خواندنی ها برچسب :

احمد

دو شب بود نخوابیده بودم. با لباس و پوتین خودم را روی تخت بچه انداختم؛ تخت آن قدر کوچک بود که پاهایم از پایین تخت آویزان شد. به اسلامی و قلی‌زاده گفتم تا ساعت دوازده می‌خوابم. بعد از آن شما بخوابید.
این روزها، تکرار عاشوراست. به قول سید مرتضی آوینی هر کسی را عاشورایی است، عاشورایی که یک عمر در پی اش بودیم و با حسرت آرزو کردیم" یا لیتنا کنا معک" حال فصل دفاع است.
دو شب بود نخوابیده بودم. با لباس و پوتین خودم را روی تخت بچه انداختم؛ تخت آن قدر کوچک بود که پاهایم از پایین تخت آویزان شد. به اسلامی و قلی‌زاده گفتم تا ساعت دوازده می‌خوابم. بعد از آن شما بخوابید.
سیر تحول و شکل‌گیری ادبیات داستانی در دهه‌ی شصت برای فهم معرفتمندانه از جنس و روش شناختن، نوع «ادبیات‌پایداری» ضرورت علمی دارد.
این روزها، تکرار عاشوراست. به قول سید مرتضی آوینی هر کسی را عاشورایی است، عاشورایی که یک عمر در پی اش بودیم و با حسرت آرزو کردیم" یا لیتنا کنا معک" حال فصل دفاع است.
چون دامادم در ملا عام سیگار کشیده بود داعشی‌ها او را بازداشت کردند و با خود بردند. الآن شش ماهی می‌شود که از او خبری نیست؛ شاید او را کشته باشند...
با اینکه نام احمد تنها یک‌بار در قرآن آمده است، اما در مثنوی معنوی بیش از هفتاد بار به کار رفته است:نام احمد نام جمله انبیاست / چون‌که صد آمد، نود هم پیش ماست
مدیریت‌ها گاهی بر سر و صدا هستند و پرطمطراق گاهی هم آرام و بی صدا و چشم نوازند مثل اروند باید غور کنی در این رودخانه به ظاهر آرام تا ببینی که چه جوشش و چه هیجانی در عمقش پنهان شده...
ما هم رفتیم بالا تا اول خانه را ببینیم بعد چمدانها و خریدها را بیاوریم. در ورودی به‌هال باز می‌شد که انتهایش یک پنجره بزرگ داشت و رو به جنگل پشت خانه بود.
مکرمه شوشتری، غلامرضا طریقی، زهرا کاردانی، احمد دهقان و رضا امیرخانی هم روایت‌هایی از پدرهایشان خواندند که جدا از روایت احمد دهقان که مایه‌های طنز اجتماعی داشت، بقیه روایت‌ها، چشم حضار را خیس کرد.
پیشخوان