ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

منزلشان

قبل از ازدواج با امام من خوابهای متبرک می دیدم، خواب هایی می دیدم که فهمیدم این ازدواج مقدر است. آن خوابی که دفعه آخری دیدم و کار تمام شد حضرت رسول (ص) امیر المؤمنین (ع) و امام حسن (ع) را در یک حیاط کوچکی دیدم که همان حیاطی بود که بعدها امام برای عروسی آن را اجاره کردند
امام در نجف معمولا نمی گذاشتند نوارهای درس ایشان ضبط بشود بعد از بحثهای حکومت اسلامی، خودشان فرموده بودند ضبط بشود ما برنامه گذاشتیم به این عنوان که صدا ضعیف است ضمن بلند کردن صدا ابتدای درس، نوارها را هم ضبط کنیم البته حاج احمد آقا هم در این مساله دخالت داشت، ایشان هم گفته بود این کار بشود
امام از بسیاری از تکلفاتی که سایر مراجع داشتند، از قبیل رفت و آمد کردن دستبوسی، تعظیم و تکریم و در خانه را باز کردن دوری می کردند. (1)
یادم هست من کوچک بودم، روزی پیرمردی برای باغچه منزل ما خاک آورد.ما سر سفره بودیم که او آمد.امام گفتند که این پیرمرد ناهار نخورده است.غذای ما زیاد نبود.بعد بشقابی از توی سفره برداشتند و خودشان چند قاشق از غذایشان را در بشقاب ریختند و به ما گفتند: «بیایید هر کدام چند قاشقی از غذای خود را در این بشقاب بریزید تا به اندازه غذای یک نفر بشود.»
در آن روزگار ما امام را به نام حاج آقا روح الله می شناختیم که از احترام فوق العاده زیادی برخوردار بودند. در حمام همواره نوبت سایرین را رعایت می کردند و مردم که می خواستند با اصرار نوبت خود را به امام بدهند قبول نمی کردند. (1)
پیشخوان