زن-جوان

من حواسم پرت شد و ماشین را به گاردریل کوبیدم. حالا هم حاضرم خسارت ماشین را بدهم. اما اتهام آدم‌ربایی را قبول ندارم. از دادگاه درخواست دارم در این خصوص من را تبرئه کند.

وقتی آتش نشانان از ایستگاه 8 طبرسی، آژیرکشان به محل رسیدند و شعله‌های آتش را خاموش کردند ناگهان پیکر سوخته انسانی را دیدند که کفش هایش نیمه سوخته باقی مانده بود.

بعد از انتقال زن جوان به بیمارستان تجریش تلاش کادر درمانی بی‌نتیجه ماند و وی که با 4 ضربه چاقو بشدت زخمی شده بود، تسلیم مرگ شد.

وقتی از سختی کار می‌نالیدم، مادرم مرا به مصرف مواد مخدر ترغیب می‌کرد و این گونه بود که خیلی زود معتاد شدم و تا به خودم آمدم همنشین مواد مخدر صنعتی شده بودم. در این وضعیت زندگی ما از هم پاشید و هرکس فقط برای تامین مواد مخدر خودش تلاش می‌کرد.

اما او نه تنها توجهی نداشت بلکه مرا تهدید می‌کرد که اگر به تماس هایش پاسخ ندهم، آبرویم را نزد همسرم و خانواده اش می‌برد.

او مرا هل داد و وارد خانه شد. با توجه به اینکه پایم شکسته بود، نتوانستم مقاومت کنم و به زمین خوردم. متهم وارد خانه شد و من را مورد آزار و اذیت قرار داد.

در یک لحظه سنگ بزرگی را برداشتم و محکم به سرش کوبیدم و بعد از مرگش گوشی تلفن همراه و کیف محتوی طلاهایش را برداشتم و به‌سرعت پا به فرار گذاشتم.

راننده خودرو پراید که قصد ربودن زن جوان را داشت توسط راننده خودروی دوو سیلو در تبریز متوقف شد.