ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

فاطمیون

ما گفتیم شما بگویید شهید شده است دیگر، چرا می گویید مفقود الاثر شده؟ چون پیکرش دست داعشی‌ها افتاده دیگه فکر می کنم داعشی ها دیگه لودر انداخته بودند و سرشان را لِه کرده بودند.
ما گفتیم شما بگویید شهید شده است دیگر، چرا می گویید مفقود الاثر شده؟ چون پیکرش دست داعشی‌ها افتاده دیگه فکر می کنم داعشی ها دیگه لودر انداخته بودند و سرشان را لِه کرده بودند.
ما گفتیم شما بگویید شهید شده است دیگر، چرا می گویید مفقود الاثر شده؟ چون پیکرش دست داعشی‌ها افتاده دیگه فکر می کنم داعشی ها دیگه لودر انداخته بودند و سرشان را لِه کرده بودند.
ما گفتیم شما بگویید شهید شده است دیگر، چرا می گویید مفقود الاثر شده؟ چون پیکرش دست داعشی‌ها افتاده دیگه فکر می کنم داعشی ها دیگه لودر انداخته بودند و سرشان را لِه کرده بودند.
آدم تا پدر و مادر نشود درست درک نمی کند، ولی خدا برای هیچکس اینطوری پیش نیاورد. واقعا کمر آدم می شکند، اما در این راه مایه افتخار ماست. ان‌شاالله شفاعتمان کنند.
آدم تا پدر و مادر نشود درست درک نمی کند، ولی خدا برای هیچکس اینطوری پیش نیاورد. واقعا کمر آدم می شکند، اما در این راه مایه افتخار ماست. ان‌شاالله شفاعتمان کنند.
محمدحسین وقتی می‌رفت، خیلی خوشحال بود؛ به قول خودمان خاکی بود. با همه رفیق می شد. در فامیل و محله، کسی نبود که ازش ناراحت شود.
می گفت بابا! من خودم چیزی نیستم، آن بچه های افغانستانی خودمان، خدا شاهد است اگر زمان امام حسین هم بودند پشت امام حسین را خالی نمی گذاشتند. می گفت بابا! هدف یا شهادت است یا پیروزی.
یک بار به مسجد محله‌مان رفته بودیم که دیدم دختری از خانه‌شان فرار کرده است. به حاج حمید گفتم که او را به خانه خودمان ببریم اما حاج حمید گفته نه! تعجب کردم. او همیشه دستش در کارهای خیر بود و...
یک سال افغانستان بود، در یک سال نماز را به من یاد داد؛ می خواست قرآن و اینها یادم بدهد که نشد. همه‌اش ایران بود، بعد موقعی افغانستان می‌آمد که آنجا هم کار داشت و من هم نمی توانستم کنارش باشم...
پیشخوان