ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

پدرکشی

می‌دانستم اسلحه پدرم کجاست، به سراغ آن رفته و به سمت پدرم نشانه گرفتم. پدرم با دیدن اسلحه به سمت در خروجی رفت تا فرار کند، اما من تیر را شلیک کردم.
پدرم چند روز قبل فوت کرد، اما من مرگش را به کسی اطلاع ندادم و او را دفن نکردم و تصمیم گرفتم جسد پدرم را در خانه نگه دارم. جسد را زیر رختخواب‌ها گذاشتم و در این مدت هر روز به پدرم سر می‌زدم.
متهم در تحقیقات فنی و تخصصی به قتل پدرش با ضربه‌های چوب اعتراف کرد و انگیزه خود را از قتل اختلافات مالی با پدرش اعلام کرد.
چند ماه قبل زمانی که صحبت سر ارثیه شد، پسرم به‌نام بابک بر سر تقسیم ارثیه با من دعوایش شد و آنجا بود که راز قتل پدرش را برملا کرد.
مدارک نشان می‌داد که وی پس از قتل پدرش به خاطر عذاب وجدان به زندگی خود پایان داده است. طبق معاینات صورت گرفته جنایت صبح رخ داده بود و اجساد حدود 4 ساعت پس از قتل اول پیدا شده بود.
آنقدر اذیت‌مان کرد که نقشه قتلش را کشیدیم و سعی کردیم با مسمومیت او را به قتل برسانیم، اما موفق نشدیم تا اینکه شب حادثه وقتی پدرم در حال تماشای فیلم بود، من و مادرم با چاقو او را به قتل رساندیم.
تحقیقات قضایی آغاز و مشخص شد که مرد 57 ساله که بازنشسته نیروی انتظامی است با بیش از 40 ضربه خنجر 35 سانتی متری به قتل رسیده است.
ما چند بار بر سر این موضوع با هم درگیر شدیم و قهر کردیم، اما با وساطت دیگران آشتی کردیم. روز حادثه باز هم با برادرم سر همین موضوع مشاجره کردم و درحالی‌که عصبانی بودم با میله آهنی ضربه‌ای به سرش زدم و او را کشتم.
می‌خواستم از مادرم پول بگیرم و مواد بخرم. پدرم که موضوع را فهمید با هم درگیر شدیم و من از شدت عصبانیت کنترل خودم را از دست دادم و او را زدم، بعد هم مادرم را زدم و از خانه بیرون آمدم.
پدر «امین» نیز احساس خوبی نداشت و از پسرش خواست یکی از بستگان نزدیک شان را به خانه او بفرستد چرا که معتقد بود «امین» حال مناسبی ندارد و بهتر نشده است.
پیشخوان