خواندنی ها برچسب :

آینده-گرایی

نظریاتی که درباره آخرالزمان و آینده در بخش های مختلف عهد جدید آمده، یکسان و یکنواخت نیست و به دشواری می توان تصویری روشن و هماهنگ از آن ها در این باب به دست آورد
در گاهان که سرودهای زردشت است و در آن ها اصول عقاید وی را می توان یافت، اشاره ی چندانی به پایان جهان نشده است؛ (1) اما در برخی از بندهای آن سخن از مردی دانا می آید که در آینده ظهور می کند و نجات را در پی دارد
آیین بودا حدود 2500 سال پیش، بر اساس تعالیم شاهزاده ای از هند شمالی ( نپال امروزی ) به نام « سیدارته گئوتَمه » (1) شکل گرفت
در فرهنگ های مختلف و متون مربوط به آنان می توان رد پای آینده گرایی را مشاهده کرد. بر اساس همین نگاه، نمونه های زیادی یافت می شود که نشان از نگرش آخرالزمانی در میان انسان ها دارد
توجه به آخرالزمان و مسئله ی پایان دنیا در همه ی ادیان و آیین های بزرگ به چشم می خورد. البته در میان آن ها، ادیان ابراهیمی بیش ترین اهتمام و پرداخت به این مسئله را دارند
کتاب آسمانی دین اسلام، گفتار صریحی درباره آخرالزمان ندارد و این اصطلاحی است که در گفتار پیامبر و امامان علیهم السلام آمده است و اندیشمندان مسلمان نیز آن را در تألیفات خود آورده اند
ایده ی آخرالزمان به معنای پایان دوران جهان و پیوستن آن به قیامت، در بین قوم یهود از سده های دوم و سوم پیش از میلاد مسیح علیه السلام پدیدار شده است
آینده گرایی (1) در نزد فیلسوفان در طول تاریخ، اندیشمندان زیادی درباره جامعه ایده آل سخن گفته اند. پاره ای از آنان در این باره مستقلاً کتاب نوشته اند و به ترسیم جامعه ای پرداخته اند که در آن عدالت، صلح و نظم به چشم می خورد؛ نخستین بار در تاریخ، افلاطون کتاب جمهوریت را در این باره نوشت و به توصیف یک آرمان شهر پرداخت