ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

جنگ-تحمیلی

ایرج نصرت‌زاد، سرهنگی که در فیلم «غریب» شناخته‌تر شد، ایام انقلاب منتظر حکم اعدامش بود، اما آزاد شد و به کردستان رفت تا غائله را بخواباند. هرچند در پایان، فقط یک صدا از او به یاد ماند.
در تهران درها به روی مصری‌ها بسته نیست، اما نیمه‌باز است، باز شدن سفارت دو طرف نیاز به یک تصمیم‌گیری خاص در قاهره دارد، این بازی درخشان به ذکاوت طرف مصری از شرایط جدید در منطقه بستگی دارد!
کاراکتر بابک حمیدیان در فیلم غریب می‌گوید: دوسال پیش یک شب زمستان با سعید رفتیم روی تپه‌های اوین از بالا زندان را نگاه کردم، بهش گفتم ما انقلاب کردیم این زندان خالی شود اما هنوز هم جا نداریم.
جانباز عبدالعلی یزدانیار که در واحد ادوات لشکر 10 سید الشهدا(ع) خدمت می‌کرد، در طول جنگ تحمیلی بارها تا مرز شهادت رفت و جراحت‌های زیادی را از آن روزها به یادگار داشت.
اگر به سابقه ابراهیم اصغری، تهیه‌کننده‌اش نگاه کنیم و البته اگر بخشی از خاطرات یک آزاده دفاع مقدس را در تیتراژ پایانی ببینیم، می‌شود تا حدودی به ارتباطش با جنگ تحمیلی پی ببریم.
یک نویسنده و منتقد ادبی گفت: طیف معجزات و مکاشفاتی که برای مادر شهید اتفاق می‌افتد تنوع دارد. یکی از این مکاشفات آمدن شهید و بستن پارچه به پای مادر بوده است. ما از این جنس مکاشفات فراوان داریم اما زیاد اشاره نشده است.
این جست‌وجوها هنوز هم برای 4313 شهیدی که به خانه بازنگشته‌اند، ادامه دارد و شهدایی که به تازگی در تهران و کل کشور تشییع شدند، حاصل همین تلاش هستند.
پیشخوان