ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

سپاه-قدس

حاج حمید موقعی که مشغله‌اش کمتر بود، به خانه که می‌آمد، بچه‌ها می‌گفتند برایمان قصه بگو. حاج حمید قصص قرآنی را برایشان تعریف می‌کرد. گاهی که بچه‌ها می‌گفتند بابا! چرا ایراد بنی‌اسرائیلی می‌گیری؟...
در برف گیر کرده بودیم. یک‌بار پیامی را که نوشته بود، ارسال شد. گفت این را برای یکی از دوستان که در شورای عالی امنیت ملی است فرستادم. مطمئن باشید اگر به دستش برسد، نجات پیدا می‌کنیم.
هر چه هم به نیروی قدس می‌گفت، می‌گفتند مشکل درست می‌شود و نباید بروی. آمد و این ترفند را زد و درخواست بازنشستگی داد. خیلی هم طول کشید تا قبول کردند.
من از پولی که حاج حمید می‌داد، کمی پس‌انداز کردم. اغلب در بسیج سپاه بودم. البته بماند که نه به ناهار سپاه می‌رسیدم، نه به ناهار بسیج. از صبح تا ظهر در تبلیغات سپاه بودم و بعد از ظهرها به بسیج میرفتم.
در سپاه تصمیم گرفته بودند خواهران را از سپاه سطح شهر بیرون کنند و تنها کسی که پشت ما ایستاد و پیگیری و مقاومت کرد تا ستاد مقاومت خواهرها راه بیفتد حسین علم‌الهدی بود. خیلی با خواهرها همکاری کرد.
حدود 400 نفر بازداشتی دختر داشتند. سازمان منافقین، چریک‌های فدایی خلق، حزب توده، راه کارگر و... همه در دانشگاه اهواز دست به یکی کرده بودند که مقاومت کنند.
خواهر شهید نوید صفری گفت: این عرصه نیاز به غربالگری دارد، ما راضی نیستیم که چنین افرادی در نقش عزیزانمان ظاهر شوند.
با خودم فکر کردم همین الان داشت شوخی و خنده می‌کرد. چه شد که رفت در این فاز؟ فکر کردم باز دارد شوخی می‌کند. با حالت شوخی گفتم: «حاج حمید! تو کجا؟ ما کجا؟ تو فقط 30 سال روزه بوده‌ای. این همه بخشندگی...
عجیب است که آزادسازی موصل یکی از عملیات‌های بزرگ سپاه قدس به فرماندهی سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی نادیده‌انگاری می‌شود و شکوه عظمت تیمی امنیتی به نمایش گذاشته می‌شود که توسط دولت عراق اخراج شدند.
مهمان‌ها هم خواهرها و برادرهای سپاه و پذیرایی هم در حد میوه و شیرینی بود. یک تئاتر طنز به اسم مرشد و بچه مرشد را بازی کردند. حاج صادق آهنگران نقش مرشد را بازی می‌کرد و حسین پناهی نقش بچه مرشد را.
پیشخوان