پیرامون آن توضیح دادیم و پس از تحقق و وقوع پیش لرزهاش در دیماه گذشته که تماماً با عملگری اصلاحطلبان و القائات روانی آنها در ذهن جامعه صورت گرفته بود؛ اکنون نیز به نظر میرسد جریان خاص در حال طراحی رخدادی بزرگتر است...
رخدادی بزرگتر از فتنه دیماه 96 و یا حتی سال 88 که در آن قرار است به بهانه مشکلات اقتصادی، گرسنه بودن تمام مردم ایران، تأثیر 100 درصدی تحریمها و در یک کلام «نامطلوب بودن وضع موجود» در ذهن مردم! (که تماماً نادرست هستند) یک «اعتراض ظالمانه» علیه نظام اسلامی شکل بگیرد.
اعتراضی که حرکاتی مثل دراویش پاسداران و یا هنجارشکنی دختران خیابان انقلاب قرار است نقش «آتشزنه» را برای آن ایفا کند.
لازم به توضیح است که وقتی گفته میشود القائات جریان خاص در قبال وضع موجود بود که سبب بوجود آوردن نارضایتی و ایجاد فتنه شد از آن روست که سخنان آنها در قبال وضع موجودی که خود مسببالاسباب آن هستند، دروغ و یا بزرگنمایی در قبال مشکلات عادی کشوری است که اقتصادش به گواه بانک جهانی در رده هجدهم جهان قرار دارد، شاخص عدالتش (ضریب جینی) به گواه سازمان ملل از آمریکا و چین روسیه بهتر است، نرخ بیکاریاش طی 7 سال گذشته نه تنها کاهش یافته بلکه به گواه 100 هزار شغل بلامتقاضی وزارت کار، بحرانی نیست و اتکایش به نفت نیز به گواه بلومبرگ به دلیل مطلوب بودن اقتصادش؛ یک اتکای حیاتی نیست.
طرفه آنکه جریان سیاسی خاص به تازگی و در کنار القای ناکارآمدی نظام و ناامیدی مردم! از مشکلات عادی کشور نیز تحت عنوان ابرچالش یاد میکند.
این در حالیست که فیض الله عربسرخی، از فعالان چپ اخیراً به سایت جماران اینطور گفته است که: «مأیوسسازی مردم پروژه یک جریان خاص است»!
او البته در بیان این صحبت، اشارهای به سابقه درازدامن دوستان خود در سیاه جلوهدادن اوضاع کشور و "تأکید بر ناامید بودن" مردم نکرده است...
***
1_ http://namehnews.ir/fa/print/486443
2_ http://www.jahannews.com/news/616072
3_mshrgh.ir/792122
4_http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3753063
5_mshrgh.ir/836280
_6mshrgh.ir/860859