ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

بیژن-عبدالکریمی

به باور محمد زارع تازه‌ترین کتاب بیژن عبدالکریمی صرفا تکرار همان سخنان روشنفکران دینی در دهه‌های گذشته است و صرفا الفاظ آن روشنفکران تغییر پیدا کرده‌اند.
با وجود هشدار‌های پیاپی مسئولان در مورد کمبود برق و لزوم صرفه‌جویی در آن، در روز‌های اخیر شاهد شکسته شدن رکورد مصرف برق در کشور بودیم. با اینکه سال‌ها است همه ما آگاهیم که کشورمان با بحران آب و خشکسالی روبه‌رو است، اما «همت جمعی» و «مشارکت همگانی» برای بهبود شرایط را شاهد نیستیم.
با وجود هشدار‌های پیاپی مسئولان در مورد کمبود برق و لزوم صرفه‌جویی در آن، در روز‌های اخیر شاهد شکسته شدن رکورد مصرف برق در کشور بودیم. با اینکه سال‌ها است همه ما آگاهیم که کشورمان با بحران آب و خشکسالی روبه‌رو است، اما «همت جمعی» و «مشارکت همگانی» برای بهبود شرایط را شاهد نیستیم.
با وجود هشدار‌های پیاپی مسئولان در مورد کمبود برق و لزوم صرفه‌جویی در آن، در روز‌های اخیر شاهد شکسته شدن رکورد مصرف برق در کشور بودیم. با اینکه سال‌ها است همه ما آگاهیم که کشورمان با بحران آب و خشکسالی روبه‌رو است، اما «همت جمعی» و «مشارکت همگانی» برای بهبود شرایط را شاهد نیستیم.
من از قبیله آدمیانی هستم که همواره آرزو می‌کردم‌ای کاش در روزگار قرون هفتم و هشتم مولوی و سعدی و حافظ می‌زیستم. هرچند چنگال چنگیز و مغولان و بلای عفریت امثال مبارزالدین‌ها سلطه و سیطره داشت، اما در پرتو هویت سنت که مظاهر و مزایای تجدد قرن بیست و یکمی تمام شؤون و شقوق زندگی را نبلعیده بود اصولا زیستن، معنا و مفهوم دیگری داشت.
عبدالکریمی تاکید می‌کند که جریان روشنفکری ایران چه با جهت گیری مذهبی یا سکولار هرگز از عینیات زندگی اجتماعی سخن نگفته است
من از قبیله آدمیانی هستم که همواره آرزو می‌کردم‌ای کاش در روزگار قرون هفتم و هشتم مولوی و سعدی و حافظ می‌زیستم. هرچند چنگال چنگیز و مغولان و بلای عفریت امثال مبارزالدین‌ها سلطه و سیطره داشت، اما در پرتو هویت سنت که مظاهر و مزایای تجدد قرن بیست و یکمی تمام شؤون و شقوق زندگی را نبلعیده بود اصولا زیستن، معنا و مفهوم دیگری داشت.
بیژن عبدالکریمی روزگار ما را عسرت بار و بیمناک توصیف می‌کند. به باور او ما در جهانی بی معنا زندگی می‌کنیم و این اختصاصی به انسان ایرانی ندارد، بلکه مقیاسی جهانی دارد و ناشی از موج سوم "نیست انگاری" است؛ جریانی که به مرگ متافیزیک، مرگ فرهنگ و حتی مرگ انسان انجامیده است. "
عبدالکریمی تاکید می‌کند که جریان روشنفکری ایران چه با جهت گیری مذهبی یا سکولار هرگز از عینیات زندگی اجتماعی سخن نگفته است
من از قبیله آدمیانی هستم که همواره آرزو می‌کردم‌ای کاش در روزگار قرون هفتم و هشتم مولوی و سعدی و حافظ می‌زیستم. هرچند چنگال چنگیز و مغولان و بلای عفریت امثال مبارزالدین‌ها سلطه و سیطره داشت، اما در پرتو هویت سنت که مظاهر و مزایای تجدد قرن بیست و یکمی تمام شؤون و شقوق زندگی را نبلعیده بود اصولا زیستن، معنا و مفهوم دیگری داشت.
پیشخوان