خواندنی ها برچسب :

خاطرات-قاسم-سلیمانی

«چه کسی لباس من را پوشید» روایت رزمنده‌ای است که در فروردین سال 1361 در جریان عملیات فتح المبین به اسارت نیروهای بعثی درمی‌آید و لباس‌هایش در محل اسارت جا می‌ماند.
زود نیست. صد سال گذشته امشب وقت نماز مگر فکر نمی‌کردی به جعفر؟ دایره صدا را رنگ می‌دهم. می‌رسد به چهار. در ساعت یک و بیست دقیقه بامداد امروز، سیزدهم دی ماه 1398، سردار امت اسلام، حاج قاسم سلیمانی...
خبر شهادت را صبح زود از تلویزیون شنیدم. دعا می کردم دروغ باشد. حتی پسر کوچکم شروع به جیغ زدن کرد. 10 سالش بود و از قبل سردار را می‌شناخت. عکسش را زده بود روی دیوار اتاقش. ماتم‌زده لباس عزا پوشیدیم.
«چه کسی لباس من را پوشید» روایت رزمنده‌ای است که در فروردین سال 1361 در جریان عملیات فتح المبین به اسارت نیروهای بعثی درمی‌آید و لباس‌هایش در محل اسارت جا می‌ماند.
زود نیست. صد سال گذشته امشب وقت نماز مگر فکر نمی‌کردی به جعفر؟ دایره صدا را رنگ می‌دهم. می‌رسد به چهار. در ساعت یک و بیست دقیقه بامداد امروز، سیزدهم دی ماه 1398، سردار امت اسلام، حاج قاسم سلیمانی...
در اوج مشکلات اقتصادی کشور ایشان از وضعیت اقتصادی کشور و راه‌های برون رفت از بن بست اقتصادی تحلیل کوتاهی ارائه دادند که من احساس کردم صد تا اندیشمند اقتصادی با ایشان ساعت‌ها جلسه داشته‌اند.
در اوج مشکلات اقتصادی کشور ایشان از وضعیت اقتصادی کشور و راه‌های برون رفت از بن بست اقتصادی تحلیل کوتاهی ارائه دادند که من احساس کردم صد تا اندیشمند اقتصادی با ایشان ساعت‌ها جلسه داشته‌اند.
با پایان یافتن داوری نهایی «جشنواره جهانی شعر مقاومت کرمان»، راه‌یافتگان به مرحله پایانی این جشنواره معرفی شدند.
سرپرست نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور گفت: شهید حاج قاسم سلیمانی مربوط به 13 دی هر سال نیست، بلکه شخصیت ملی و بین‌المللی است. برای نخستین‌بار است که نسل فعلی قهرمانش را پیدا کرده است.
وقتی این جمله را گفت؛ ‌گفتم: خودت را لوس نکن! من نمی توانم این دعا را بکنم؛ اصلا دعا نمی کنم شهید بشوی. تا من این را گفتم، حرفش را پس گرفت و گفت پس همان دعای شهادت را بکن!
پیشخوان