ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

آتش-زدن

قضات باتجربه شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، پس از بررسی همه ابعاد این پرونده و گزارش‌های پزشکی و انتظامی، در نهایت متهم را به تحمل 10 سال زندان به اتهام شروع به قتل عمدی زن از طریق آتش زدن محکوم کردند تا این زن درباره گذشت شخصی درباره دیه، ادعای خود را با مدارک حقوقی و مستدل به اثبات برساند.
یک منطقه تجاری در شهر نایروبی، پایتخت کنیا طعمه حریق شد. آتش نشانان کنیایی در مرکز نایروبی، پایتخت این کشور در حال مبارزه برای خاموش کردن آتش سوزی گسترده در یک منطقه تجاری در نزدیکی استادیوم شهر در عصر روز سه شنبه (30 ژانویه) هستند.
ما در مراسم کلنگ‌زنی دانشکده پرستاری شادگان به همراه جمعی از مسئولین حضور داشتیم که یک فرد جوانی با یک بطری بنزین 2-3 لیتری آمد و بنزین را روی من ریخت و در ادامه سعی کرد که بنده را آتش بزند اما فندک روشن نشد و موفق نشد.
در بازجویی‌ها گفت که با کار دخترم مشکل داشته و نمی‌خواسته گلاله سرکار برود و همین مسأله هم شده سرفصل اختلاف‌شان. دعوا بالا می‌گیرد. با مشت به سر او می‌زند. وقتی او را بی‌حال می‌بیند، نبضش را می‌گیرد، اما نبض نداشته.
در بازجویی‌ها گفت که با کار دخترم مشکل داشته و نمی‌خواسته گلاله سرکار برود و همین مسأله هم شده سرفصل اختلاف‌شان. دعوا بالا می‌گیرد. با مشت به سر او می‌زند. وقتی او را بی‌حال می‌بیند، نبضش را می‌گیرد، اما نبض نداشته.
در بازجویی‌ها گفت که با کار دخترم مشکل داشته و نمی‌خواسته گلاله سرکار برود و همین مسأله هم شده سرفصل اختلاف‌شان. دعوا بالا می‌گیرد. با مشت به سر او می‌زند. وقتی او را بی‌حال می‌بیند، نبضش را می‌گیرد، اما نبض نداشته.
در بازجویی‌ها گفت که با کار دخترم مشکل داشته و نمی‌خواسته گلاله سرکار برود و همین مسأله هم شده سرفصل اختلاف‌شان. دعوا بالا می‌گیرد. با مشت به سر او می‌زند. وقتی او را بی‌حال می‌بیند، نبضش را می‌گیرد، اما نبض نداشته.
در بازجویی‌ها گفت که با کار دخترم مشکل داشته و نمی‌خواسته گلاله سرکار برود و همین مسأله هم شده سرفصل اختلاف‌شان. دعوا بالا می‌گیرد. با مشت به سر او می‌زند. وقتی او را بی‌حال می‌بیند، نبضش را می‌گیرد، اما نبض نداشته.
در بازجویی‌ها گفت که با کار دخترم مشکل داشته و نمی‌خواسته گلاله سرکار برود و همین مسأله هم شده سرفصل اختلاف‌شان. دعوا بالا می‌گیرد. با مشت به سر او می‌زند. وقتی او را بی‌حال می‌بیند، نبضش را می‌گیرد، اما نبض نداشته.
در بازجویی‌ها گفت که با کار دخترم مشکل داشته و نمی‌خواسته گلاله سرکار برود و همین مسأله هم شده سرفصل اختلاف‌شان. دعوا بالا می‌گیرد. با مشت به سر او می‌زند. وقتی او را بی‌حال می‌بیند، نبضش را می‌گیرد، اما نبض نداشته.
پیشخوان