ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

درگیری

نیرو‌های امنیتی هلند با معترضان به قرنطینه کرونایی در 2 شهر «آیندهوون» و «آمستردام» درگیر شدند.
آن‌ها با چوب و چماق به ما حمله کردند و ما هم با چاقو از خودمان دفاع کردیم. وقتی فریدون و پسر عموهایم روی زمین افتادند تازه متوجه شدم چه کاری انجام داده ام و پا به فرار گذاشتم.
آن شب با هومن درگیر شدم و با شالی که دور گردنش پیچیدم او را خفه کردم. بعد از آن جسد را داخل خودرو گذاشته و از خانه‌شان در غرب تهران، راهی سلطان آباد شده و جنازه را در آنجا دفن کردم.
روز حادثه بار دیگر سر همین موضوع با هم بگومگو کردیم. من که عصبانی شده بودم، در یک لحظه جسمی را به سر همسرم کوبیدم. نمی‌خواستم او را بکشم، اما زنم غرق در خون به زمین افتاد و فهمیدم جانش را از دست داده است.
خواهرزاده‌هایم فکر می‌کردند من سهم ارثیه مادرشان را بالا کشیده‌ام، به‌همین‌دلیل با من دعوا می‌کردند. آن‌ها مدرکی نداشتند که ثابت کنند من این کار را کرده‌ام و به‌همین‌دلیل فقط درگیری ایجاد می‌کردند.
پیشخوان