ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

تعرض

به فریادهایش توجهی نداشتم تا این که با یک جوان 27 ساله چوپان هماهنگ کردیم و «م» را به خانه مجردی او در بیابان‌های اطراف سیدی بردیم. همراهانم با دیگر دوستانشان هم تماس گرفتند که شش نفر شدیم! و آن دختر را تا صبح مورد آزار و اذیت قرار دادیم.
من هم به فرهاد گفتم اگر می‌خواهی برو من هم خودم می‌روم. من به اتاق رفتم تا لباسم را مرتب کنم. فرهاد پشت سرم آمد، در را بست و مرا مورد آزار و اذیت قرار داد.
وقتی آن جوان که بوی تعفن از بدنش متصاعد می‌شد مرا با دست و پای بسته رها کرد و از آن جا گریخت با زحمت ابتدا پاهایم را باز کردم و سپس با دندان گره شال دستانم را گشودم و ماجرا را ابتدا برای خانواده ام بازگو کردم و سپس با پلیس تماس گرفتم.
مرد جوان گفت: من، چون خیلی خوش‌تیپ هستم به من لقب چارلی داده‌اند و دختران زیادی دوست دارند با من رابطه داشته باشند. این دختر هم خودش خواست با من به خانه بیاید.
برای اینکه رومینا از من دل بکند حتی حاضر شدم به او پول بدهم، اما قبول نکرد. او با همسرم هم تماس گرفته بود و زندگی‌ام در آستانه نابودی بود. به همین خاطر جواب تلفن‌هایش را ندادم تا اینکه فهمیدم او خودکشی کرده است.
او تهدید کرد فیلم را بین همه پخش می‌کند. من هم با ضربات چاقو او را کشتم. حالا هم کس دیگری هست که شهادت بدهد مقتول با ما چه می‌کرد.
او مرا هل داد و وارد خانه شد. با توجه به اینکه پایم شکسته بود، نتوانستم مقاومت کنم و به زمین خوردم. متهم وارد خانه شد و من را مورد آزار و اذیت قرار داد.
او به من تعرض کرد و از این صحنه فیلم گرفت. کاری که با من کرد، من را تا مرز خودکشی برد و تصمیم گرفتم خودم را بکشم، اما بعد پشیمان شدم.
آن‌ها من را گول زدند و گفتند من می‌توانم با کبوترشان بازی کنم، ولی وقتی به آنجا رفتم، آن‌ها به من حمله کردند و مورد آزار و اذیت قرار دادند.
وقتی من از خانه بیرون رفتم هرچه تماس گرفتم، تلفنش را جواب نداد. از طریق نشانه‌هایی که از او داشتم، توانستم پیدایش کنم و آن زمان بود که فهمیدم متأهل است و حتی یک فرزند هم دارد
پیشخوان