ماهان شبکه ایرانیان

معرفی ۱۰ فیلم برتر کن لوچ ـ قسمت اول

یک فیلم یک جنبش سیاسی، حزب یا حتی یک مقاله نیست. فقط یک فیلم است. در بهترین حالت یک فیلم می‌تواند صدای خود را به اعتراض و خشم اجتماعی اضافه کند. ـ کن لوچ

یک فیلم یک جنبش سیاسی، حزب یا حتی یک مقاله نیست. فقط یک فیلم است. در بهترین حالت یک فیلم می‌تواند صدای خود را به اعتراض و خشم اجتماعی اضافه کند.
ـ کن لوچ

برای نیم‌قرن گذشته، فیلم‌ساز بریتانیایی کنث چارلز لوچ Kenneth Charles Loach، فیلم‌هایی ساخته است که به تجربیات سیاسی و اجتماعی طبقه کارگر می‌پردازد. لوچ از همان اولین نمایش‌های تلویزیونی شبکه بی‌بی‌سی تا فیلم‌های که جوایز نخل جشنواره کن را دریافت کرده‌اند، همیشه برای به چالش کشیدن وضعیت سیاسی سماجت و پافشاری فراوانی به خرج داده که به مباحثات و مشاجرات زیادی دامن زده است. در حالی که رسانه‌های راست‌گرا به او لقب “فیلم‌ساز دیوانه‌ی غضبناک “ داده‌اند و کارهایش را “خطابه‌های مارکسیستی “ می‌خوانند، او به‌واقع فیلم‌سازی باوجدان و حقیقت‌طلب است. مناظرات سیاسی آتشین همیشه جزوی از کارنامه فیلم‌سازی 50 ساله‌ی او بوده است. درست است که برخی از آثار او موفق به غلبه بر آموزه‌های ذاتی نیستند یا به دلیل کمبود پیچیدگی‌های سیاسی دچار محدودیت هستند؛ اما زمانی که پای به تصویر کشیدن صادقانه‌ی مردم طبقه کارگر می‌شود او یک قهرمان بلامنازع است. فقرا در فیلم‌های کن لوچ قربانیانی بیچاره نیستند. آن‌ها به محترمی و باوقاری افرادی هستند که به اصطلاح سطوح بالای جامعه را تشکیل می‌دهند و در عین حال به مقاومت علیه محصول فرعی همین جامعه طبقاتی می‌پردازند: فقر.متد کاری محبوب کن لوچ در فیلم‌سازی به این‌گونه است که ترجیح می‌دهد فیلم را به ترتیب زمانی وقایع، فیلم‌برداری کند و بخش‌های فیلم‌نامه مربوط به هر صحنه را در زمان فیلم‌برداری همان صحنه به بازیگران بدهد. او زمان کوتاهی به هر بازیگر می‌دهد تا برای آن صحنه آماده شود تا جای که ممکن است همه‌چیز طبیعی و کاملاً تازه از آب درآید. کن لوچ از دهه 1990 برخی از جذاب‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما را به مخاطبانش ارائه کرده. بخشی از این موفقیت مدیون همکاری او با فیلم‌نامه‌نویس، پل لورتی Paul Leverty است؛ کسی که در 12 اثر از 25 فیلم بلند کن لوچ مشارکت داشته است.
در ادامه این مطلب به معرفی 10 فیلم محبوبم از میان آثار این فیلم‌ساز اجتماعی ـ واقع‌گرای افسانه‌ای می‌پردازدم:

10ـ اراذل‌واوباش RIFF-RAFF 1991بین سال‌های اولیه دهه 70 تا اواخر دهه 80، کن لوچ با موانع و سختی‌های متعددی در زندگی خانوادگی و کاری خود مواجه بود (کارهای او اکثراً ممنوع شده مجوز دریافت نمی‌کردند). بعدها در سال 1990 او با فیلم سیاسی «دستور کار پنهان» Hidden Agenda وارد فاز جدیدی از مرحله کاری خود شد. اما این فیلم «اراذل‌واوباش» بود که جرقه شروع برند منحصربه‌فرد فیلم‌های رئالیسم اجتماعی او را زد که تاکنون و تا آخرین فیلم تحسین‌برانگیزش یعنی «من، دنیل بلیک» I, Daniel Blake ادامه داشته است. «اراذل‌واوباش» نیمی کمدی رمانتیک است و نیمی به هجو تاچریسم می‌پردازد (تاچریسم توصیف عقاید، سبک اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حزب محافظه‌کار بریتانیاست) . شخصیت اصلی فیلم، استیو (با بازی رابرت کارلایل Robert Carlyle)، که یک کارگر تخریب کار است و بر روی تخریب بیمارستانی کار می‌کند که قرار است تبدیل به یک آپارتمان لوکس شود. او با خواننده ناموفقی به نام سوزان وارد رابطه می‌شود که درگیر مشکلاتی با مواد مخدر است. هنرپیشه و کمدین کهنه‌کار، ریکی تاملینسون Ricky Tomlinson در نقش یک کاراکتر هیجان‌انگیز، رهبر یک اتحادیه را بازی می‌کند که کششی به سیاست‌های اقتصادی تاچر دارد.
9ـ در جستجوی اریک 2009 LOOKING FOR ERIC اگر بخواهیم لیستی از برخی نقاط برجسته حرفه‌ی کن لوچ تهیه کنیم، آن‌وقت انتخاب یک فوتبالیست فرانسوی ( همچنین برای تیم منچستریونایتد هم بازی کرده) اریک کانتونا Eric Cantona به‌عنوان بازیگر در نقش خودش باید یکی از اساسی‌ترین و واجب‌ترین انتخاب‌های این لیست باشد. «در جستجوی اریک» درباره اریک بیشاپ است یک پستچیِ میانه سال با بحران‌های زندگی متوسط و دو ازدواج شکست خورده. در داستانی که به نظر می‌رسد رگه‌ی کمیابی از رئالیسم جادویی در آثار کن لوچ باشد، اریک کانتونا قهرمان اریک بیشاپ از میان رویاهایش به شکل واقعی درآمده و در جلوی چشمانش ظاهر می‌شود و کمک‌ها و مشاوره‌هایی را به او ارائه می‌دهد (کانتونا بازی بسیار خوبی را در این یلم ارائه می‌دهد). این یکی از خوش‌بینانه‌ترین و سرزنده‌ترین فیلم‌های کن لوچ است. «در جستجوی اریک» قطعاً بعضی از المان‌هایی که از مشخصه‌های کن لوچ است را در خود دارد، با این حال این فیلم به میزان زیادی المان‌های لذت‌بخش “چیزهای فراتر از زندگی” هم داراست. این فیلم درباره پذیرش ضرورت قهرمانان است؛ کسانی که میان انبوه سختی‌ها و ترس‌ها به ما به امید ادامه دادن می‌دهند.
8ـ سهم فرشتگان 2012 THE ANGELS’ SHAREاسم این فیلم از اصطلاحی می‌آید که توضیحی است درباره سهم تبخیر ویسکی (2 درصد در سال) در طول روند تولید. این فیلم تقریباً یک درام سرقت است که با نگاه منحصربه‌فرد کن لوچ از طنز و رئالیسم اجتماعی آمیخته شده. چهار دوست جوان گلاسکویی که همین حالا هم برای خلاف‌های که مرتکب شدند در حال انجام خدمات اجتماعی تحت نظر دولت هستند، نقشه دزدیدن یک ویسکی گران و نایاب را می‌ریزند که برای حراج در یک کارخانه ذوب ریخته‌گری نگه داشته می‌شود. رابی (با بازی پل برانیگان Paul Brannigan) کاراکتر رهبر در میان این چهار نفر است، که زندیگی‌اش تحت فقر و کودکی نابسامان و مجرمانه است. حالا او باید زندگی دوست‌دختر حامله‌اش را با تنها روشی‌هایی که بلد است تأمین کند. «سهم فرشتگان» برخلاف دیگر درام‌های کن لوچ مفهوم تماتیک خیلی بزرگی ندارد. با این حال مبارزه این اسکاتلندی‌های بدفرجام و مطرود برای به دست آوردن شانس دوباره، لذت‌بخش است. مانند همیشه رئالیسم اجتماعی و نقطه‌نظرها و تأثیرات انسانگرایانه کن لوچ از تبدیل شدن این فیلم به یک داستان سرگرم کننده‌ی بی‌محتوا جلوگیری کرده است.
7ـ بادی که کشتزار جو را تکان می‌دهد 2006 THE WIND THAT SHAKES THE BARLEYاگرچه این فیلم نخل طلای جشن کن را از آن خود کرد و در باکس آفیس کشور خود نیز فروش خوبی داشت اما رسانه‌های بریتانیایی انتقادات شدیدی علیه فیلم و به خاطر شکل به تصویر کشیدن آی آر ای IRA (ارتش جمهوری‌خواه ایرلند) به آن وارد کردند. این قابل درک است زیرا اکثر رسانه‌های بریتانیا در بحث‌های مربوط به ایرلند هرگز بی‌طرفی از خود نشان نداده‌اند. «بادی که کشتزار جو را تکان می‌دهد» داستان دمیان (با بازی کیلیان مورفی Cillian Murphy) را تعریف می‌کند؛ دکتر جوان و غیرسیاسی‌ای که پس از مشاهده‌ی حمله وحشیانه نیروهای انگلیسی، به صفوف آی آر اِی می‌پیوندد. کن لوچ بار دیگر ماهرانه بر تجربیات انسانی تمرکز می‌کند، هرچند مباحث سیاسی، جدای از پیچیدگی و بغرنجی‌اش، بر روایت داستان غلبه می‌کند. کن لوچی به خوبی و کاملاً کاراکترها را درون محیط خشن روستایی دهه بیست جای می‌دهد. تاکتیک‌های استعماری انگلیس بسیار دقیق پرداخت شده است، درست همان‌طور که در ایرلند و دیگر کشورهای خارجی بوده است.
6ـ نام من جو است 1998 MY NAME IS JOEکاراکتر اصلی یک معتاد به الکل در حال ترک از محله فقیرنشین گلاسکو است (با بازی خارق‌العاده‌ی پیتر مولان Peter Mullan). جو مربی تیم فوتبال گروهی از بچه‌های محلی است که به شکلی خانواده‌ی او محسوب می‌شوند.او کارهای غیر معمولی هم برای اضافه کردن به درآمد خود نیز انجام می‌دهد. زندگی او هنگامی که با یک مددکار اجتماعی به نام سارا (لوئیس گودال Louis Goodall) وارد رابطه می‌شود رو به بهبودی بیشتری می‌رود. هر دو آن‌ها ارواحی آسیب دیده دارند که سعی دارند بر گذشته تلخ خود غلبه کنند. برخلاف بسیاری از فیلم‌های لوچ در این فیلم تبه‌کاری تیپیکال به شکل یک دلال مخدر بی‌رحم وجود دارد. «نام من جو است» خیلی یک کنکاش اجتماعی محسوب نمی‌شود بلکه داستانی ساده درباره مردی خوب است که با موانع و تراژدی‌های بزرگی مواجه می‌شود. با این حال آنچه فیلم را از تبدیل شدن به داستانی سنتی و شعاری می‌رهاند، جریان سیال و طبیعی روایت و احساسات واقعی و خالص آن است.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان