به گزارش مشرق، به گفته علیبیگی: «این اثر یک رمان است و این اجازه را نمیداد خارج از رمان از سیدعلی بنویسم. من موظف بودم سیدعلی واقعی را با تمام خوبیها و اخلاقهای خاصش، با همه مشکلاتش نشان دهم و سعی کردم از این خط خارج نشوم. علت انتخاب این عنوان به دلیل وجود سه کشور ایران و لبنان و سوریه در رمان است، البته کدهای دیگری هم در کتاب برای این عنوان وجود دارد.»
کتاب کنعان روایتگر زندگی سراسر عشق این شهید است، که از عشق به وطن شروع و تا به لحظات عاشقی او با زنی به نام دعا می رسد. عاشقانه ای در دل جنگ و جدایی که در این میان او را از همسر و دو فرزندش دور میکند، سید علی علاوه بر عشق به خانواده خود، عشق به وطن را سرمشق خود قرار داده بود و دست بر انتخابی نهاد که او را به وطنش می رساند و از سوی دیگر به دوری از خانوادهاش منجر میساخت.
او دوری را پیش از اینها هم تجربه کرده بود دقیقاً بر سر زمانی که به ایران هجرت کرد تا مانند پدر خود بتواند درس دین بخواند و عالمی فرامرزی باشد. نقطه شروع و پایان زندگی سید علی هر دو در دمشق رقم خورد اما در این بین اتفاقاتی وجود داشت که باعث ایجاد فراز و نشیب هایی در زندگی او می شد و در آخر منجر به خلق کتابی با عنوان «کنعان» شد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«سیدعلی، قیافه مسافرانی را که در دید او هستند رصد می کند. چیزی درون اینها هست که وجه اشتراکشان است؛ انگار شبیه هم اند؛ انگار شبیه شیخ جابر هستند. دلش هوای شیخ جابر را میکند. دل تنگ میشود. به یاد آخرین دیدار قبل از شهادتش میافتد: جمع سه نفرهشان برقرار بود؛ احمد و شیخ جابر و او. شیخ جابر، جواب احمد را اینطور داده بود: ما میرویم از انسانیت دفاع کنیم و جلوی ظلم بایستیم؛ همین؛ وگرنه ماهم دوست داریم بنشینیم کنار خانواده، و درس مان را بخوانیم و بشویم آیتالله!»
این کتاب توسط انتشارات خط مقدم با قلمی روان و قابل فهم در قطع رقعی به چاپ رسیده و تعداد فصل های موجود در آن به چهارده و دارای مجموعاً 294 صفحه می باشد. گرافیک و تصویرپردازی موجود بر جلد کتاب مناسب با روایت داستان است و جذبکننده مخاطب است و همینطور نوع جلدی که برای این کتاب به کار برده شده است از نوع سخت است اما وزنی کاملاً سبک و قابل حمل دارد. نسخه اولیه این کتاب در سال 1402 به چاپ رسیده و در حال حاضر نسخه فیزیکی و الکترونیکی آن قابل دسترس است.
*زهرا اسکندری