هفته نامه همشهری جوان - سعید بی نیاز: حتما شما هم از دوره مدرسه این بچه ها را یادتان هست؛ بچه هایی که بدون حضور دوست نزدیک شان حتی سر آبخوری هم نمی رفتند. آنها که اعتماد به نفس شان همیشه به حضور دیگری وابسته بود. حالا فکر کنید آدم بزرگ هایی هستند که خصلت همان بچه ها را دارند. جمله بهترش این است که آدم بزرگ هایی هستند که خصلت بچگی خودشان را در خودشان نگه داشته اند.
آدم بزرگ هایی که بدون حضور دوست، همکار، همسر یا حتی والدین شان هیچ کاری را شروع نمی کنند، هیچ کاری را ادامه نمی دهند و حتی هیچ کاری را به پایان نمی رسانند. آنها همیشه از دیگران یک قهرمان بیرونی می سازند و فکر می کنند بدون این قهرمان کارهای شان پیش نمی رود. آنها یک مانع درونی بزرگ به نام «وابستگی عملی» دارند. اگر شما هم از آنها هستید یا یکی از آنها دور و برتان است، این مطلب را از دست ندهید.
وابستگی؛ انواع و اقسام
وابسته ها همیشه آدم های آویزانی نیستند. بنا به این که آدم ها چطور با صدایی که در درون شان می گوید «تنهایی نمی تونی» روبرو شوند، شکل های مختلفی از وابستگی بروز می دهند.
آویزانم چون وابسته ام
شکل کلاسیک وابستگی آویزان بودن به «یک نفر دیگر» است. این آدم ها از انجام پروژه دانشگاه تا گرفتن قیمت لباس به یک نفر دیگر احتیاج دارند. ممکن است در طول زمان «یک نفر دیگر» از آدمی به آدمی دیگر منتقل شود اما وابستگی به قوت خود باقی می ماند.
هیچ کاری نمی کنم چون وابسته ام
این آدم ها نه به کسی برای انجام دادن کارهای شان رو می اندازند نه خودشان جرأت انجام دادنش را دارند. آنها بین کوشش بیهوده و خفتگی، خفتگی را برگزیده اند. وضع آنها از هر سه گروه بدتر است، چون واقعا بی عملند.
مستقل نمایم چون وابسته ام
گروه سوم از وابسته ها برای این که به خودشان ثابت کنند تنهایی می توانند کار کنند، از آن طرف بام افتاده اند. آنها برای هیچ کاری مشورت با کمک نمی گیرند. آنها بدون اینکه یاد گرفته باشند، خودشان برای خودشان دارو تجویز می کنند، برق کشی می کنند و تعمیرات می کنند. نتیجه این که گند می زنند و دوباره باورشان می شود که حتما یک نفر دیگر باید باشد تا کارها درست پیش برود.
رابطه وابسته ها
وابسته ها با آدم های خاصی ارتباط برقرار می کنند. در واقع بعضی از آدم ها جذابیت های ویژه ای برای وابسته ها دارند. این دو گروه از آن جمله اند.
قوی ها
آدم های وابسته با آدمی رابطه برقرار می کنند یا بهتر است بگوییم به آدم هایی می چسبند که قوی و موفق هستند یا حداقل وابسته ها فکر می کنند آنها قوی و موفق هستند. به گمان البته باطل وابسته ها در کنار آنها تا ابد همه چیز درست پیش می رود.
وابسته پرورها
خودشیفته های نوچه پرور، جفت های ظاهرا مناسبی برای وابسته ها هستند. آنها یک رابطه از بالا به پایین با وابسته ها برقرار می کنند و مدام پایین بودن وابسته ها و بالا بودن خودشان را یادآوری می کنند و ظاهرا هر دو هم راضی هستند.
وابستگی عملی از کجا می آید؟
نوزادها برای زنده ماندن کاملا به دیگران وابسته هستند اما هیچ نوزادی دلش نمی خواهد نوپا نشود، هیچ نوپایی دلش نمی خواهد خردسال نشود، هیچ خردسالی هم دلش نمی خواهد کودک و نوجوان و بزرگسال نشود. در ذهن همه ما برنامه ای ریخته شده که دوست داریم مستقل و مستقل تر شویم. چه چیزی باعث می شود آن نوزاد وابسته همچنان در درون یک بزرگسال باقی بماند؟
والدین بیش از حد حمایتگر
والدینی که از همان اول نمی گذارند بچه ها قدم از قدم بردارند، مدام بغل شان می کنند، مدام نگرانند که بچه نیفتد و این نگرانی را در زبان و عمل نشان می دهند، یعنی هم به بچه می گویند نیفتی و هم بغلش می کنند، آنهایی که کاردستی بچه های مهد کودکی شان را خودشان می سازند، مشق بچه های شان را خودشان می نویسند و به بچه های دبیرستانی شان اجازه نمی دهند بروند اردو، باید منتظر بزرگسال هایی باشند که تا سال های سال، بیخ ریش پدر و مادر می مانند.
والدین دیکتاتور
والدینی که بیش از حد به بچه دستور می دهند، نمی گذارند کودک خودش راه های خودش را برای حل مشکلاتش به کار بگیرد، نمی گذارند بچه بدون اجازه آنها آب بخورد، بزرگسالاتی را به جامعه تحویل می دهند که فکر می کنند همیشه بقیه بهتر از آنها می فهمند درست و غلط چیست.
والدین وابسته
والدینی که خودشان به دیگران وابسته اند، تا سال های سال در خانه حاج آقا و حاج خانم زندگی می کنند و درآمدشان به کسب و کار یک بزرگتر وصل است، نمی توانند الگوی خوبی برای استقلال بچه های شان باشند.
والدین موفق
والدینی که بیش از حد موفق هستند، مثلا یک پزشک مشهور با یک بازاری معتبر هستند، بدون آن که خودشان بخواهند فاصله ای بین خود و کودک شان وجود دارد که می تواند به وابستگی بچه ها منجر شود.
ته تغاری بودن
گاهی بچه آخر بودن مخصوصا در خانواده های پر جمعیت، باعث وابستگی عملی بچه ها می شود. این حس را کوچک بودن فیزیکی نسبت به بقیه هم در خانواده می تواند به وجود آورد. در واقع بچه های آخر به اشتباه ممکن است فکر کنند از دیگران ناتوان ترند برای همین باید به آنها بچسبند. رفتار بچه های بزرگ تر هم می تواند این باور اشتباه را تقویت کند.
ضعف یا مریضی در کودکی
ممکن است یک دوره حاد یا مزمن مریضی یا معلولیت در کودکی، به اشتباه این احساس را در کودک به وجود بیاورد که همیشه برای همه کارهایش به دیگران وابسته خواهد ماند.
وابستگی عملی خود را بسنجید:
چقدر بی تو نمی توانم؟
این جملات را بخوانید و ببینید چقدر در موردتان صادق است. منبع این پرسشنامه کتاب «زندگی خود را دوباره بیافرینید» اثر جفری یانگ است.
1. زمانی که می خواهم مسئولیت انجام کارهای روزمره را بر عهده بگیرم، احساس می کنم بچه ام تا بزرگسال.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست تا غلط (3) اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
2. در انجام کارهای شخصی ام توانایی لازم را ندارم.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست تا غلط (3) اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
3. نمی توانم از پس انجام کارها برآیم.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست تا غلط (3) اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
4. معتقدم دیگران بهتر از خودم می توانند از من مراقبت کنند.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست تا غلط (3) اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
5. اگر با مسئولیت جدیدی روبرو شوم، به دردسر می افتم مگر این که کسی مرا راهنمایی کند.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست تا غلط (3) اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
6. نمی توانم هیچ کاری را درست انجام دهم.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست تا غلط (3) اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
7. آدم بی کفایتی هستم.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست تا غلط (3) اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
8. عقل درست و حسابی ندارم.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست تا غلط (3) اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
9. نمی توانم به قضاوت های خودم اعتماد کنم.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست تا غلط (3) اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
10. مسئولیت های زندگی روزمره برای من سخت و طاقت فرساست.
کاملا غلط (1) تقریبا غلط (2) بیشتر درست تا غلط (3) اندکی درست (4) تقریبا درست (5) کاملا درست (6)
نتیجه پر سشنامه
نمره هایی را که گرفته اید، با هم جمع بزنید و ببینید در کدام دسته هستید:
19-10 در مورد وابستگی عملی مشکل خاصی ندارید.
29-20 ممکن است گاهی وابستگی عملی به دیگران داشته باشید اما روی هم رفته مشکلی نیست.
39-30 رگه هایی از وابستگی عملی در شما وجود دارد.
49-40 وابستگی عملی حتما در شما وجود دارد.
60-50 وابستگی عملی شدید دارید.