ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

سعدی

با طایفهٔ بزرگان به کشتی‌در، نشسته بودم. زَورقی در پیِ ما غرق شد، دو برادر به گِردابی در افتادند. یکی از بزرگان گفت ملاح را که: بگیر این هر دو را که به هر یکی پنجاه دینارت دهم.
رضا نمازی مترجم «خیابان لوگاوینا» درباره این کتاب گفت: این کتاب بیشتر در مورد زندگی، امید و تلاش ساکنان لوگاوینا در طول سه سال و نیم جنگ و محاصره است.
کی از پسرانِ هارون‌الرَّشید پیش پدر آمد خشم‌آلود که فلان سرهنگ‌زاده مرا دشنامِ مادر داد. هارون ارکان دولت را گفت: جَزایِ چنین کس چه باشد؟
یکی از وزرا به زیردستان رحم کردی و صلاحِ ایشان را به خیر توسّط نمودی. اتفاقاً به خطابِ ملِک گرفتار آمد. همگان در مَواجِبِ استخلاصِ او سعی کردند و مُوَکَّلان در مُعافیتش ملاطفت نمودند
نعمتِ بسیارش فرمود و اکرام کرد. تا یکی از نُدَمایِ حضرتِ پادشاه که در آن سال از سفرِ دریا آمده بود، گفت: من او را عیدِ اَضحیٰ در بصره دیدم! معلوم شد که حاجی نیست.
پیشخوان