خواندنی ها برچسب :

عملیات-والفجر

نهایتاً وقتی فشار عراقی‌ها زیاد شد، موقع برگشتن به جزیره مجنون، ایشان خودش را از قایق به داخل هور پرت کرد، تا باز هم ایستادگی کند!
کتاب «عقیق»؛ زندگی‌نامه داستانی شهید حسین خرازی به قلم نصرت‌الله محمودزاده، همزمان با سالرزو شهادت این سردار همیشه‌خندان جبهه‌ها، برای دهمین‌بار توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
بابا در تمام سال‌های خدمتش مشتاقانه به دنبال شهادت بود. وقتی پدرم از بازنشستگی‌اش صحبت می‌کرد غمی در چهره‌اش نمایان می‌شد. دوست داشت این همه دویدن برای یک هدف والا باشد و اینکه آخرش ختم به خیر شود.
فرمانده سپاه پاسداران در سال‌های دفاع مقدس گفت: امروز جهاد ادامه دارد اما جنگ، جنگ روایت‌هاست و باید مجاهدت‌ها ادامه پیدا کند.
بی‌شک افراد دیگری هم می‌توانستند در این لیست قرار بگیرند اما چون بنا داشتیم 10 چهره را انتخاب کنیم، به نام این بزرگواران رسیدیم. چه بسیار فرماندهانی که می‌توانستند به این لیست اضافه شوند.
بی‌شک افراد دیگری هم می‌توانستند در این لیست قرار بگیرند اما چون بنا داشتیم 10 چهره را انتخاب کنیم، به نام این بزرگواران رسیدیم. چه بسیار فرماندهانی که می‌توانستند به این لیست اضافه شوند.
آمد و آیه‌ای را هم خواند، چون حافظ کل قرآن هم بود. آیه‌ای را خواند و گفت، «وقتی می‌خواهی حدود خدا را جاری کنی، از هیچ چیزی نباید بترسی.» یعنی در عین رقیق القلبی خیلی شجاع بود.
در سادات بودن من نقشی نداشتم. اما برای حاجی شدن زحمت کشیدم و امر خدا را اطاعت کردم. می‌خواهم یادآوری بشود که من این تکلیف را انجام دادم. باید بروم دنبال بقیه سفارش های خدا.
دختر شما گوشه‌ای در مسجد نشسته بود و با خانم من صحبت کرد و مشکلش را گفت. خانم من هم آمد و به من گفت و ما هم آوردیمش و دودستی تقدیم شما کردیم. خودش هم گفته که می‌خواهم بروم خانه پیش پدرم، ولی می‌ترسم!
حاج حمید تقوی‌فر، همیشه می‌گفت: من از هیچ‌کس جز خدا نمی‌ترسم. چیزی ندارم که بخواهم بترسم. همیشه براساس خواست خدا عمل کرده‌ام.
پیشخوان