ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

عملیات-کربلای-5

چشمم به مجید چلنگری افتاد. مجید به شوخی داد زد: مسعود! بدو بمب هاشون تموم بشه و گلوله های کالیبرشون ته بکشه، خلبان ها شیشه ها را پایین می کشند و با کمربندهاشون به جونمون می افتن.
من هم با صدای بلند گفتم: الهی قربونتون برم! فدای همتون بشم! بعد عرعر کردم و گفتم: خر همتونم! بچه ها خنده کنان روحیه ای گرفتند و انگار خط زنده شد. من باز با صدای بلند فریاد زدم: ماشاالله!
«نبرد در کانال ماهی؛ لشکر 27 محمد رسول الله (ص) در عملیات کربلای 5»، «نبرد شرق بصره» و «عملیات کربلای5» سه اثری هستند که دانشجویان و محققان می‌توانند پیرامون عمیات کربلای5 به آن رجوع کنند.
خاک را از روی خودش کنار داد. صدای فرماندهش را نمی شنید. وقتی گرد و خاک فرو نشست، به اطرافش نگاه کرد. اسماعیل را دید که آرام و بی حرکت است. جلو رفت. سعی کرد تکه های بتونی را از روی صورتش بردارد.
وقتی متوجه شد من مأموریت باز کردن معبر را دارم خیلی حالش گرفته شد و با حالت التماس به من گفت:« برادر میشه این کا رو من انجام بدم؟!»
عبدالله میثمی در یکی از سخنرانی‌هایش برای رزمندگان اسلام گفت: «برادران! پیشروی و عقب‌نشینی در خاک، شکست و پیروزی نیست، حقیقت پیروزی، وحدت و انسجام؛ و حقیقت شکست، اختلاف ماست. اگر خدای ناکرده به واسطه‌ حرف‌های اختلاف‌انگیز،رزمندگان در کارشان سست شوند، تمام عواقب و گناهان آن به گردن ماست.»
در مسیری که گروهان شهید فتح‌اللهی حرکت می‌کرد، سنگر کمین دشمن وجود داشت، در یک لحظه در آسمان بالای سرشان چند منور روشن می‌شد، انگار دشمن متوجه آن‌ها شده بود. ناگهان آتش سنگینی بر سر آن‌ها باریدن گرفته بود، تیربار دوشکا با گلوله‌های رسام تیر تراش روی آب می‌زد.
آتش تیربارهای دشمن نمی‌گذاشت کسی راست راست راه برود. من را روی زمین گذاشتند. کنار «دژ» افتاده بودم که کسی فریاد زد آمبولانس آمده است تا مجروحین را سوار آمبولانس کنید.
سی و یکمین یادواره شهدای عملیات «کربلای 5» پنجشنبه هفته جاری برگزار می شود.
26 دی‌ماه مصادف با سالروز شهادت سردار شهید بنامعلی محمدزاده فرمانده گردان مقداد و قائم مقام تیپ ذوالفقار لشکر 31 عاشورا است.
پیشخوان