ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

فرزند

اکبر مرد بدخلقی بود و مدام ما را اذیت می‌کرد و با هر بهانه‌ای کتک‌مان می‌زد. من در تمام طول این سال‌ها سعی کردم صبوری کنم، اما تحمل کتک خوردن دخترانم را نداشتم. همسر اولش هم به‌خاطر همین بد رفتاری‌هایش از او جدا شده بود.
عکسی از فرزند یک پاکبان در فضای مجازی انتشار یافته که وی برای اینکه پدرش در این روزها که اصناف و مشاغل به خاطر شب یلدا محدودیت کاری دارند، زودتر به منزل بازگردد به همراهش جارو می‌زند.
لحظه دیدار پرستار بخش بیماران کرونایی بیمارستان رازی شهر اهواز با فرزندش پس از مدت‌ها دوری
او 10 سال قبل ازدواج کرده و دختری پنج ساله به نام «پرستو» دارد و نه تنها خودش را با نام مستعار معرفی کرده بود بلکه پیامک‌هایی را هم که به پدرش می‌فرستادم، خودش از یک خط دیگر پاسخ می‌داد تا پول‌های رهن منزل و لوازمی را که فروخته بودم بالا بکشد.
خبر بد آن است که احساس می‌کنیم خانه‌هایمان تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌شود، به‌نحو آشکاری برای مهدکودک، پیش‌دبستانی و مدرسه دل‌مان تنگ شده است. آن‌ها واقعاً نعمت بودند.
خبر بد آن است که احساس می‌کنیم خانه‌هایمان تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌شود، به‌نحو آشکاری برای مهدکودک، پیش‌دبستانی و مدرسه دل‌مان تنگ شده است. آن‌ها واقعاً نعمت بودند.
وقتی من به لاله گفتم او زن و بچه دارد، حرفم را باور نکرد. متهم ادامه داد: روز حادثه با مقتول قرار گذاشتم تا با او صحبت کنم. وقتی وارد خانه‌اش شدم، جروبحث ما بالا گرفت و من به او گفتم موضوع را به زنش می‌گویم.
من عاشق الهام بودم، اما همیشه دعوا داشتیم و ناخواسته دست به قتل زدم. بعد با خودم گفتم بچه‌ای که مادر ندارد نباید زنده باشد. بعد از قتل همسر و پسرم به دوبی و مالزی رفتم و سپس به ایران برگشتم.
تحقیقات تکمیلی پلیس ادامه داشت تا اینکه مهسا به یکباره ناپدید شد و پلیس دریافت او گریخته است و با گذشت 3 سال از این ماجرا ردیابی‌ها برای یافتن او بی‌نتیجه ماند.
زن 38 ساله به خاطر اختلافات شدیدی که با همسرش داشت از او جدا شده بود و به تنهایی در این منزل اجاره‌ای زندگی می‌کرد.
پیشخوان