فیلم «کفشهایم کو»، داستان پیرمردی به نام حبیب با بازی «رضا کیانیان» است که در آستانه بیماری آلزایمر قرار دارد. او که به تنهایی زندگی میکند و گهگاه برادرزادهاش «بهاره» به او سر میزند، پس از رفتن به خیابان با اطلاع از بیماری آلزایمرش گم میشود و نمیتواند به منزلش بازگردد. پس از این سکانس موضوع اصلی فیلم مشخص میشود و با شخصیت حبیب همراه میشویم تا شاهد زندگی دردمندانه پیرمردی بیمار باشیم که همه زندگیاش را از دست داده و حالا که در پیری و دوران بیماری، قسمتی از داشتههای زندگی گذشتهاش بازمیگردند، او دیگر ذهن و حافظهای ندارد تا بتواند حضور همسر و فرزندش را که پس از گذشت بیستسال نزد او بازگذشتهاند درک کند و از بودن در کنار آنها لذت ببرد.
«رویا نونهالی» که نقش پریناز همسر حبیب را ایفا می کند در نیمه دوم فیلم به داستان اضافه میشود، او به خاطر اطلاع از حقایقی در زندگی گذشتهاش با حبیب به ایران باز آمده، چراکه تنها دخترش نزد حبیب مانده و تصمیم دارد از پدر پیر و بیمارش نگهداری کند.
فیلم لحنی عاشقانه و احساسی دارد و در تصویرکردن رابطهٔ ازدسترفته پدری عاشق با دخترش توانسته به لحنی احساسی در سینما برسد و در همین راستا تصاویر و صحنههایی خلق کند که مخاطب را به شدت تحتتأثیر قرار میدهد. بازی «رضا کیانیان» در نقش حبیب یکی از بهترین بازیهای سالهای اخیر اوست و کیانیان توانسته به خوبی نقش یک بیمار آلزایمری را ایفا کند که در نوسان ذهنی است و گهگاه خاطراتی دور و نزدیک را به یاد میآورد. صحنههایی از بازی کیانیان، به قدری با جزئیاتِ پرداختشدهاش، خوب از آب درآمده که بعید است مخاطب با دیدنش به این زودیها بازی استادانه او را از یاد ببرد.
(این یادداشت کوتاه، معرفی فیلم است. مطالب تحلیلی از فیلم در آینده منتشر خواهد شد.)