آنچه در نقلها آمده آن است که چهار هزار نفر از ایشان نقل قول کردهاند نه آنکه مانند شاگردانی به صورت مرتب خدمت ایشان میرسیدند.
با این وجود، باید به نکات ذیل توجه کرد:
1. زمان امامت امام صادق(ع)، دوران طلائی شیعه میباشد. به جهت درگیریهایی که بین دو جریان اموی و عباسی وجود داشت، فضای اجتماعی کمی بازتر شده و موقعیتی به وجود آمد که امام توانست در آن، شاگردان بسیاری را تربیت کند و روح تازهای در کالبد شیعه بدمد.
2. برخی از مورخان و محدثان بیان داشتهاند که چهار هزار نفر از امام صادق(ع)، روایت نقل کردهاند: » محدثان اسامی راویان ثقهای که با وجود اختلاف نظرات و اعتقاداتشان، از امام صادق(ع) نقل میکردند را چهار هزار نفر دانستهاند».
همانگونه که از این نقل به دست میآید، تعداد کسانی که از ایشان نقل قول کردهاند، چهار هزار نفر بودهاند و این لزوماً بدان معنا نیست که تمام این افراد، شاگرد حضرتشان(به معنای واقعی کلمه) بوده باشند بلکه ممکن است بسیاری از آنان تنها مدت بسیار کوتاهی امام را دیده و از ایشان خبر نقل کردهاند.
3. در علم حدیث، ناقل(نقل کننده) و منقول عنه( کسی که خبر از او نقل میشود) را شاگرد و استاد نیز میگویند؛ لذا این احتمال وجود دارد که آنچه به عنوان وجود چهار هزار شاگرد برای امام صادق(ع) عنوان میشود، از این اصطلاح نشأت گرفته باشد. بنابر این داشتن چهار هزار شاگرد برای امام صادق(ع) بر اساس این اصطلاح خاص است ولی دلیلی در وجود این تعداد شاگرد (به معنای رایج شاگرد بودن) وجود ندارد.
4. طبیعی است که شاگردان آن حضرت را هر تعداد بدانیم، تأثیری در شخصیت، مقام و ارزشمندی آن امام همام برای ما ندارد و ما در هر صورت ایشان را در بالاترین درجه و مقام میدانیم.