ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

تعرض

از آنجا که همیشه همسرم می‌گفت: باید برای بچه پرستار خانگی بگیریم تا در نبود ما از او نگهداری کند به ذهنم رسید با آگهی استخدام پرستار کودک نقشه‌ام را اجرا کنم.
از ترس حتی نمی‌توانستم جیغ بکشم! او گفت: اگر کاری را که می‌گویم انجام ندهی شاهرگت را می‌زنم. من هم از ترس همه کار‌های کثیفی را که وادارم می‌کرد، انجام می‌دادم.
لاله دستم را گاز گرفت و همین باعث شد واکنش نشان بدهم. من نمی‌خواستم او را بزنم، فقط می‌خواستم از او عکس بگیرم و بتوانم حال برادر و شوهرش را بگیرم.
او گفت: من هیچ گونه آدم‌ربایی یا تعرضی انجام ندادم. این زن خودش به من پیشنهاد داد چند ساعتی با هم باشیم و بعد هم خودش درخواست رابطه از من کرد.
من هم حرفش را باور کردم تا اینکه به خانه‌اش رفتیم و بعد از اینکه کمی نشستیم من متوجه شدم دروغ گفته است و کسی در خانه نیست. وقتی خواستم از خانه بیرون بیایم او به من تعرض کرد و من را به‌زور تا صبح در خانه نگه داشت. صبح که شد من بیرون آمدم و به پلیس شکایت کردم.
به فریادهایش توجهی نداشتم تا این که با یک جوان 27 ساله چوپان هماهنگ کردیم و «م» را به خانه مجردی او در بیابان‌های اطراف سیدی بردیم. همراهانم با دیگر دوستانشان هم تماس گرفتند که شش نفر شدیم! و آن دختر را تا صبح مورد آزار و اذیت قرار دادیم.
من هم به فرهاد گفتم اگر می‌خواهی برو من هم خودم می‌روم. من به اتاق رفتم تا لباسم را مرتب کنم. فرهاد پشت سرم آمد، در را بست و مرا مورد آزار و اذیت قرار داد.
وقتی آن جوان که بوی تعفن از بدنش متصاعد می‌شد مرا با دست و پای بسته رها کرد و از آن جا گریخت با زحمت ابتدا پاهایم را باز کردم و سپس با دندان گره شال دستانم را گشودم و ماجرا را ابتدا برای خانواده ام بازگو کردم و سپس با پلیس تماس گرفتم.
پیشخوان