ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

شوهر

من که از رفتار سیروس خیلی عصبانی شده بودم یک دفعه چشمم به کارد میوه خوری افتاد آن را برداشتم تا شوهرم را بترسانم و مانع کتک‌هایش شوم، اما چاقو به قفسه سینه او اصابت کرد.
این در حالی است که پزشکی قانونی گزارش داد، ضربه وارده به چشم چپ مرد به حدی سنگین بوده که چشم او را به کلی نابینا کرده است.
«مهری» که در حال شستن تیغه یک چاقو برای بریدن هندوانه بود به طرف شوهر 36 ساله اش برگشت و با یکدیگر درگیر شدند در این میان ناگهان تیغه چاقو به قفسه سینه مرد جوان فرو رفت و او تلوتلوخوران روی موتورسیکلت افتاد که در انبار ضایعات پارک شده بود.
روز حادثه به مینا گفتم قصد کشتن شوهرش را دارم و به‌همین‌دلیل هم او از خانه بیرون رفت. بعد از اینکه بیژن را کشتم، جسد را داخل گونی انداختم و به بیابانی بردم و در آنجا رها کردم.
علی اصغر با پرخاشگری از ماشین پیاده شد و به رویم چاقو کشید. من چاقو را از دستش گرفتم که او به داخل ماشین برگشت و قفل فرمان آورد. می‌خواستم قفل فرمان را از دستش بگیرم که ناخواسته چاقو به گردنش خورد.
درحالی که در همان محل منتظر بودم ناگهان همسر او را دیدم که سوار بر موتورسیکلت بود، به طرف او رفتم و با تیغ موکت بری دو ضربه به گردنش زدم که پس از آن هم توسط یکی از شهروندان دستگیر شدم.
اما او وقتی دید کره نخریده‌ام عصبانی شد. گفتم فراموش کرده‌ام کره بخرم، اما فکر کرد من قصد لجبازی داشته ام. همان موقع به آشپزخانه رفت و با کارد به سینه خودش زد.
با این ادعا‌ها‌ی زن جوان، شوهر و خانواده او شناسایی شدند و همسرش گفت: من و همسرم اختلافاتی داشتیم، اما او کسی نیست که آدم کشته باشد. او آدم خوبی است و اطرافیان او را به‌عنوان یک آدم خوب و درستکار می‌شناسند.
در بیمارستان دکتر‌ها گفتند یک پایم را باید به‌خاطر عفونت شدید قطع کنند و پای دیگرم هم، چون اعصابش از بین رفته است، دیگر قدرت حرکت ندارد و من برای همیشه قدرت راه‌رفتن را از دست داده‌ام.
با همسرم اختلاف داشتیم، او مرا کتک می‌زد! به همین خاطر با یک میله آهنی او را کشتم و جسدش را با پتو به داخل دست شویی کشاندم.
پیشخوان